دانلود و خرید کتاب فقط یک مشت استخوان ترجمه علی ملایجردی
تصویر جلد کتاب فقط یک مشت استخوان

کتاب فقط یک مشت استخوان

ویراستار:سهیلا یوسفی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب فقط یک مشت استخوان

کتاب «فقط یک مشت استخوان» ترجمۀ علی ملایجردی است و انتشارات خردگان آن را منتشر کرده است. فقط یک مشت استخوان، مجموعه‌ای از ۱۱ داستان کوتاه خواندنی را در برمی‌گیرد که از زبان اردو به فارسی ترجمه شده است.

درباره کتاب فقط یک مشت استخوان

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن‌پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

فقط یک‌مشت استخوان مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه از ادبیات پاستان را در برمی‌گیرد. به‌جز انتظار حسین که یکی از بهترین رمان‌نویسان، داستان کوتاه، و مقاله‌نویسان پاکستان به شمار می‌رود و ۲ داستان از او به نام‌های «فقط یک‌مشت استخوان» و «بز برهمن» در کتاب آمده، خواننده با ۹ داستان نویس دیگر و اثرشان آشنا می‌شود؛ نویسندگانی نظیر عبدالله حسین، زبون نسا حمدالله، سعادت حسن منتو، احمد نادم قاسمی، ممتاز مفتی، جیلانی بانو، سرندرا پرکاش، رشید امجد و سلطان جمیل نسیم. علی ملایجردی، نویسندۀ رمان بایقوش، این داستان‌های کوتاه را از زبان اردو به فارسی ترجمه کرده است. درون‌مایه و فضای داستان‌ها متفاوت است اما در اکثر آن‌ها موضوعاتی مثل تنهایی انسان و سرگردانی روح، فقر  و محرومیت به چشم‌می‌خورد. داستان اول فقط یک‌مشت استخوان، داستان مردی است که بعد از مرگ زنده شده و حالا میل شدید یه غذا دارد؛ مردی که نه می‌خندد، نه با کسی صحبت می‌کند، هیچ دوستی بین مردم ندارد اما هرگز کسی او را ناراحت و یا عصبانی ندیده است. او همچنین با درد، رنج، عشق و تنفر هم بیگانه است.

کتاب فقط یک‌مشت استخوان شامل ۱۱داستان کوتاه از نویسندگان مختلف می‌شود. عناوین داستان‌ها عبارت است از: «فقط یک مشت استخوان»، «بز برهمن»، «جلای وطن»، «جلو مسجد موسیقی قدغن»، «شلش کن! »، «خطاب به رئیس مملکت»، «موش»، «داستانی که در طول خط راه آهن وول می خورد»، «مترسک»، «طعم صراط ضلال» و «شکار من هستم»

خواندن کتاب فقط یک مشت استخوان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان‌های کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فقط یک مشت استخوان

«نقل می‌کردند که قبل از قحطی در این جا مردی پیدا شده بود که از گور برخاسته بود. این مرد که از گور بلند شده بود در ذهن او لانه کرده بود. هر کاری می‌کرد تا تصویر این مرد را از ذهنش بیرون بیندازد فایده‌ای نداشت، باز هم می‌آمد و در ذهنش جا خوش می‌کرد. جثۀ استخوانی آن زن گرسنه با چشمانی حریص جلو چشمان او گاه‌وبیگاه شناور می‌شد! لحظه‌به‌لحظه و تمام جزئیات آن حادثه در ذهنش شکل می‌گرفت. وقتی که آن مردی که از گور بلند شده بود فوت کرده بود هیچ‌کس به مراسم عزایش نیامده بود و یا کسی کنار تخت خالی او ننشسته بود. هیچ‌کس برایش قرآن نخوانده بود، کسی برای سرسلامتی دادن نیامده بود، کسی برایش اشک نریخته بود. وقتی مردم صبح آمدند دیدند که مردی که دیشب مرده بود دوباره زنده شده زبانشان بند آمده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

حجم

۸۸۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان