کتاب پسران کلاغ (کتاب اول)
معرفی کتاب پسران کلاغ (کتاب اول)
کتاب پسران کلاغ (کتاب اول) نوشتهٔ مگی استیف واتر و ترجمهٔ زهرا لاری و ویراستهٔ ناهید علیخانی است. انتشارات طلوع ققنوس این رمان معاصر تخیلی را منتشر کرده است؛ برای نوجوانان.
درباره کتاب پسران کلاغ (کتاب اول)
کتاب پسران کلاغ (کتاب اول) [The Raven Boys] حاوی یک رمان معاصر، فانتزی و خیالی و درمورد خانوادهای در شهری کوچک است که زنان آن اهل پیشگوییهای مبهم اما درستی هستند. اهالی شهر آنها را قبول دارند و سالها است آیندهٔ خود را در دستان این زنان فالگیر جستوجو میکنند. یکی از قدیمیترین پیشگوییها درمورد دخترِ خانواده به نام «بلو سارجنت» است. از زمانی که بلو کودکی ششساله بود، این پیشبینی صورت گرفت و تا نوجوانی او همچنان همه متفقالقولند که این طالعبینی به حقیقت میپیوندد. نویسنده، این داستان اسرارآمیز را در فضایی غریب و سرد روایت میکند و نوع جدیدی از وحشت و هیجان را به مخاطبان نوجوان مینمایاند. این رمان نوشتهٔ مگی استیف واتر است؛ نویسنده کتابهای پرفروش و تحسینشدهای مانند سهگانهٔ «گرگهای مرسی فالز» و «نژادهای عقرب» که مجموعهای مسحورکننده و جدید توصیف شده است. کتاب پسران کلاغ، جوایز و افتخارات گوناگونی داشته است.
خواندن کتاب پسران کلاغ (کتاب اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پسران کلاغ (کتاب اول)
«نیو به او نگفته بود که قصد کشتن او را دارد یا نه؟ اما در چهل دقیقهٔ گذشته، ولک تنها جایی که میدید! کف پشت صندلی کنار راننده بود که آنجا هم یککاسهٔ سفالی پهن و صاف، مجموعهای شمع، قیچی و چاقو گذاشته بود. چاقوها بزرگ و ترسناک بودند، اما شک داشت که نیو فوری او را بکشد. با اینکه دستکشهای لاستیکی که نیو در دستانش کرده بود و چیزهای دیگری که داخل کاسه بودند، انگار برای قربانیکردن بودند؟! به همین ترتیب، وِلک مطمئن نبود که بهطرف خط لی میروند، اما باتوجهبه مدت زمانی که نیو قبل از حرکت در جاده صرف مطالعهٔ دفترچه کرده بود؟ انگاری حدسش درست بود. وِلک زیاد اهل فرضیه نبود! اما فکر کرد که احتمالاً سرنوشت او هم شبیه سرنوشت هفت سال قبل چِرنی است؛ بنابراین، آیین مرگ یک قربانی که خون او در زمین فرومیرود تا به خط لی که در آن پایین خواب است، برسد. مچهای به همبستهاش را به هم مالید و سرش را بهطرف نیو برگرداند که با یکدستش فرمان را نگه داشته بود و با دست دیگرش چیپس و کراکر میخورد و برای بدتر کردن اوضاع داشت از رادیوی خودرو او به یک سی دی نوعی صدای خلسهٔ طبیعت گوش میداد. شاید خودش را برای مراسم آماده میکرد. وِلک فکر کرد، مرگش در روی خط لی نوعی چرخه در خود خواهد داشت.
اما وِلک به چرخه اهمیتی نمیداد. برای او، خودرو و احترام از دست رفتهاش مهم بود. اینکه بتواند شب بخوابد. نه زبانهایی که مدتهای طولانی مرده بودند و تغییری در او ایجاد نمیکردند و نه سس آووکادویی که سرآشپز قدیمی پدر و مادرش درست میکرد.»
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۳۰ صفحه
نظرات کاربران
به نظر می رسه داستان خوبی باشه ولی با این ترجمه هولناک و عدم ویرایش، خوندنش برام غیرممکنه. علاوه بر جمله های ناقص و نارسا؛ انگار مترجم مشت مشت علامت تعجب و سوال پرت کرده وسط صفحه و این علامت