کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب)
کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب) نوشتهٔ پیتر لوین و ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار است. شنیدار نگار نوین این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی که راهحلی برای درمان تروما ارائه کرده است..
درباره کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب)
کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب) دربردارندهٔ خلاصهای از کتاب «بیدارکردن ببر» نوشتهٔ پیتر لوین است. پیتر لوین در این اثر راه حلی برای درمان تروما ارائه کرده است. نویسنده بیان کرده است که اگر اضطراب، بیخوابی، افسردگی یا علائمی شبیه به این دارید و بهطور مکرر این علائم را تجربه میکنید، احتمال دارد از برخی اتفاقات آسیبزا که در گذشته برایتان رخ داده است، رنج میبرید. تمامی انسانها در زندگی خود فشارهای شدید روحی را تجربه میکنند. گاهی اوقات این فشارها به روان افراد آسیب میرسانند. این تجربهها میتوانند بهطور جدی به سلامت روانی انسان آسیب وارد کنند. حتی مسائل خیلی کوچک هم میتوانند زخمهایی عمیق بر روان ما باقی بگذارند، چه برسد به حوادث رانندگی، بیماریهای ناعلاج، مرگ عزیزان یا سوانح طبیعی مثل سیل و آتشسوزی. وقتی بدن زخمی میشود قادر است خودش را درمان کند، اما وقتی ذهن آسیب میبیند، درمان آن کاری چالشبرانگیز است. اگر برای درمان یک ضربهٔ روحی یا ترومای روانی (psychological trauma) کاری انجام ندهیم شاید باعث پایداری آن شود. با مطالعهٔ این کتاب درمییابید که چگونه تروما را حل کنید.
خواندن کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی عمومی و علاقهمندان به آثار موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیدار کردن ببر (خلاصه کتاب)
«وقتی ماریوس هشت سال داشت، سه سگ به او حمله کردند و پای راستش بهشدت صدمه دید. درد آن قابلتحمل نبود. بدتر از ناراحتی جسمی، او به یاد داشت که پدرش احساس او را درک نکرده بود؛ فکر میکرد پدرش از دستش عصبانی بوده. ماریوس جوان خیلی پریشان و آزردهخاطر به نظر میرسید. چیزی که بیشتر از همه او را ناراحت میکرد شلوار جدیدی بود که مادرش با پوست خرس قطبی درست کرده بود و در آن حادثه تکهپاره و خونآلود شده بود.
یادآوری دندانهای سگ و برخورد پدرش، فشار زیادی به او وارد کرد. در همین حال، فکر شلواری که مادرش دوخته بود احساس گرمی و امنیت به او میبخشید. از این نظر، شلوار، یک عامل مثبت به حسابی میآمد. پس من پیشنهاد کردم که ماریوس احساساتش را بر روی آن شلوار متمرکز کند و از آن انرژی مثبت بگیرد. این کار به ماریوس قدرت داد تا سگهایی که گازش گرفته بودند را در خاطرهاش «بکشد.» او درحالیکه این نمایش را در ذهنش اجرا میکرد، بهآرامی لرزید؛ همچنان که انرژی نهفته در بدنش را آزاد میکرد، بدنش به حالت تهاجی درآمد و ماهیچههایش منقبض شد. با تشویق من، ماریوس نمایش ذهنیاش را ادامه داد و به خاطره بازگشت به خانه در آن روز فکر کرد. در این تجربهٔ دوباره، معلوم شد که پدرش هرگز از او عصبانی نبود؛ فقط احساساتی و مضطرب بود. همانطور که ماریوس در خاطرهاش به پیش میرفت، بدن او آرامشش را پس میگرفت. جلسه تجربه بدنی او موفقیتآمیز بود.
در این مثال، روشن است که ماریوس به دلیل ناتوانی در آزادسازی احساسات منفی به تروما دچار شد. مهمترین احساس منفی او ترس دوران کودکی به خاطر حمله سگها بود. این تأثیر بد دیگری بر او گذاشت و باعث شد رفتار پدرش را بهدرستی درک نکند.»
حجم
۱۸٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه
حجم
۱۸٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه