دانلود و خرید کتاب کاش خوابت دروغ بود: یادنامه سردار شهید جواد حاجی‌خداکرم و خاطرات همسر فداکار ایشان حبیب یوسف‌زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کاش خوابت دروغ بود: یادنامه سردار شهید جواد حاجی‌خداکرم و خاطرات همسر فداکار ایشان اثر حبیب یوسف‌زاده

کتاب کاش خوابت دروغ بود: یادنامه سردار شهید جواد حاجی‌خداکرم و خاطرات همسر فداکار ایشان

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کاش خوابت دروغ بود: یادنامه سردار شهید جواد حاجی‌خداکرم و خاطرات همسر فداکار ایشان

«کاش خوابت دروغ بود» نوشته حبیب یوس‌فزاده(-۱۳۴۴) است. این کتاب یادنامه سردار شهید جواد حاجی خداکرم و خاطرات همسر فداکار ایشان است. شهید خداکرم سرلشگر نیروی انتظامی بود که در سال ۱۳۷۶ در شهرستان زابل، در درگیری با اشرار و قاچاقچیان به شهادت رسید. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: من فخر‌السادات، همسر جوادِ حاجی‌خدا‌کرم، هستم. اولین خاطره‌ای که از ماجراهای مربوط به انقلاب یادم مانده، برمی‌گردد به دوران کودکی‌ام؛ یعنی روز دستگیری امام خمینی(س) در سال ۱۳۴۲. همان روزی که مردم ورامین را، که در حمایت از امام راهی تهران بودند، قتل‌عام کردند. همان روزی که طیبِ حاج‌رضایی و حاج‌اسماعیل رضایی همراه با هزاران نفر از مردم کوچه و بازار تهران شعار «یا مرگ یا خمینی» سر دادند و با مأموران شاه در‌گیر شدند و مدتی بعد هم آن دو نفر که از جوانمردان تهران بودند تیر‌باران شدند و... . آن‌روزها ما در قم زندگی می‌کردیم. یادم هست، یک روز صبح زود متوجه شدم که از سرِ کوچه صدای هیاهو می‌آید. از روی کنجکاوی رفتم دیدم عده‌ای از مردم محل توی سرشان می‌زنند و هی می‌گویند، وای، وای آقا را بردند! من که منظور آن‌ها را از «آقا» نمی‌فهمیدم و تا آن وقت فقط پدرم را «آقا» صدا زده بودم، خیال کردم آقای خودم را می‌گویند. گریه‌کنان دویدم سمت خانه و در حالی که نفس‌نفس می‌زدم، خودم را انداختم توی اتاق و به مادرم گفتم: «سرِ کوچه مردم می‌گن آقام رو بردند!» مادرم فی‌الفور چادر را کشید سرش و در حالی که می‌دوید، ناباورانه گفت: «بشکنه دستشون! کجا بردند؟» وقتی به سر کوچه رسید و یکی دو کلام با زن‌های همسایه رد و بدل کرد، با شدت بیشتری شروع کرد به نفرین و ناله که: «الهی ریشه‌شونو خدا بسوزنه. ذلیل بشن الهی. خدانشناس‌های قاتل‌!» من مرتب گریه می‌کردم و «آقام‌،‌ آقام» می‌گفتم...
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۷۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان