کتاب دختر کشیش
معرفی کتاب دختر کشیش
کتاب دختر کشیش نوشتۀ جورج اورول و ترجمۀ مهشید مرادی البرزی است. نشر آتیسا این رمان انگلیسی را روانه بازار کرده است.
درباره کتاب دختر کشیش
دختر کشیش رمانی متفاوت از جورج اورول است که اولینبار در سال ۱۹۳۵ میلادی به چاپ رسید. این اثر دنیایی متفاوت و نگارشی سادهتر از تمام آثار اورول دارد، اما مانند همهٔ آنها انتقادی است و ذهن خواننده را به چالش میکشد. در این رمان میخوانید که «دوروتی»، تکدختر یک کشیش است. او از کودکی تحتتعلیمات خشک و متعصبانهٔ پدرش رشد کرده و خود را انسان باایمانی میداند. دوروتی هیچوقت در کار عبادت و کلیسا سستی و تنبلی نکرده، تمام سختیها، فقر و بیمسئولیتیهای پدرش را بر دوش کشیده و حتی به بسیاری از مردم فقیر کمک میکند، اما زمانی میرسد که به فراموشی مقطعی دچار میشود و چند روزی به خانه نمیآید. این موضوع باعث میشود، پدرش و مردم دهکده او را طرد کنند و به یک ولگرد بیخانمان تبدیل شود. جورج اورول در اثری بسیار ویژه، یکسوم از صفحات کتاب را صرف توصیف یک روز از زندگی دوروتی با تمام جزئیات و اعتقاداتش کرده تا ذهن مخاطبش را برای ادامهٔ رمان آماده کند.
خواندن کتاب دختر کشیش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره جورج اورول
«اریک آرتور بلر» با نام مستعار جورج اورول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری در بیهار در هند متولد شد. او داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعری انگلیسی بود که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروش «مزرعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴» شناخته شد. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند. جرج اورول مدتی بهعنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد. زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی، دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. در دوران جوانی همیشه بهدنبال کسب تجربههای تازه بود؛ به همین دلیل مدتی کنار فقرا، افراد بیخانمان و کارگرانِ فصلی لندن و پاریس زندگی کرد؛ او حتی مدتی در آشپزخانهٔ یک هتل در بخش ظرفشویی کار میکرد. در همین زمان بود که تصمیم گرفت شروع به نوشتن تجربیات خودش از زندگی در فقر کند. کتابهای «آسوپاس در لندن» و «پاریس و دختر کشیش» حاصل همین تجربیات است. در در دههٔ ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. در همین زمان درگیر بیماری مزمن ریوی شد؛ نوعی بیماری که برای او نتیجهٔ جنگ بود. پس از جنگ، کتاب «درود بر کاتالونیا» را بر اساس دیدههای خود در اسپانیا نوشت. زندگی او همواره درگیر اتفاقات جدید بود. کمی بعد از بستریشدن در بیمارستان و بهدلیل بیماری مزمن سل که از زمان جنگ با آن درگیر بود، در همان بیمارستانی که بستری شده بود، با «سونیا برونل» ازدواج کرد. بسیاری از منتقدان معتقدند شخصیت سونیا الگوی اورول برای ساخت شخصیت «جولیا» در رمان «۱۹۸۴» بوده است. اورول عاشق کشیدن سیگار بود و حتی بعد از بیماری شدید ریهاش که نتیجهٔ جنگ بود، حاضر نشد سیگار را ترک کند؛ به همین دلیل در بیمارستان بستری شد و هفت ماه پس از چاپ کتاب «۱۹۸۴»، در ۲۱ ژانویهٔ ۱۹۵۰ از دنیا رفت. برخی از آثار جورج اورول عبارتند از روزهای برمه/ دختر کشیش/ به آسپیدیستراها رسیدگی کن (پول و دیگر هیچ)/ هوای تازه (گریز)/ قلعهٔ حیوانات (مزرعهٔ حیوانات)/ ۱۹۸۴/ آسوپاسها در پاریس و لندن/ ژرفنا (جاده بهسوی اسکلهٔ ویگان)/ درود بر کاتالونیا.
بخشی از کتاب دختر کشیش
«با شنیدن زنگ انفجارگونه ساعت شماطهدار روی گنجـه کـه هماننـد بمـب کوچک وحشتناکی به صدا در آمد دوروتی از خواب پرید و از اعماق رؤیایی پیچیده و غمناک بیرون جست غلت زنان به پشت دراز کشید و درحالیکه بسیار احساس خستگی میکرد به تاریکی زل زد.
زنگ ساعت که همانند همهمه زنانه پیوسته نواخته میشد، درصورتیکه کسی آن را قطع نمیکرد به مدتزمان پنج دقیقه یا همــیـن حـدود، سروصدایش همچنان ادامه مییافت همه وجود دوروتی پر از درد شده بود. مطابق معمول هر روز صبح زمانی که از خواب برمیخاست نسبت به خودش احساس ترحم و دلسوزی مینمود او برای این که از شــر صــدای تنفرانگیز ساعت خلاص شود سرش را زیر پتو مخفی کرد آنگاه جهت رفع خستگی، کش و قوسی به بدنش داد و طبق معمول خودش را با ضمیر دومشخص جمع مورد خطاب قرارداد برخیزید، دیگر دست از چرتزدن بردارید. بعد با خوداندیشید اگر همچنان صدای زنگ ساعت ادامهدار شود، امکان دارد پدرش را از خواب بیدارند به همین علت خیلی سریع بلند شد و بهطرف روی گنجه رفت و آن را قطع کرد و این در حالی بود که ساعت را بهگونهای روی گنجه گذاشته بود که بهراحتی بتواند به آن دسترسی داشته باشد. هوا همچنان تاریک بود و هنوز روشن نشده بود. دوروتی در تاریکی روی زمین زانو زد و مشغول خواندن دعا شد البته با پریشانحالی و سردرگمی و درحالیکه پاهایش بهخاطر سرما دچار لرزش بودند. ساعت پنج و سی دقیقه بود و سرمای صبحگاهی ماه اوت چندان دور از انتظار نبود دوروتی هیر تنها فرزند ریورند چارلز هیر کشیش ساعت سن آتلستان نایپهیل بود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه