کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ - ۱۳۴۰
معرفی کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ - ۱۳۴۰
کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ -۱۳۴۰ بهقلم اریک ج. هوگلاند و ترجمهٔ فیروزه مهاجر را انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر کرده است. این کتاب به بررسی اثر تحولات اصلاحات ارضی دورهٔ پهلوی در جامعهٔ روستایی ایران میپردازد.
درباره کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ -۱۳۴۰
یکی از اتفاقات مهم تاریخ معاصر ایران، وقوع انقلاب ۵۷ و دگرگونی اوضاع سیاسی و اجتماعی بود؛ رخدادی که بسیاری از محققان و نظریهپردازان علوم سیاسی و جامعهشناسی را به تحقیق و کنکاش در علل وقوع آن واداشت و زمینهساز نگارش کتابها و مقالات فراوانی شد. کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ -۱۳۴۰ تحقیقی است میدانی که محقق با حضور در ایران دههٔ ۵۰ پیرامون آثار سیاسی و اجتماعی اصلاحات ارضی نگاشته است و تلاش کرده با حضور در روستاهای ایران، ابعاد مختلف این تصمیم بر زیست روستاییان را کاویده و پیامدهای این تغییر در جامعهٔ ایران را مورد بررسی قرار دهد.
خواندن کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ -۱۳۴۰ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مطالعهٔ تاریخ معاصر ایران و انقلاب از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب زمین و انقلاب در ایران ۱۳۶۰ -۱۳۴۰
«برنامهٔ اصلاحات ارضی در ایران پس از تقسیم اراضی کشاورزی در مصر در سال ۱۹۵۲ (۱۳۳۱) که بهعنوان سیاست رسمی حکومت به مرحلهٔ اجرا درآمد. نسبت به اقدامهای مشابه دیگر در خاورمیانه بر بخش وسیعتری از جمعیت روستانشین تأثیر نهاده است. در مقایسه با کشورهای انقلابی و مصممی مانند مصر، عراق و سوریه که در آنها کمتر از ده درصد از روستانشینان در اثر تقسیم اراضی صاحب زمین شدند. در ایران قبل از انقلاب تقریباً نیمی از خانوادههای روستایی - ۹۰درصد از روستاییانی که عملاً از حقوق سنتی کشت و زرع برخوردار بودند - توانستند مالک زمینی شوند که روی آن کار میکردند. این نتایج بهظاهر چشمگیر بوده است و به همین دلیل تعجبآور نیست که از حدود اواسط دههٔ ۵۰ تجربهٔ اصطلاحات ارضی در ایران بهمثابه یک نوآوری و کوششی موفق در اصلاح ساختار مالکیت زمین شهرتی جهانی کسب کرده باشد. اما باید پذیرفت که معیارهای سنجش موفقیت این اصطلاحات چندان دقیق نبوده است. در بیشتر موارد صرف این واقعیت که اراضی عملاً تقسیم شدند همچون شاهدی کافی برای تأیید دستاوردهای اصلاحات ارضی پذیرفته شده است. بیشک میتوان تقسیم اراضی را بهخودیخود عملی مثبت تلقی کرد، اما وقوع آن به منزلهٔ پدیدهای آماری از تأثیرهای اندک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن بر ساختار جوامع دهقانی حکایت میکند که مشمول آن شدند. برای ارزیابی تأثیرات هر اصلاحات ارضی مشخصی باید جزئیات برنامه را با هدف تعیین این معیارها بهدقت مورد بررسی قرار داد: اینکه چه کسانی از آن سود میبرند چه مقدار زمین و به چه قیمتی نصیب هر خانوار میشود، چه گروههایی و برپایهٔ چه منطقی کنار گذاشته میشوند و صفبندیهای جدید طبقاتی - اگر وجود دارد - چگونه است. داشتن چنین اطلاعاتی پیششرطی است برای شناخت آن جنبههایی از رشد اقتصادی - اعم از مثبت و منفی که پیامد تقسیم اراضی محسوب میشود؛ و نیز پیششرطی برای تمیز دادن پیامدهای تقسیم اراضی از تحولات اقتصادی ناشی از عوامل بیارتباط با اصلاحات ارضی شناخت حاصل از دادههای مربوط به هرگونه تغییری در ساختار اجتماعی که مستقیماً از دگرگونیهای مالکیت زمین ناشی شده باشد نیز به همان میزان مهم است. تنها وقتی برآورد تأثیر کلی اصلاحات ارضی بر روستاها ممکن میشود که شخص شناخت کاملی از همهٔ روابط اجتماعی و اقتصادی نوظهور به دست آورد. در مورد تجربهٔ ایران باید گفت که اکنون (سال تألیف کتاب) یک دهه از هنگامی که برنامه اصلاحات ارضی در سال ۱۳۵۰ بهطور رسمی خاتمه یافت، میگذرد. با این همه توفیق ظاهری این برنامه تا به حال تنها بر اساس تعداد کشاورزانی که عملاً زمین دریافت کردهاند سنجیده شده، یعنی هیچ بررسی ارزشمندی در مورد نتایج اصلاحات صورت نگرفته است. در واقع، تنها دو کتاب در دست است که مستقیماً به این مسئله پرداختهاند. یکی از این دو کتاب بیش از هر چیز مدیحهسرایی چاپلوسانهای برای شاه است و بی هیچ تفسیر بیشتری میتوان کنارش نهاد.»
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه