کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم)
معرفی کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم)
کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم) نوشتهٔ سامانتا شنن و ترجمهٔ ابراهیم عامل محرابی است. نشر ویدا این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان فانتزی برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم)
کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم) [The Priory of the Orange Tree] که «صومعهٔ درخت نارج» نیز ترجمه شده، دربردارندهٔ یک رمان فانتزی برای نوجوانان است. این رمان اولینبار در سال ۲۰۱۹ میلادی انتشار یافت. داستان چیست؟ شخصیتی به نام «اید» باید در مقابل قاتلانی که در تاریکی کمین کردهاند، از ملکه محافظت کند. ملکه «سابران نهم» به خاندانی جادویی تعلق دارد که وجودشان، اژدهایی بزرگ و ترسناک را در قعر اقیانوس در بند نگه داشته است. در آنسوی جهان، دختری جوان به نام «تانه» که سوار بر اژدهایی آرامتر و اهلیتر سفر میکند، قانون مهم منطقهٔ خود را زیر پا میگذارد. او به تعدادی از دریانوردان اجازهٔ ورود میدهد. این اتفاق باعث رقمخوردن رویدادهایی میشود که نشان میدهد شاید خاندان «سابران»، دلیل اصلی در بند بودن اژدهای بزرگ نباشد. حالا هر سه شخصیت اصلی رمان باید تمام توان خود را به کار بگیرند تا از نژاد انسان در مقابل هیولایی ترسناک دفاع کنند. با آنها همراه شوید در رمانی به قلم سامانتا شنن. مجموعهٔ دیر درخت نارنج نهتنها تبدیل به پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و ساندِی تایمز شد، بلکه در سال ۲۰۱۹ در میان نامزدهای بهترین کتاب سال در سایت Goodreads قرار گرفت.
خواندن کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانانِ دوستدار رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دیر درخت نارنج (بخش دوم)
«صبح روز بعد، وزیر اعظم فرهمند نامهای را که تانه باید به اینیس میبرد، به او داد. هیچ هیئتی از طریق دریا اعزام نمیشد و هیچ مراسمی در کار نبود. تنها یک دختر و یک اژدها خبر را به دربار اینیس میرساندند.
سلاحهایش را به او بازگرداندند. افزون بر آن، یک تپانچهٔ سایکی و خنجری ظریف و یک جفت تیغ حلقوی نیز به او دادند. برایش غذای کافی در نظر گرفته شده بود، بهطوریکه دو هفتهٔ تمام میتوانست بر پشت اژدها دوام بیاورد. ناییماتون هم میتوانست ماهی و پرنده شکار کند.
با تاریک شدن شهر هزارگل، تانه در حیاط قصر به ناییماتون پیوست. یک زین چرمی با لبههای چوبی و لاکی به رنگ طلایی روی پشتش بسته بودند؛ البته واژهٔ زین توصیف چندان مناسبی نبود. بیشتر به کجاوهای روباز میمانست که سوار میتوانست در آن بهراحتی بخوابد. مأموریتش چنان سرّی بود که هیچکدام از درباریان یا مقامات رسمی لاکاسترین شاهد خروج آنها نبودند. تنها به تیم و لوت اجازهٔ بدرقه داده شده بود.»
حجم
۴۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۴۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
نظرات کاربران
به نظر بنده کمی فهم چگونگی داستان زمان بر است ولی داستان بشد قوی و سرگرم کننده ای دارد