کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی نوشتهٔ کلاید لی میلر و ترجمهٔ سیدمحمدعلی شامخی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۲۳ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی (The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۲۳ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب در باب مهمترین متفکر آلمانی قرن پانزدهم میلادی سخن گفته است. او «نیکولاس کوزایی» (نیکولاوس کوسانوس) نام داشته و از متولیان و اصلاحگران کلیسا و یکی از کاردینالها بوده است. اثر حاضر به سرگذشت او، اندیشهٔ او، نوافلاطونگرایی خاص او و سهم نیکولاس کوزایی در اندیشههای سیاسی پرداخته است.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آشنایی با آرای مهمترین متفکر قرن ۱۵ میلادی در آلمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ نیکولاس کوزایی
«نوافلاطونگرایی نیکولاس چگونه به اندیشهاش در باب خدا یاری میرساند؟ یکی از مزیتهای این دیدگاه آن است که نیکولاس میتواند تقارن مبنایی میان صور نمونه افلاطونی و قلمرو ادراکپذیر امور جزئی را که تصاویر آن صور هستند لحاظ کند و آن تقارن را به چگونگی نسبت اصل نخستین، یعنی خدا، با تمام واقعیتهای دیگر که مخلوقند تسری دهد.
افلاطون هنگام شکل دادن به این نسبت پیشنهاد میکند که آنچه در مورد صور منفرد حاصل میآید این است که تمام جزئیات از صورت مربوط به خود «بهرهمندند»، همانگونه که تصویر بازتابدهنده اصل خود و متکی بر آن است. این بدان معناست که صورت مستلزم جزئیات نیست، بلکه به نحو وجودی مقدم بر آنهاست. نسبت میان صورت و جزئیات اتکای دوجانبه نیست. با اطلاق این مطلب بر اصل وجودی نخستین، یا خدای مسیحی، نتیجه این میشود که تمام مخلوقات متعدد و مرکب از منشأ نهایی خود بهرهمندند در عین اینکه خالق الهی همچنان بسیط، بدون شریک و بدون تغییر میماند. به تعبیری که متفکران مسیحی قرون وسطی عادت داشتند به کار برند (حتی ارسطوییان این نکته را پذیرفته بودند) مخلوقات متکی بر خدا هستند در حالی که خدا به هیچ روی متکی بر مخلوقات نیست. سرتاسر این اتکا یکجانبه است.
این اتکا در قالب اصطلاحات کتاب مقدس و اصطلاحات افلاطونی، اتکای تصاویر مخلوقانه بر اصل الهی [آن تصاویر] تعبیر میشود. در حالی که تمام واقعیت تصویر مستلزم تأثیر اصل [آن] است، در اصل هیچ چیز به لحاظ وجودی نیازمند تصویر نیست. در افلاطونگرایی این سخن عملاً به معنای «جدایی» قلمروهای معقول و محسوس است، زیرا در حقیقت ممکن نیست امر محسوس بدون خود امر معقولی که از قلمرو تعدد و تغیر تأثیر نمیپذیرد وجود داشته باشد. امور محسوس گرچه خود از زمره صور نیستند، بهواقع از صور معقولی که بر آنها متکیاند جدا نیز نیستند. در افلاطونگرایی مسیحی، دقیقا به سان صورت و امر محسوس در افلاطونگرایی و نوافلاطونگرایی، خالق و مخلوق در تقارنی مشابه به یکدیگر پیوند خوردهاند.»
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه