دانلود و خرید کتاب روون و نگهبان کریستال امیلی رودا ترجمه نسرین وکیلی
تصویر جلد کتاب روون و نگهبان کریستال

کتاب روون و نگهبان کریستال

معرفی کتاب روون و نگهبان کریستال

کتاب روون و نگهبان کریستال نوشتهٔ امیلی رودا و ترجمهٔ نسرین وکیلی است. نشر افق این رمان نوجوان را منتشر کرده است. این رمان از مجموعهٔ «رمان‌های روون» این نشر است.

درباره کتاب روون و نگهبان کریستال

کتاب روون و نگهبان کریستال نوشته‌ٔ امیلی رودا، نویسنده‌ٔ مشهور استرالیایی‌ است. این نویسنده به‌خاطر مجموعه‌ رمان‌های روون، بارها موفق به کسب جایزه‌ٔ شورای کتاب کودک استرالیا شده است. روونِ نوجوانی خجالتی است. او در این رمان با مادرش همراه می‌شود تا نگهبان کریستال را از میان مردم ماریس انتخاب کند، اما با مسموم‌شدن مادرش، او باید با از خود شجاعت نشان دهد و با دقت بسیار مردم رین و ماریس را نجات دهد. آیا او موفق می‌شود؟ بخوانید تا بدانید. امیلی رودا این رمان نوجوان را در ۲۳ فصل نگاشته که عنوان برخی از این فصل‌ها عبارت است از «پیام»،‌ «سفر»،‌ «خطر»،‌ «زهر»،‌ «شعر»،‌ «جزیره»، «آغاز»، «دور از چشم»، «هولناک‌ترین ترس»، «یک قطره» و «فریب‌کار». 

خواندن کتاب روون و نگهبان کریستال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به نوجوانانی که به خواندن رمان علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روون و نگهبان کریستال

«سی‌بورن بدون هیچ سؤالی گفتهٔ او را انجام داد. شنل را بین خود از هم باز کردند. پرندهٔ غول‌آسا با هشداری خشمناک جیغ کشید. عکس او روی شنل بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد و سطح نقره‌ای را با حرکات مواج سبزی می‌پوشاند.

پرنده پنجه‌هایش را باز کرد و بال‌هایش را با خشمی دیوانه‌وار برهم زد. رقیب جرئت کرده، وارد قلمرو او شده بود! شبیه همان پرنده‌ای بود که گاهی اوقات در برکهٔ نقره‌ای ظاهر می‌شد. اما این رقیب بزرگ‌تر بود. او بال‌هایش را برهم می‌زد و پنجه‌هایش را دراز می‌کرد. از دور شدن امتناع می‌کرد. از تسلیم شدن امتناع می‌کرد!

پرنده جیغ می‌کشید و بال‌های بزرگش را به شنل می‌زد و با چنگال‌های تیغ‌مانندش آن را پاره می‌کرد. داس و سی‌بورن به حرکت درآمده و تلوتلو می‌خوردند و سعی می‌کردند شنل را محکم نگه دارند. پرنده دوباره، خود را روی دشمن خیالی خود پرت کرد. با افتادن پر براقی بر زمین، قلب روون از جا کنده شد. فریاد زد: «شنل را بینداز! بیندازش کنار!»

داس و سی‌بورن شنل را به کناری پرت کردند. شنل به شکل توده‌ای پاره و درهم رفته روی تخته‌سنگ افتاد. پرنده روی شنل شیرجه زد و با پاره کردن آن به وسیلهٔ نوک خود، پیروزی‌اش را فریاد می‌زد.

روون برای برداشتن پر به سرعت خود را به آن رساند. از شدت دردی که در دستش پیچیده بود، اشک در چشم‌هایش جمع شده بود. شیشهٔ ارزشمند را از جیب خود درآورد. با تلاش زیاد برای جلوگیری از لرزش انگشتانش در شیشه را باز کرد.

با شاهپر تازهٔ جنگنده‌ای به آرامی هم بزن سه بار، نه بیش‌تر؛ بگذار بی‌حرکت بماند پر هنوز در دست‌هایش گرم بود. انتهای نوک‌دار و صیقل شدهٔ پر، از چربی برق می‌زد. روون آن را درون محلول آبی فرو کرد. با حبس کردن نفس خود، به آرامی آن را هم زد، یک‌بار، دوبار، سه بار.

شیشه را روی تخته‌سنگ جلوی رویش گذاشت و چشم‌هایش را بست. تحمل نگاه کردن به آن را نداشت.

سپس صدای سه فریاد هم‌زمان را شنید. چشم‌هایش بلافاصله باز شد. محلول درون شیشه با رنگ سبز بسیار زیبایی می‌درخشید؛ سبز به رنگ درخت‌ها. سبز به رنگ پرهای پرندهٔ جنگنده؛ سبز به رنگ علف‌های درهٔ رین.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۲۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۰۰
۵,۸۵۰
۷۰%
تومان