کتاب خشم زنان

کتاب خشم زنان نوشتهٔ دبورا ال. کاکس و سالی دی. استب و کارین اچ. براکنر و ترجمهٔ عالیه حجازی است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعه‌ای است از بررسی‌های تجربی، اطلاعات گردآوری شده و گفت‌وگوهایی در زمینهٔ خشم، و یک اثر میانْ‌رشته‌ای به شمار می‌رود. این کتاب کوشیده است تا عقاید فمینیستی و نظریات روانشناسی رشد و روان‌درمانی را همراه با دیدگاه‌های تکاملی و بیولوژیکی، و همچنین مقالاتی در مورد اجتماعی شدن و فرهنگ را گرد هم آورد و در کنار آن به بیان عقاید خود زنان نیز بپردازد.

درباره کتاب خشم زنان

هدف اصلی کتاب خشم زنان گردآوری گسترهٔ متنوعی از منابع اطلاعاتی است که در زمینهٔ خشم زنان و دختران وجود دارد؛ منابعی که در قالبی منحصر به فرد به بررسی دیدگاه‌های بالینی، فمینیستی و رشد مربوط به خشم زنان می‌پردازد. این کتاب به بررسی نظریه‌های موجود و کارهای پژوهشی و تجربی پرداخته، در ادامه، مبحث درمان عملی زنان و دختران و تجربیات عینی آنها را در زمینهٔ خشم پی می‌گیرد. کتاب حاضر، حاصل علاقه‌مندی نویسندگان آن به درک روند تحولات خشم دختران در زمان بلوغ، و نقش جامعه‌پذیری و فرهنگ در چگونگی ابراز و تجربهٔ خشم در طول زندگی یک زن است.

خط سیر این کتاب با بررسی نظریه‌ها و تحقیقات موجود، شروع شده و به مباحث بالینی رسیده و در نهایت تجربیات زنان و دختران را گرد هم آورده است. سرفصل این کتاب نگاهی اجمالی به دو موضوع اصلی دارد: یکی بررسی نقش خشم در روند خودشناسی و دیگری تبدیل خشم که می‌تواند مانع رشد فرد شود. به اعتقاد نویسندگان کتاب، خشمی که می‌تواند نیروی بالقوه‌ای در جهت شفاف‌سازی روابط انسان‌ها باشد، به دلیل آوازهٔ بدش، جایگاه خود را در جامعه از دست داده است. با توجه به اینکه بررسی خشم، مورد نظر نویسنده‌ها بوده، نه سایر احساسات، به بررسی آثار تجربی و نظری معاصر در این زمینه پرداخته‌اند و مدل‌های رایج دربارهٔ هیجان را بررسی کرده‌اند. در کنار بررسی این مدل‌ها، نظریه‌های موجود در مورد هیجان نیز گردآوری شده است که این نظریه‌ها، برگرفته از نظریه‌های روان‌درمانی و روانشناسی رشد است.

به‌دلیل اینکه نظریه‌های مورد نظر، بسیاری‌از هیجان‌ها، نظیر ترس، غم، شادی و غیره را نیز شامل می‌شود، نویسندگان همهٔ آن نظریه‌ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و دیدگاه‌های مربوط به خشم را، از بقیهٔ موارد جدا کردند.

از آنجایی که هدف اصلی آن‌ها پرداختن به جایگاه خشم در زندگی زنان است، تلاش کردند از دیدگاه روانشناسی رشد، منشأ نگرش‌های فرهنگی غالب و تأثیر آن بر خشم زنان و دختران را در طول زندگی بررسی کنند. 

خواندن کتاب خشم زنان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای استفاده متخصصانی که به صورت حرفه‌ای در زمینهٔ سلامت روح و روان افراد فعالیت می‌کنند (روانشناسان، مشاوران ازدواج و خانواده و مددکاران اجتماعی)، همچنین برای دانشگاهیانی که در حوزه‌های مرتبط با آن، مشغول فعالیت هستند؛ از قبیل مشاوره، روانشناسی بالینی و اجتماعی، مطالعات در زمینهٔ جنسیت، زنان، خانواده، آموزش و جامعه‌شناسی، در نظر گرفته شده است. همچنین این اثر برای دانشجویان این رشته‌ها نیز می‌تواند مفید باشد.

بخشی از کتاب خشم زنان

«دختر سفیدپوست هفده‌ساله‌ای را که از طبقهٔ متوسط جامعه هم به‌شمار می‌رود در نظر بگیرید که چاقویی برداشته و خراش کوچکی روی بازوی خویش ایجاد می‌کند و به‌دنبال آن، طی چهار روز متوالی چهار زخم مشابه دیگر نیز به‌وجود می‌آورد. یک زن سفیدپوست ۳۴ ساله که از طبقهٔ کارگر است، سبدی را پر از آشغال کرده، و با عصبانیت هرچه تمام‌تر به پنجرهٔ آشپزخانهٔ دوستش پرتاب می‌کند، البته دوست وی در خانه نیست و آشغال‌ها، سبزی‌های پلاسیده، کاغذهای باطله و تفاله‌های قهوه به شیشهٔ شکسته برخورد می‌کند و روی کف سفید و تمیز آشپزخانه پخش می‌شود. یک مادربزرگ شصت سالهٔ آمریکایی آفریقایی‌تبار وارد دفتر مرکزی شده و تقاضای درمان نوه‌اش را دارد. یک دختر نه سالهٔ روستایی، با همکلاسی خود درگیر شده و او را به زمین می‌زند. دقایقی بعد خود او در کلاس نشسته است؛ موقر، مؤدب و مرتب. یک دختر چهارده سالهٔ اسپانیایی وقتی با برخورد ناپسند پسرعموهای خود مواجه می‌شود، از آنها جدا شده، سرش را به زیر انداخته و آرام از آنها دور می‌شود، همهٔ این زنان و دختران خشمگین هستند.

در برخی از این موارد، از خشم به‌عنوان نوعی مکانیسم ضروری استفاده می‌شود که برای دفاع از خود به‌کار می‌رود. در سایر موارد، خشم منحرف شده و به‌جای اینکه فرصتی برای رشد فردی شود، به‌وسیله‌ای برای اعمال فشار و بروز محدودیت‌های اجتماعی تبدیل می‌شود. خشم، هم می‌تواند باعث شفافیت هر چه بیشتر در زمینهٔ خودشناسی شود و هم می‌تواند منجر به بروز اختلالاتی شود که در نخستین بخش این کتاب، توضیح داده شده است.»