دانلود و خرید کتاب جادوگر توماس میدلتون ترجمه نیما عیسی‌پور

معرفی کتاب جادوگر

کتاب جادوگر نوشتهٔ توماس میدلتون و ترجمهٔ نیما عیسی پور است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ پنج‌پرده‌ای. این اثر از مجموعهٔ «جامانده‌ها» است و «محمد رضایی‌راد» پسین‌گفتار آن را نگاشته است.

درباره کتاب جادوگر

کتاب جادوگر یک نمایشنامهٔ تراژیکمدی است که گمان می‌رود توماس میدلتون آن را بین سال‌های ۱۶۱۳ و ۱۶۱۶ میلادی نوشته باشد. این اثر در دورهٔ خودش چاپ نشده بود و تنها در نسخه‌های خطی وجود داشت؛ تا اینکه در سال ۱۷۷۸ توسط «آیزاک رید» منتشر شد. شخصیت‌های این نماشینامه عبارت‌اند از «دوک»، «لرد گاوِرنِر: حاکم راوِنا»، «سباستین: نامزدِ سابق ایزابلا»، «فرناندو: دوست سباستین»، «آنتونیو: شوهر ایزابلا»، «آبِرزانِس: مردی که نه صادق و نه عالم است نه شجاع»، «آلماکیلدِس: یک مرد رؤیاپرداز»، «گاسپِرو: خدمتکار آنتونیو»، «هِرمیو: خدمتکار آنتونیو»، «فایرستون: دلقک و پسر هکاته»، «دوشِس»، «ایزابلا: خواهرزاده یا برادرزادهٔ لرد (حاکم)»، «فرانسیسکا: خواهرِ آنتونیو»، «آمورِتّا: ندیمهٔ دوشِس»، «فلوریدا: زنی پیر و بدکاره»، «هکاته: جادوگر اعظم»، «استادلین: جادوگر»، «هوپو: جادوگر»، یک مرد در پردهٔ دوم، صحنهٔ اول، «مِهتَر»، مالکین، روحی شبیه به گربه، جادوگران، ارواح، قایقرانان و خدمتکارانِ دیگر که همگی خاموشند.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب جادوگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره توماس میدلتون

توماس میدلتون (Thomas Middleton) زادهٔ سال ۱۵۸۰، نمایشنامه‎‌نویس و شاعر دورهٔ جاکوبین ادبیات انگلستان است. او از معدود دراماتیست‌های رنسانس است که در تراژدی و کمدی آثار موفقی نگاشته است. او در لندن به دنیا آمد. پدرش ابتدا یک آجرچین بود که بعدها به مال‌ومنال دست پیدا کرد. املاک او اتفاقاً درست چسبیده به سالن تئاتر کرتن بود. میدلتون در کودکی پدر خود را از دست داد و مادرش دوباره ازدواج کرد، اما ازدواج مادر مشکلات حقوقی زیادی برای خانواده دست‌وپا کرد. در سال ۱۶۲۴، میدلتون نمایشنامه‌ای به نام «بازی شطرنج» را با مضمون میهن‌پرستی روی صحنه برد. او در این نمایشنامه وقایع سیاسی وقت را در قالب بازی شطرنج به سخره گرفته است. این نمایشنامه ۹ اجرا را تجربه کرد و در طی این چند اجرا، مورد استقبال بی‌نظیری واقع شد، اما با اعتراض سفیر اسپانیا در انگلستان، اجرای نمایش متوقف شده و دست‌اندرکاران و هنرپیشگان به دادگاه فراخوانده شدند و میدلتون نیز مدتی حبس را در زندان فلیت تجربه کرد. این نمایش پایان فعالیت میدلتون در تئاتر تجاری بود. میدلتون، سه سال بعد، یعنی در ژوئیهٔ ۱۶۲۷ چشم از جهان فروبست. «بدل»، «جادوگر»، «قانون پیران» و «دوشیزه‌ای پاک در چیپ ساید» از جمله آثار این نویسنده هستند.

بخشی از کتاب جادوگر

«گاسپرو و فلوریدا وارد می‌شوند.

فلوریدا: تمنا می‌کنم که مراقب من باشید.

گاسپرو: به تو قول می‌دهم، مردی که از یک روسپی نتواند مراقبت کند از دیگران هم نمی‌تواند. خواستهٔ قلبیِ هر مرد در این است که تمام احترام خود را خرج همسرش نکند.

فلوریدا: آه، چه نکتهٔ بامزه و ظریفی. اگر همسرت اکنون مرا در خانهٔ خود می‌دید، بی‌شک مرا برای همیشه ناکار می‌کرد.

گاسپرو: از او هیچ در هراس مباش. اکنون مشغول آواز خواندن است. این همهٔ دل‌خوشیِ اوست. بیا، این هم کلیدِ باغ! ارباب خود آن را به من داد و از من خواست که مراقب باشم. مطمئن باش.

فلوریدا: (درحالی‌که کلید را می‌گیرد) اربابِ شما مردی والامقام و نیک است که همهٔ آنچه را که یک زن شایسته‌اش است به او می‌بخشد.

با کلید خارج می‌شود.

سباستین در حالی وارد می‌شود که فلوریدا از کنارش می‌گذرد.

سباستین: چطور؟ این دیگر کیست؟

گاسپرو: موجودی مفلوک. بعد برایت خواهم گفت.

به دنبال فلوریدا خارج می‌شود.

سباستین: من این زن را می‌شناسم، او یک روسپی است. یا شاید دیدگان بدطینتِ من او را بدین گونه می‌بیند. ممکن است کاملاً بر خطا باشم و او در ذاتِ خود بویی از فرومایگی نبرده باشد. پیش از این یک‌بارِ دیگر هم او را اینجا دیده بودم، پنج روزِ پیش، و همین اندازه نگرانی و احتیاط در نگاهش موج می‌زد. البته ظاهرش کمی متفاوت بود و مبادی‌آداب به نظر می‌آمد. اکنون با این ظاهرِ دیگرگون و هوس‌انگیز قرار است به ملاقات چه کسی در این خانه برود؟ حتم دارم به دیدار خدمت‌گزاران نخواهد رفت. نه آنان چونان حریص شهوت‌اند و نه او خود را چنین تنزّل می‌دهد. موقعیت من نیز به‌غایت بغرنج است، عشق و بخت هر دو یارم هستند. به دروغ طوری بازی می‌کنم تا حقیقت را از زبانش بشنوم.

گاسپرو وارد می‌شود.

او بازگشته است، پس به سراغش می‌روم. خوب، می‌گفتید، بقیّهٔ داستان را تعریف کنید.

گاسپرو: کدام داستان؟ من چیزی نمی‌دانم.

سباستین: آن بانو را می‌گویم، آقا.

گاسپرو: او از درِ پشتی خارج شده است.

سباستین: پس اگر همه‌اش همین است، خداحافظِ شما و آن بانو.

گاسپرو: بسیار خوب، بیا. به تو خواهم گفت. چون از دستت خلاصی ندارم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۲۵۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۰,۸۰۰
۷۰%
تومان