کتاب بار بازنمایی
معرفی کتاب بار بازنمایی
کتاب بار بازنمایی نوشتهٔ جان تگ و ترجمهٔ الهام آقاباباگلی است. انتشارات ناهید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی حاوی جستارهایی دربارهٔ عکاسیها و تاریخها.
درباره کتاب بار بازنمایی
کتاب بار بازنمایی که هفت فصل دارد، جستارهایی دربارهٔ عکاسیها و تاریخها را در بر گرفته است. این ناداستان را یک دانشیار تاریخ هنر در دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگمتن نوشته است. این کتاب بهوسیلهٔ جستارهای متعددش سعی در روشنساختن جواب برخی سؤالات دارد. پرسش اصلی نویسنده است که بازنمایی در عکاسی به چه معناست و تلقی بازنمایانه از این هنر چه تبعاتی دارد؟ برای پاسخ به این سؤالها باید عکاسی را در بافتار نظم اجتماعی دوران مدرن بررسی کرد. جان تگ با کمکگرفتن از نشانهشناسی و بحثهای مطالعات فرهنگی در آثار میشل فوکو و لویی آلتوسر، ایدهٔ عکاسی بهمثابهٔ سندی از واقعیت را رد کرده و تاریخی را پی گرفته است که تا پیش از این بررسی نشده بود. جستارهای این کتاب تاریخی همهجانبه از معنا، موقعیت و پیامدها را در عکس تجزیهوتحلیل میکند که ریشه در درک تاریخی از رشد و رواج دولت مدرن دارد. «قدرت و عکاسی»، «عکس بهمثابهٔ دارایی در قانون» و «پرترهها، قدرت و تولید» از فصلهای کتاب بار بازنمایی است. این ناداستان را بخوانید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب بار بازنمایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب جستار درمورد هنر عکاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بار بازنمایی
«در فصل سوم، دربارهٔ پیشرفت عکاسی بهمثابهٔ وسیلهٔ نظارت و ثبت گفتم که، در روند دگرگونی عظیم اقتصادی و اجتماعی در طول اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اِعمال قدرت در جوامع سرمایهداریِ درحالشکلگیریِ اروپای غربی اساساً سازمان تازهای یافت. قدرتِ کاملِ آشکار و چشمگیرِ پادشاه مطلق جایش را به «خردهفیزیک» منتشر و فراگیرِ قدرت داد، که بدون جلبتوجه در کوچکترین کارها و حرکات زندگی روزمره عمل میکرد. کانون این قدرتِ بسیار ظریف یک «تکنولوژی» جدید بود: مجموعهای از نهادها ــ شامل بیمارستان، مدرسه، زندان، نیروی پلیس ــ که شیوهها و تکنیکهای انضباطیِ بررسی منظمشان پایگانی از سوژههای اجتماعی رام را بهشکلی تولید کرد، آموزش داد و مستقر کرد که تقسیم کار سرمایهداری برای ادارهٔ منظمِ زندگی اجتماعی و اقتصادی به آن نیاز داشت. درعینحال، قدرتی که به نظارت بیوقفهٔ این نهادهای انضباطی جدید منتقل شده بود از خودِ سوژههایی که آنها تولید میکردند نوع جدیدی دانش به وجود آورد؛ دانشی که، پیامدهای جدید قدرت را پدید آورد و دانشی که در نظام درحالگسترشِ استناد، که عکس فقط بخشی از آن بود، به جا ماند.
برای درک نقش عکاسی در کردوکارهای مستند این نهادها، ضروری بود که به مجموعهٔ تمام ادعاها دربارهٔ ماهیت و جایگاه عکس و به طور کلی دلالت و همچنین به انواع متفاوت تکنیکها و روندها برای استخراج و ارزیابی «حقیقت» در گفتمان رجوع کنیم. اینها خودشان در نهادهای جوامع بورژوایِ درحالظهور تشکیل و ثبت شده بودند، جوامعی که «رژیم حقیقت» جدید و «رژیم معنا» ی جدیدی را بنیاد نهادند. نقطهٔ دسترسی ممتاز برای بررسی پیوستن عکاسی به «رژیم حقیقتْ» دادگاه بود، یعنی جایی که نقش عکاسیْ منبع مدارک بود، نقشی که بر استیلای «شیوهٔ رئالیستی» در صورتبندیهای گفتمانی جوامع سرمایهداری استوار بود.
اما در همین مکان و در همین زمان، عکاسی درگیر مجموعهای از فعالیتهای دیگر شد، که بهظاهر بیارتباط بودند. عکاسی با آن فعالیتها از تناقض ایدئولوژیک پیچیدهای گذر کرد. عکاسی، بهجای ابزار قانون، بهمثابهٔ هدف جلوه کرد. از نیمهٔ قرن نوزدهم به بعد، عکاسی موضوع مجموعهای از دعاوی و دادرسیهای حقوقی بود که در آنها امکان هنرِ عکاسی مشخص شد و حدود «آفرینشگری» در عکاسی به اثبات رسید. مشابه این مجادلههای حقوقی در ستونهای نشریات حرفهای و آماتور عکاسی، در ادبیات و گفتوگوها در آتلیه، در اعتراضات شدید منتقدان و مفسران، و در گزارشهای رسمی و مشاجرات پارلمانی وجود داشت. اما در دادگاه بود که این مسائل را با دقت فراوان مطرح کردند و بیدرنگ بهدنبال راهحلی برای آنها گشتند. این دادگاه بود که، با قدرتاش نهفقط برای ساماندادن به بحث بلکه برای به اجرا گذاشتن حکماش، قصد داشت کار دشوار و ایدئولوژیکِ مجزاکردن استفادهٔ ابزاری از عکاسی را از کارکردش بهمثابهٔ هنر عملی کند، کارکردی که مبتنی بر ارزش عکاسی در مقام کالا بود. اگر قرار بود کردوکارهای متناقض عکس بدون مغایرت با هم همزیستی کنند و اگر قرار بود جلوی تهدید دوجانبهٔ مقولههای حقوقی و زیباییشناختی که ابداع عکاسی ایجاد کرده بود گرفته شود، چنین تفکیکی ضروری بود.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه