کتاب شیاطین تکرار خواهند شد
معرفی کتاب شیاطین تکرار خواهند شد
کتاب شیاطین تکرار خواهند شد نوشتهٔ میثم ضیایی است. انتشارات گیوا این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب شیاطین تکرار خواهند شد
کتاب شیاطین تکرار خواهند شد (شیاطین مقدس) که یک رمان ایرانی است، حاوی داستان خانوادهای است که در کشوری کوچک و ثروتمند زندگی میکنند؛ جایی که مردمی فقیر و نجیب دارد و پادشاهی عادل به آنان حکومت میکند. رفتهرفته حقایقی بر این خانواده آشکار میشود که همهچیز را دستخوش تغییر قرار میدهد. این رمان معاصر ایرانی، یک رمان اجتماعی است که به بررسی مشکلات اجتماعی و سیاسی ایران میپردازد. نویسنده در هر فصل، ابتدا به بیان خلاصهای از موضوع فصل و سپس، به تشریح موضوع فصل و نکات مهم درمورد آن میپردازد.
خواندن کتاب شیاطین تکرار خواهند شد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شیاطین تکرار خواهند شد
«روبرویشان سراسر دیواری بلند بود، همچون دیوار بیرونی کاخ که تمام عرض کاخ را مسدود کرده بود و این دیوار، پس از شروع پادشاهی آرسان ساخته شده بود. چون سی و پنج سال پیش که داژو برای اولینبار وارد کاخ شده بود، این دیوار وجود نداشت. دیوار بعد از ورود از درب اصلی ساختمان کاخ دیده میشد و چه فکرِ به جایی به ذهن داژو برای گشایش کاخ و از میان برداشتن آرسان رسیده بود. چون اگر مستقیماً به هر شکلی به کاخ حمله و از حصار اول عبور میکردند، تمام سوارهنظامشان بین دیوار اول و دوم کاخ گرفتار آمده و تار و مار و نابود میشدند و آرسان همچنان بر مسند پادشاهی باقی میماند. دیوار دوم دربی داشت چوبی و قطور که روی آن درخت اقاقیای بزرگی نقاشی شده بود.
به محض اینکه درب اول پشت سر داژو و همراهانش بسته شد، درب دوم باز شد. درب چوبی عظیم، نرم و بیصدا لب میگشود و هر چه بیشتر باز میشد، اسرار بیشتری از درون کاخ را هویدا میکرد.
مدت کوتاهی طول کشید تا درب کاملا باز شد. داژو و همراهانش حیرتزده فقط تماشا میکردند. فکرش را هم نمیکردند که پشت دیوارهای قطور و دولایهٔ کاخ، چنین ساختمانهای مجللی به چشم بخورد. بهشتی بود، بهشتتر از بهشتی که تمیم در دهکده ساخته بود. گویی شهر توموری بدخیم بود که ناخواسته اطراف کاخ آرسان رشد کرده و آن را در بر گرفته بود.
ساختمانهای کاخها با سنگهای مرمر و طلا آراسته و منقش شده بود و چون نگین میدرخشیدند. باغهای سرسبز و ساختمانهای مجلل متعدد که تمامیشان پشت ساختمان کاخ اصلی قرار گرفته بود. کاخ، بیپایان به نظر میرسید و انتهایش دیده نمیشد. آرسان شهری بهشتی درون حصار کاخ برای خود ساخته بود. بهشتی که وعدهٔ خداوند برای همه و در انحصار آرسان بود.
امارتهای رنگارنگ و درخشان در میان باغهایی که از هم جدایشان میکرد و قطعاً هر ساختمان متعلق به کسی و برای منظوری خاص ساخته شده بود. نهرهایی با آب نقرهگون، کنار باغها جاری بود و با جویهای کوچکی که از آنها منشعب شده بود باغهای میوه را سیراب میکرد. میوههای رنگارنگ از سنگینی و فراوانی کمر درختار را خم کرده بودند.»
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
حجم
۲۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
نظرات کاربران
چقدر شبیه به زندگی خودمونه ولی متفاوت و خلاقانه توضیح داده شده. پر از نماد و استعاره ا ولی به نظر خیلی عمیق تر از اتفاقات ساده به نظر میرسه انگار ی جورایی داره تکرار تاریخ رو توضیح میده.
خیلی جالبه من که خوشم اومد 👏👏👏