کتاب سه نمایشنامه
معرفی کتاب سه نمایشنامه
کتاب سه نمایشنامه نوشتهٔ ویلیام باتلر ییتس و ترجمهٔ سارا وظیفه شناس و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است. انتشارات مهراندیش این کتاب را منتشر کرده است. کتاب حاضر حاوی نمایشنامههای «کنتس کاتلین»، «سرزمین هوس دل» و «ملکهٔ بازیگر» است.
درباره کتاب سه نمایشنامه
کتاب سه نمایشنامه دربردارندهٔ نمایشنامههای «کنتس کاتلین»، «سرزمین هوس دل» و «ملکهٔ بازیگر» نوشتهٔ ویلیام باتلر ییتس است. نمایشنامۀ منظوم «کُنتِس کاتلین» (۱۸۹۲)، اولین نمایشنامۀ کمالیافته و پختۀ یِیْتْس و اولین نمایشی بود که بهکوشش تئاتر ادبیِ ایرلند به روی صحنه رفت و ازاینرو میتوان آن را نمایشی که آغازکنندۀ جنبش تئاترِ ایرلند بود، برشمرد. این نمایش نوعی از معاملۀ فاوستی را نشان میدهد که در آن دهقانانِ یک روستا در طول مدتِ قحطی روحهایشان را در ازای غذا مبادله میکنند؛ کُنتِس کاتلینِ شفیق و بخشنده آنگاه روح خود را معامله میکند تا روحهای آنان را بازخریده و برهاند.
بنا بر یک افسانۀ ایرلندی، پریان در شامگاه نیمۀ تابستان (اولین شبِ ماه مه) قدرتی عجیب و نامعمول بر آدمیان پیدا میکنند. نمایشنامۀ «سرزمینِ هوسِ دل» (۱۸۹۴)، مواجهۀ خانوادهای روستایی را در اولین شبِ ماه مه با کودکی پریزاد به تصویر میکشد؛ نوعروس زیبا و بیتابِ این خانواده وسوسه میشود با کودک همراه شده و به سرزمینِ هوسِ دل قدم بنهد.
نمایشنامهٔ «ملکۀ بازیگر» (۱۹۲۲)، شورشِ مردم خشمگینِ یک قلمرو پادشاهیِ بینامونشان علیه ملکهشان را نشان میدهد. در طول شورش، «دِسیما»ی بازیگر لباسهایش را با لباسهای ملکه عوض میکند. دِسیمای پرشورواحساس و سلطهگر برخلاف ملکۀ راهبهوار و ضعیف، پسازاینکه قلب مردم را تسخیر میکند، برای همیشه سلطنت را در دست میگیرد، و ملکۀ حقیقی مخفیانه به صومعهای پناه میبرد.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب سه نمایشنامه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای ایرلندی پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام باتلر ییتس
ویلیام باتلر ییتس (۱۹۳۹ - ۱۸۶۵)، شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی و از پیشگامان احیای ادبیِ ایرلند در اواخر سدۀ نوزدهم بود. او با جستار در انواع عرفان، تصوف، فولکلور، روحگرایی و فلسفۀ نوافلاطونی، سیستمی نمادین آفرید که در آثار او، اعم از نظم و نثر، الگویی منسجم داشت. یِیْتْس معتقد بود که تئاتر نقشِ قدرتمندی در پیدایشِ فرهنگی یکپارچه ایفا میکند و در سال ۱۸۸۹ تئاتر ادبی ایرلند را بنیان نهاد که چندی بعد تئاتر اَبیِ دابلین از آن زاده شد. علاقۀ او به علوم غریبه و ادبیات سنتی سِلتی باعث شهرت جهانی او شد و درنهایت در سال ۱۹۲۳ جایزۀ نوبل ادبیات را از آنِ خود کرد. تی.اس. الیوت دربارۀ او میگوید: «یکی از معدود کسانی که سرگذشتشان تاریخِ عصر خود است، و بخشی از خودآگاهیِ زمانهای هستند که درکش بدون آنها ممکن نیست.»
بخشی از کتاب سه نمایشنامه
«مارتین: بیا اینجا پیش من، و اگر به من قول بدهی
دربارهٔ چیزهای مقدس' شریرانه حرف نزنی
چیزی به تو خواهم داد.
کودک: برایم بیاورش، پدر جان.
مارتین: اینجا مقداری روبان هست که از شهر
برای عروسم خریدم ــ اما بیشک میگذارد ببخشمشان
تا آن موهای وحشی را که باد پریشان کرده ببندم.
کودک: بگو ببینم، مرا دوست داری؟
مارتین: بله، دوستت دارم.
کودک: آه، اما تو پای این آتش را دوست داری. تو دوستم داری؟
پدر هارت: وقتی قادر مطلق بخش عظیمی
از برناییِ جاودانهٔ خود را درون موجودی نهاده،
نظر افکندن نیست مگر دوست داشتن.
کودک: ولی خدا را هم دوست داری؟
بریجیت کفر میگوید.
کودک: تو هم دوستم داری؟
مری: نمیدانم.
کودک: تو آن مرد جوان را که آنجاست دوست داری،
بااینحال من میتوانم سبب شوم سوار بر بادها برانی،
(بر بلندای جزرومدِ پرآشوب بدوی،)
و روی کوهها چون شعله برقصی.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه