دانلود و خرید کتاب فوتبال در فصل شکار مژگان کلهر
تصویر جلد کتاب فوتبال در فصل شکار

کتاب فوتبال در فصل شکار

معرفی کتاب فوتبال در فصل شکار

کتاب فوتبال در فصل شکار نوشتۀ مژگان کلهر در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. این کتاب، در دسته‌بندی داستان‌های نوجوانان قرار دارد و مناسب برای ردۀ سنی بالای ۱۵ سال است. داستان روایت اردوی ورزشی است که در مسیر آن اتفاق‌های جالبی  برای بچه‌های اردو رقم می‌خورد.

درباره کتاب فوتبال در فصل شکار

داستان فوتبال در فصل شکار جزو مجموعۀ رمان نوجوان امروز در کانون پرورش فکری است. داستانی دربارۀ نوجوانان، اردوی ورزشی و محیط‌ زیست و طبیعت. نوجوانان این داستان در مسیر رسیدن به اردوی ورزشی دچار چالش‌هایی می‌شوند و درصدد هستند که آن‌ها را رفع کنند. دختران این گروه از بچه‌ها که در یک مجتمع زندگی می‌کنند و در مدرسه‌ای مشترک درس می‌خوانند به رهبری بهار، تیم فوتبالی تشکیل می‌دهند و برای شرکت و پیروزی در لیگ دانش‌آموزی تمرین می‌کنند. آن‌ها برای تیمشان لباس یک دست سفارش می‌دهند و برخلاف نظر پسران مجتمع، نتیجۀ خوبی از حضور در لیگ می‌گیرند.

پدر بهار کارمند سازمان محیط زیست است و تلاش می‌کند فعالیت‌هایی مثل جمع‌آوری زباله از طبیعت به‌همراه بچه‌ها، پیاده‌روی سالمندان در روز هوای پاک و فعالیت‌هایی از این قبیل را به کمک فرزندش انجام دهد تا بتواند ترفیع بگیرد. برای همین هم سعی می‌کند یک اردوی چندساعته تدارک ببیند که همراه با بچه‌های بالای ۱۰ سال مجتمع به طبیعت بروند، با کمک آن‌ها زباله‌ها را جمع‌آوری کنند و نیز مانع از آن شوند که خانواده‌های ساکن مجتمع، حیوان نگهداری کنند؛ زیرا محل زندگی آن‌ها در طبیعت است. او ابتدا با چالش‌هایی مواجه می‌شود؛ اما هرچه داستان پیش می‌رود موفقیت‌هایش در این زمینه بیشتر می‌شود.

در داستان فوتبال در فصل شکار، هم‌زمان یک شکارچی پرنده‌ نیز حضور دارد. مردی که در یکی از بلوک‌های این مجتمع زندگی می‌کند، پنهانی به شکار می‌رود و پیکر این موجودات را برای تاکسیدرمی آماده می‌کند. بچه‌های مجتمع برای پایان‌ دادن به این کار نیز تلاش می‌کنند.

خواندن کتاب فوتبال در فصل شکار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران داستان‌های نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فوتبال در فصل شکار

«توی زمین بازی بودیم. همیشه زمین فوتبال مجتمع پر بود از پسرهایی که دنبال توپ می‌دویدند؛ اما از وقتی من و مهتاب تصمیم گرفتیم یک تیم برای فوتبال مدرسه درست کنیم تا بتوانیم در لیگ دانش‌آموزی شرکت کنیم، اوضاع فرق کرد. حالا تعداد دخترهایی که دنبال توپ می‌دویدند بیشتر از پسرها بود. آن‌وقت‌ها بدی فوتبلا بازی‌کردن توی مجتمع این بود که گاهی باباها و پسرها می‌آمدند و مسخره‌مان می‌کردند. تنها کسی که اذیتمان نمی‌کرد و بهمان نمی‌خندید، «آقای شوقی»، بابای باران بود. اصلاً او باعث شده بود تا هیئت‌مدیره‌ی مجتمع اعلام کند هر روز ساعت چهار تا شش، زمین مال ما دخترهاست.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۵۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۷۵۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۱۵,۴۰۰
۴,۶۲۰
۷۰%
تومان