کتاب ئی. ام. فورستر
معرفی کتاب ئی. ام. فورستر
کتاب ئی. ام. فورستر نوشتهٔ مری لاگو و ترجمهٔ سما قرایی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ نویسندهٔ مشهور انگلیسی؛ «ئی. ام. فورستر».
درباره کتاب ئی. ام. فورستر
کتاب ئی. ام. فورستر زندگینامهای به قلم مری لاگو است که سیر ادبیِ زندگی «ادوارد مورگان فورستر»، نویسندهٔ انگلیسی و گویندهٔ محبوب بیبیسی را به تصویر میکشد. این کتاب، زندگی فورستر را به چندین دوره تقسیم میکند؛ سپس زمینههای اجتماعی و تاریخی آثار ادبی او را در این دورهها بررسی میکند و نظریات او را شرح میدهد. لاگو زندگی فورستر را به پنج دوره تقسیم کرده و به این ترتیب ساختار کتاب را در پنج فصل شکل داده است. در فصل اول به اختصار از شخصیت و عقاید فورستر میگوید. در فصل دوم بهطور مفصل به رمانهای او میپردازد و به این واسطه نقبی هم به تاریخچهٔ خانوادگی او میزند. فصل سوم به رمانهای هندی کارنامهٔ ادبی او اشاره میکند. فصل چهارم دوران کاری او در بیبیسی را شرح میدهد و در نهایت، فصل پنجم از مجموعه داستانهای کوتاهی میگوید که پس از مرگ او به انتشار رسید. نکتهٔ قابل توجه این کتاب این است که مری لاگو از فرم معمول زندگینامه فاصله میگیرد و با تشریح کاملِ رویدادهای معمول زندگی فورستر، زمینههای اجتماعی و تاریخی آثارش را ارائه میدهد و احساسات، عقاید و نظرات او را بررسی میکند.
خواندن کتاب ئی. ام. فورستر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ نقد ادبی و زندگینامه و علاقهمندان به ادبیات انگلستان و طرفداران کتابهای ئی. ام. فورستر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ئی. ام. فورستر
«او در هاواردز اِند زندگی زاهدانه را رد کرده بود. اکنون در خاطراتش به پذیرش آن خیلی نزدیک میشد: «نباید بگذارم دنیا حواسم را پرت کند ... در نتیجه باید بیشتر کار و تعمق کنم»؛ و تصمیم گرفت تا خودش را بیشتر وقف کسانی کند که دوستشان داشت. بگذار چشمانداز وزنهای ادبی شدن هم وسوسهاش نکند. اندکی بعد خودش را بابت قدرنشناسی سرزنش کرد، بعد به دامان تلخبینی غلتید و ناراحت شد که نمیتواند بسیاری از موهبتهای زندگیاش را به خاطر آورد. به خودش گفت از اوست که بر اوست. میدانست که نمیتواند انتظار داشته باشد خوشاقبالی تا آخر عمر همراهش باشد. ارزیابی کلفمواری از عیوبش انجام داد: تنبلی، تنبلی؛ لجاجت و سرسختی در مورد درستی عقایدش و نقدهای آن؛ و غبطه خوردن، «که البته سقوط ناگزیر اعتبار ادبیام ملاکی میشود برای سنجش آن» .
تبعات شهرتش از میان کسانی که دوستشان داشت بیشتر از همه دامن مادرش را گرفت، چون هر چه سرش شلوغتر میشد مادرش بیشتر حس میکرد که از زندگی او کنار گذاشته شده است. سلامت جسمانی مادر مادرش هم خوب نبود و فورستر میترسید که مبادا مادربزرگش بمیرد، نه فقط به این دلیل که عاشقانه دوستش داشت بلکه به این دلیل که اگر او فوت میکرد زندگی مادرش حتی از قبل هم خالیتر میشد. دوستی که بیش از همه از همصحبتیاش لذت میبرد ــ البته وقتی که با هم در صلح و صفا بودند ــ سید راس مسعود۱۹۹ بود، یکی دیگر از شاگردان کلاس زبان لاتینش، اما شاگردی که پیشینهاش با پیشینۀ دانشجویان کالج کارگران به کلی متفاوت بود. مسعود نوۀ سر سید احمد خان۲۰۰ از روشنفکران اشرافزادۀ جامعۀ مسلمانان هند بود و سر تئودور موریسن۲۰۱ بانی آشنایی مسعود و فورستر شد. مسعود سال ۱۹۰۶ برای ثبتنام در آکسفورد به انگلستان آمد ولی باید برای زبان لاتینش معلم خصوصی میگرفت. خانوادۀ موریسن تازه از هندوستان بازگشته و در ویبریج ساکن شده بودند. خانم موریسن از مشکل مسعود برای خانم فورستر گفت و این شد که مورگان فورستر معلم خصوصی زبان لاتین مسعود شد. به این ترتیب خانوادۀ موریس با ایجاد این رابطه فورستر را در موقعیتی قرار دادند که هندوستان را اساساً از نگاه مسعود مسلمان ببیند. او در نهایت مجال نگارش رمانی را یافت که در روزهای نوشتن رمانهای حومهای حتی تصورش را هم نمیکرد.»
حجم
۲۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۲۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه