کتاب اشک قلم
معرفی کتاب اشک قلم
کتاب الکترونیکی اشک قلم نوشتۀ مغفرت یوسفی و ترجمۀ مجید اسدی است و انتشارات خردگان آن را منتشر کرده است. کتاب اشک قلم مجموعهای برگزیده از اشعار مغفرت یوسفی شاعر تاجیکستانی است.
درباره کتاب اشک قلم
در اعماق وجود هر شاعری زبانی نهفته که با زبان روزمره فاصله دارد. این زبان، زبانی است که با نجواهای درونی و لایههای پنهان ذهن شاعر پیوند خورده و در قالب کلماتی که گاه به سختی قابل تفسیرند، خود را نمایان میسازند. شاعر در هر بیت و مصرعی که میسراید، دنیایی از معانی را در میان خطوط و فواصل کلمات میپندارد و خواننده را به چالش میکشد تا در میان این پیچ و خمها، معنای واقعی شعر را کشف کنند.
زبان حال شاعر، زبانی است که در آن هر واژه و هر ترکیب دارای وزن و ارزشی است که فراتر از معنای لغوی خود، به دنبال انتقال حسی عمیق و ناب است. این زبان، زبانی است که در آن سکوتها گاهی فریادهایی هستند در جستجوی شنیده شدن و فریادها زمزمههایی هستند به دنبال فهمیده شدن.
درک این زبان مستلزم غوطهور شدن در اقیانوسی از احساسات و تجربیات است که شاعر در طول حیات خویش جمعآوری کرده و حالا در قالب شعر به اشتراک میگذارد. این درک، نیازمند توانایی خواندن میان خطوط و شناخت نمادهایی است که شاعر برای بیان دنیای درونی خود به کار میبرد.
شعر برای هر شاعر به روزنهای مانند است که وی از آنجا به دنیا مینگرد و موقعیت اطراف را با تمام گرمی و سردیاش موافق چشماندازش به تصویر میگیرد. فردیت ایجاد از همینجا سرچشمه دارد. هر شاعری صاحب روزنۀ خود است و از آن به تماشای دنیا نشسته است و برداشت خویش را طبق توانش روی کاغذ میآورد. در کتاب نگاه مغفرت یوسفی شاعر تاجیک را به دنیای اطرافش در قالب شعر میخوانیم.
دربارۀ مغفرت یوسفی
مغفرت یوسفی شاعر تاجیکستانی در سال 1975 در شهر حصار تاجیکستان بهدنیا آمد. وی روزنامهنگار و عضو اتفاق نویسندگان تاجیکستان است و در رادیو و تلوزیون تاجیسکتان نیز فعالیت داشته است. از او تاکنون چندین جلد کتاب منتشر شده است. کتابهای گهواره بان غم، حدیث تربیت بزرگسال، گل یاس، فال حافظ(برگردان از زبان فارسی)، دردهای نهای، گویاتر از صدا، پیچ و تاب سرنوشت، پیک توروز، اسیر زندگی از نمونه آثار او هستند. مغفرت یوسفی در قالبهای مختلفی شعر میسراید.
خواندن کتاب اشک قلم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علافهمندان به شعر با گویشهای دیگر زبان فارسی مناسب است.
بخشی از کتاب اشک قلم
«پدرجان میدهی هر لحظهای پندم،
ولی من، سادهدل، بیهوده میخندم
نمدانی پدر، از زخمهای دل،
که نت با حضرت اندوه پیوندم
قفس بشکسته و پرواز میخواهم،
نمیدانم به پا زنجیر و دربندم
مرا از رسم و آیینها نترسانم،
مکن با این و آن هرلحظه مانندم
دلم بگرفت زین تنهایی و خواری،
طرب خواهم به قلب آرزومندم
نخواهم دشمنی داند غم دل را،
از این رو پیش او دلشاد و خرسندم
تو میدانی مرام خندههای من،
دل غمگین و من ناچار میخندم! »
حجم
۴۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۴۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه