دانلود و خرید کتاب بر فراز زانپانو آرزو موسی زاده شیرازی
تصویر جلد کتاب بر فراز زانپانو

کتاب بر فراز زانپانو

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بر فراز زانپانو

کتاب بر فراز زانپانو به‌قلم آرزو موسی زاده شیرازی را انتشارات آئی سا منتشر کرده است. این کتاب روایت سفر پرماجرای دختر فضانوردی به اسم چیترا به سیارهٔ خیالی زانپانو است. سفری سرشار از شگفتی و مبارزه تا پای جان.

درباره کتاب بر فراز زانپانو

سفر به فضای ماورای جو و کشف گونه‌های متعدد و مختلف حیات بر سطح سیارات دیگر و به‌عبارتی تسلط بر منابع نهفته در آن سیارات، از آرزوهای دیرین بشر بوده است. آرزویی که سال‌هاست جامهٔ عمل پوشیده اما هنوز ناگفته‌های بسیاری برای مکاشفه دارد. آرزو موسی زاده شیرازی در کتاب بر فراز زانپانو راوی زندگی ساکنان سیارهٔ خیالی هانزو است. کسانی که برای آمادگی حضور در سیارهٔ زانپانو آموزش‌های سختی می‌بینند تا مهیای رویارویی با دشمنان سیاره شوند. چیترا، دختر جوان و ماجراجویی است که آرزوی حضور در زانپانو را دارد اما راه رسیدن به این آرزو بدون چالش نیست و این کتاب داستان رویارویی او با همین چالش‌هاست. 

خواندن کتاب بر فراز زانپانو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های علمی‌تخیلی با درون‌مایه‌هایی از حماسه و تلاش برای نجات هم‌نوعان از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب بر فراز زانپانو 

«فضای خلأ و تاریکی مقابلش به سوت‌و‌کوری داخل عرشهٔ پرواز بود. هزاران ستاره و سیارات در دوردست در هاله‌ای نور کم‌رنگ می‌درخشیدند. این تاریکی آن‌قدر بی‌انتها بود که در قاب آسمان‌نمای فضاپیما جا نمی‌شد. روی صندلی مخصوص خلبان نشسته و به روبه‌رو خیره شد. همه‌چیز در این سیاهی، بی‌کران، آرام و صلح‌آمیز به نظر می‌رسید. نگاهش به سیستم مسیریابی روی صفحهٔ نمایش کامپیوتری چرخید. به مقصد نزدیک بود باید برای ورود به جو و فرود نهایی آماده می‌شد. لبخند پیروزمندانه‌ای روی لبانش جا خشک کرده بود چرا که نه بعد از شش ساعت شناور ماندن در دنیای تاریکی بالاخره زمان فرود فرا رسیده بود. این فضاپیما را روی سطحی سفت و سخت بنشاند رسماً یک کاپیتان می‌شود. هنوز وارد جو نشده بود که یک سمت فضاپیما تکان شدیدی خورد. تکانی غیر عادی بود لحظه‌ای به‌سان نور سپری شد و تکان شدید دیگری وارد شد. دستیارش کمک‌خلبان دوم با چهره‌ای پریشان داخل عرشهٔ پرواز شد. فقط با نیم‌نگاهی به آن چهرهٔ آشفته می‌شد فهمید که در دردسر افتاده‌اند. سعی کرد آرام بماند. «چی شده؟» «بهمون حمله شده» آنویس خدای نور راه روشنایی را به آنها نشان دهد این روزها جنگ به خودی و غیر خودی هم رحم نمی‌کند. شتابان با سیستم ارتباطی ور رفت در تلاش بود تا پیامی به فضاپیمای ناشناخته که حالا درست وسط آسمان‌نما ظاهر شده بود برساند. «ما خودی هستیم این فقط به فضاپیمای توریستیه... ما خودی هستیم حمله نکنید.» به نظر رسید که پیامش را به خوبی دریافت کردند چون هیچ اقدامی برای حمله نکردند اما همچنان مقابل آنها ایستاده بودند ثانیه ای بعد پیام مسدود شدن راه ارتباطی روی شیشهٔ آسمان‌نما به نمایش درآمد. آن‌ها پیامی که ارسال شده را بدون آنکه بشنوند مسدود کردند سلاح‌های لیزری در دو سمت فضاپیمای دشمن در حال جان گرفتن بود. بدون هیچ فکر قبلی هدایت سیستم خودکار را به دست گرفت و فضاپیما را به سمت مخالف هدایت کرد اهمیتی نداشت که این یک فضاپیمای توریستی است و مردمانی بی‌گناه مسافران آن هستند. هدف دشمن فقط خون و خون‌ریزی بود و هدف او... سالم نگه داشتن مسافرانش. دستیارش روی صندلی کنار دستش مستقر شد و گفت: «جواب خون خونه می‌تونیم نابودشون کنیم.» حرف‌هایش را به خاطر آدرنالین بالا و تلاش‌های پی‌در‌پی برای جاخالی دادن از شلیک‌های لیزری دشمن یک خط در میان شنید متوجه منظورش شد اما با او هم‌عقیده نبود. نمی‌توانست خودش را مجبور به آسیب رساندن به کسی کند.»




hana
۱۴۰۳/۰۷/۲۱

اگه به ژانر علمی، هیجانی علاقه دارید اینو توصیه میکنم، کاراکتر پردازیا و روند داستانِ جذابی داشت!!!!

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

قیمت:
۱۰۲,۰۰۰
تومان