کتاب ئاگر
معرفی کتاب ئاگر
کتاب ئاگر بهقلم مهتاب جهان فر، داستانی است پررمزوراز که گذشته و آینده را به هم پیوند زده و پرده از رازی سربهمهر برمیدارد. این کتاب را انتشارات آئی سا منتشر کرده است.
دربارۀ کتاب ئاگر
آوات، پسر جوان کُردی است که دل از دیار مادری خود، دیواندره کنده و راهی تهران شده و در این شهر شلوغ و پرهیاهو، شغل آتشنشانی را انتخاب کرده است. شغلی که با ذات ماجراجو و هیجانطلب و البته انساندوستش همخوانی زیادی دارد و همین امر او را مبدل به یکی از آتشنشانهای حرفهای کرده است. در یکی از روزها او به مأموریتی اعزام میشود که در خلال آن، جان دختری جوان را نجات میدهد؛ دختری که بعداً متوجه میشود نامش دلساست و به چشم او بسیار آشنا میآید. دلسا که در حادثۀ آتشسوزی خانهشان، پدرومادرش را از دست داده و بسیار تنهاست و قبل از حادثه با معمایی دربارۀ گذشتهاش مواجه شده از آوات میخواهد تا او را برای حل این معما یاری دهد؛ غافل از اینکه دست سرنوشت این دو را سر راه یکدیگر قرار داده تا رازی افشا و گمشدهای یافت شود. گمشدهای که تلاش برای یافتنش گذشته و آیندۀ این دو جوان را به هم پیوند میدهد.
خواندن کتاب ئاگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کسانی که مطالعۀ داستانهای ایرانی را میپسندند از مطالعۀ این کتاب نیز لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب ئاگر
از لای در نیمهباز اتاق سرک کشیدم. روی تخت دراز کشیده و ملافۀ سفیدی تا قفسۀ سینهاش را پوشانده بود. ماسک بزرگ اکسیژن هنوز هم روی صورتش قرار داشت و چشمانش بسته بود. صورت دودگرفتهاش را تمیز کرده بودند و دیگر خبری از آن همه سیاهی نبود. حالا پوست سفید و رنگپریدهاش کاملاً به چشم میآمد. موهای بلند قهوهای رنگش را با کلاه صورتی بیمارستان پوشانده بودند اما نیمی از آنها لجوجانه روی بالشت پخش بود. جلوتر رفتم و به صورتش خیره شدم. چشمهای بستهاش اجازۀ تشخیص رنگشان را نمیداد. اما آن عسلی خوشرنگ مثل روز اول در ذهنم حک شده بود.
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۸ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۱۸ صفحه