کتاب راز گویا

کتاب راز گویا نوشتۀ مارکو بلپولیتی با ترجمۀ یلدا معمار و ویرایش سمیرا نصر اصفهانی در انتشارات هونر به چاپ رسیده است. این کتاب شرح زندگی و تحلیل آثار و هنر فرانسیس د گویا ای لوسیانتس، نقاش مطرح اسپانیایی است.

درباره کتاب راز گویا

فرانسیس د گویا ای لوسیانتس، زادۀ ۱۷۴۶ و درگذشتۀ ۱۸۲۸ میلادی، یکی از نقاشان مطرح اسپانیایی است. آثار او روایت‌گونه است و همین ویژگی آن‌ها را الهام‌بخش برخی آثار ادبی و سینمایی کرده است. زندگی گویا پیچ‌وتاب زیادی داشت. او هم حکومت در حال فروپاشی امپراتوری اسپانیا را تجربه کرد و هم مردان عرصۀ قدرت را که از او می‌خواستند صحنه‌هایی از زندگی‌شان را به روی بوم نقاشی ببرد. دنیایی پرخشونت که شاهد جنگ استقلال اسپانیا بود. گوُیا که شیفتۀ هنر بود، برای به تصویر کشیدن این وقایع عطش داشت. گوُیا مردی جویای نام بود که تلاش زیادی برای پذیرش در اجتماع مردان پرقدرت کرد. بعد از آنکه گرفتار بیماری شد، تجربه‌های دیگری را در زندگی به دست آورد و ۱۵ سال آخر زندگی‌اش شاهکارهای زیادی بر جا گذاشت که از وضعیت این دورۀ بیماری و تلاش برای کشف معنای خود و زندگی‌اش، نشئت می‌گرفت.

مارکو بلپولیتی در کتاب راز گویا، هم گوشه‌هایی از زندگی گوُیا را شرح داده و هم آثارش را تحلیل کرده است، به‌علاوه اینکه با بررسی آثار وی در مراحل مختلف زندگی‌اش، شخصیت وی را نیز تحلیل کرده و بنابراین کتاب ارزش جامعه‌شناختی و روان‌شناختی نیز دارد.

خواندن کتاب راز گویا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران کتاب‌های تاریخ هنر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارکو بلپولیتی

مارکو بلپولیتی، زاده ۱۹۵۴ میلادی، پژوهشگر، نویسنده، استاد جامعه‌شناسی ادبیات در دانشگاه علوم ارتباطات برگاموی ایتالیا است. پژوهش‌های او بیشتر دربارۀ ادبیات معاصر ایتالیا هستند. بلپولیتی مجموعه مقاله‌هایی با نام «چشم‌های کالوینو، ۱۹۹۶» منتشر کرده که مربوط به رابطۀ میان هنر و ادبیات در آثارش است. او همچنین در مجلۀ هنری ریگا، مقاله‌هایی در موضوع‌های ادبیات، فلسفه و هنر نوشته است. برخی کتاب‌های بلپولیتی عبارت‌اند از: بدون شرم (۲۰۱۰)، پازولینی در سس تند (۲۰۱۰)، راز گویا (۲۰۱۳)، استراتژی پروانه (۲۰۱۶)، پریمو لوی (۲۰۱۵)، دشت (۲۰۲۱).

بخشی از کتاب راز گویا

«گوُیا تصویری از قهرمانان سروانتس کشیده است، قهرمانانی که از خیالات او به وجود می‌آیند، خیالاتی برآمده از کتاب‌هایی که قهرمان داستان می‌خواند، داستان نبردها و افسانه‌ها، مجادله‌ها، جراحت‌ها، عشق‌ها و خشم‌ها، پوچی‌ها و دیگر غیرممکن‌ها. دون‌کیشوت با اندامی استخوای پشن میزی ساده و کوتاه با کتابی گشوده شده در مقابلش، از همان کتاب‌های چند صدجلدی ضخیم نشسته است. وضعین بدنش نامتعادل و روبه‌جلو تصویر شده، زانوی راستش روی زمین قرار دارد، در حالی که صفحه فهرست کتاب در مقابلش گشوده شده است.»