کتاب مرغ قدم (جلد چهارم)
معرفی کتاب مرغ قدم (جلد چهارم)
کتاب مرغ قدم (جلد چهارم) نوشتۀ مسعود ریاعی است. انتشارات عصر کنکاش این مجموعۀ جستار را روانۀ بازار کرده است.
درباره کتاب مرغ قدم (جلد چهارم)
مجموعۀ مرغ قدم مجموعهای از متون کوتاهی است که مسعود ریاعی بهصورت روزانه برای استفادۀ مخاطبان در فضای مجازی نوشته است. انتشارات عصر کنکاش برای حفظ آن متنها، اقدام به جمعآوری و چاپ و نشرشان در یک مجموعهٔ ۱۲جلدی کرده است. این مجموعه شامل مباحث اخلاقی و کلامی در حوزۀ اسلام و شریعت و نیز مباحثی در حوزۀ عرفان و سلوک است.
خواندن کتاب مرغ قدم (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان حوزۀ اخلاق و احادیث پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب مرغ قدم (جلد چهارم)
«حذف من
روند سلوک، روند حذف "من" است و این حذف، مرحلهبهمرحله محقق میشود. "من" را ذهن میسازد کودکی که ذهنی ندارد، و هنوز هیچ ذهنیتی به او القا نشده است بدون "من" است. یک سالک، شبیه چنین کودکی میشود تمام اعمالش خودانگیخته و منبعث از یک پاکی محض است. او این گونه است که به ملکوت خداوند راه مییابد.
نغمۀ الهی
کلمه، خدا در فطرت همۀ ما هست؛ اما آن را نمیشنویم؛ زیرا در سرهایمان غوغای صداهای دیگر است و تا وقتی این صداهای ذهنی خاموش نشوند و گفتگوهای درونی پایان نپذیرند، نغمۀ الهی را نخواهیم شنید و مستیاش را نخواهیم چشید.
"خروج از تضاد"
روزی دوستی که اهل فلسفه بود و همواره در تضاد مابین مشربهای فلسفی چرخ میزد و رنج میبرد پرسید؛ آیا به نظر تو راه خروجی از این همه تضاد وجود دارد؟! به او گفتم؛ وجود دارد؛ اما نه تا آن زمان که افلاطون و ارسطوی درونت ملاقات نکردهاند برای تو، رفع تضاد تنها با و وحدت این دو امکانپذیر است. نیمۀ سمت راست مغزت را افلاطون بگیر و نیمۀ چپ آن را ارسطو. یکی تو را پیوسته به ماورای طبیعت میکشد و دیگری به طبیعت فرامیخواند یکی در اختیار خیال و مثل است و دیگری در اختیار ذهن و منطق صوری و تو در این میان سرگردان. روزی که بتوانی این دو را در وجودت به وحدت برسانی، آرام شدهای تمام، داستان وحدت این دو نگاه است و انکارشان نیست. چه آگاهیهای هر کدام کاربردهایی، دارند و بااینوجود هیچکدام بهتنهایی یک جواب کامل و تمام نیستند. برای همین است که طرح و اندیشۀ یکی در جهان دیگری جواب نمیدهد. راه درست و آرامشبخش، وحدت این دو نیمکره چپ و راست مغز است و این چالش توست. باید بتوانی هر کدام را در همان جهانی که از آن سخن میگویند، بپذیری. تقابل آنها چیزی شبیه تقابل فیزیک نیوتنی با فیزیک کوانتوم است. هیچکدام را انکار نکن؛ زیرا هر کدام در جای خود مشکلگشای وضعیتیاند. بهجای انکار، جهانهایشان را بشناس تا از این تضاد دیرینه خلاص شوی و آنگاه که خلاص، شدی مطمئن باش که به فراتر از افلاطون و ارسطوی درونت رفتهای. هر دو را پشت سر گذاشتهای به تعبیری از کف قاعدۀ مثلث به رأس آن عروج کردهای و آنجا دگر تضادی وجود ندارد، زیرا خبری از دوگانگی نیست.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه