کتاب اسلحه میکروب و فولاد (خلاصه کتاب)

خلاصه‌کتاب اسلحه میکروب و فولاد؛ چند هزار سال گفتمان بشر (خلاصه کتاب) نوشتهٔ جرد دایموند و ترجمه‌شده توسط گروه مترجمان شنیدار است و شنیدار نگار نوین آن را منتشر کرده است. با مطالعهٔ این خلاصه‌کتاب می‌آموزید چرا اروپایی‌ها توانستند جهان را به‌راحتی تسخیر کنند؟

درباره خلاصه‌کتاب اسلحه میکروب و فولاد

چطور اروپایی‌ها آن‌قدر پیشرفت کردند، آن‌قدر کالا و وسیله تولید کردند، آن‌قدر بار از افریقا به اروپا و امریکا بردند، آن‌وقت دیگر کشورهای افریقا و جهان سوم چیزی ندارند؟

خلاصه‌کتاب اسلحه، میکروب و فولاد سعی می‌کند از لحاظ تاریخی نشان بدهد که چه اتفاقاتی در دنیا افتاد که به این روز رسیده‌ایم.

خلاصه‌کتاب اسلحه، میکروب و فولاد از این بخش‌ها تشکیل شده است:

اسلحه، میکروب و فولاد جهان را تغییر دادند

خاورمیانه بهشت زمین بود

سرخ‌پوست‌های تنها

چین، اولین و بزرگ‌ترین اتحاد جهان

جغرافیا، زادگاه بشریت را شکست داد

خواندن خلاصه‌کتاب اسلحه میکروب و فولاد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ خلاصه‌کتاب‌های تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب اسلحه میکروب و فولاد

«ماجرای نوشتن کتاب اسلحه، میکروب و فولاد از یک پیاده‌روی ساده کنار ساحل شروع می‌شود. نزدیک به پنجاه سال پیش من درحالی‌که به موج‌های آبی دریا خیره شده بودم، در امتداد ساحل گینه نو قدم می‌زدم که ناگهان یکی از محلی‌ها به نام یالی را دیدم. یالی سؤال عجیبی از من پرسید؛ سؤالی که او را به‌شدت من را به فکر فرو برد.

او به من نگاه کرد و گفت: «چطوری شما سفیدپوستا آن‌قدر پیشرفت کردید، آن‌قدر کالا و وسیله تولید کردید، آن‌قدر بار به گینه نو آوردید، اون‌وقت ما سیاه‌پوستا هیچی از خودمون نداریم؟»

هرچه فکر کردم نتوانستم جواب درستی به این سؤال ساده را بدهم.

شاید شما هم در نگاه اول با خودتان فکر کنید این فقط یک سؤال ساده در مورد تفاوت در تولید کالا است، اما اشتباه می‌کنید! پرسش یالی از نظر من و البته از نظر تاریخ بشر پر از نکات پنهان است.

واقعاً چرا مردم گینه نو تا دویست سال پیش هنوز شبیه انسان‌های اولیه زندگی می‌کردند، آن‌هم درست زمانی که اروپایی‌ها با لباس‌های جدید، تبر فولادی، باروت، لباس، نوشابه و چتر مشغول تسخیر جهان بودند؟

البته این مسئله فقط به سیاه‌پوست‌های گینه نو محدود نمی‌شود. کافی است کمی به جهانی که همین لحظه در آن نفس می‌کشید فکر کنید.

تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا ثروت و قدرت در جهان امروز به چند منطقه خاص محدود شده است؟ این سرزمین‌ها هرروز مدرن‌تر و پیشرفته‌تر می‌شوند؛ درحالی‌که افرادی مثل بومیان استرالیا، قاره آمریکا و آفریقا نه‌تنها پیشرفت نمی‌کنند، بلکه حتی قدرت محافظت از سرزمینشان را هم ندارند و در حال نابودی هستند.

با شروع قرن شانزدهم میلادی، جهان با یک پدیده تلخ روبرو شد؛ چیزی که امروز به آن استعمار می‌گوییم. کشورهای اروپایی با حمله به نقاط مختلف جهان، سرزمین‌های تازه‌ای کشف کرده و آن‌ها را به نام خودشان سند می‌زدند.

اما سؤالی که هیچ‌کس نپرسید این بود: «چرا اروپایی‌ها جنگ را شروع کردند و چرا بومیان آمریکایی، آفریقایی‌ها یا استرالیایی‌ها در فکر استعمار نبودند؟»

با یک نگاه ساده به تاریخ ممکن است پاسخ این سؤال برایتان واضح به نظر برسد. اروپا پر از امپراتوری‌های پیشرفته، امکانات فنی و تسلیحاتی بود. چیزهایی که سایر نقاط جهان نداشتند. بله دقیقاً! همین تفاوت‌های فنی و سیاسی باعث نابرابری‌هایی شد که حتی امروز هم در جهان با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. اما این پاسخ سؤال ما نیست.

این پرسش ریشه عمیق‌تری دارد: چه چیزی باعث این تفاوت‌های سیاسی و فنی شد؟

بعضی از مورخان ادعا می‌کنند که اروپایی‌ها به‌طور طبیعی باهوش‌تر و از نظر ژنتیکی برتر از نژادهای دیگر هستند. البته امروزه می‌دانیم که چنین توضیحی نه‌تنها نژادپرستانه و توهین‌آمیز است، بلکه هیچ ریشه منطقی و علمی ندارد.

پس باید یک‌بار دیگر این سؤال را تکرار کنیم: علت واقعی این تفاوت‌ها چیست؟

این همان سؤالی بود که پنجاه سال پیش کنار ساحل گینه نو از خود پرسیدم. من برای سال‌های طولانی در تاریخچه تکامل انسان، تاریخ و زبان غرق شدم و پس از بیست‌وپنج سال، کتاب اسلحه، میکروب و فولاد را به‌عنوان تلاشی برای پاسخ به این سؤال منتشر کردم.»