دانلود و خرید کتاب نشستگان علی نصیری كیا
تصویر جلد کتاب نشستگان

کتاب نشستگان

معرفی کتاب نشستگان

کتاب نشستگان نوشتهٔ علی نصیری کیا است. انتشارات کتابستان معرفت این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب نشستگان

کتاب نشستگان دربردارندهٔ یک رمان معاصر و ایرانی است که آن را روایتی ۱۲۰روزه از ماجرای کسانی دانسته‌اند که به‌دنبال حقیقت می‌گردند؛ مؤمنانی که دل‌نگران سنت پیامبر اسلام و کتاب خدا هستند، اما هر کدام از زاویه‌ای متفاوت به ماجرا نگاه می‌کنند. گفته شده است که رمان تاریخی «نشستگان» داستان خوب‌ها و بدها نیست؛ داستان نشستگان و مجاهدان خدا است؛ داستانی به عمق باورها و ایمان. قصه چیست؟ «خلیفه» مرده است و سه برادر برای برافراشتن به پا خاسته‌اند، اما چه به‌پاخاستنی؟ «حسین» اصلاح امت جدش را در امر به معروف و نهی از منکر و قیام می‌داند. «محمد حنیفه» راه درست را در مسیر دیگریْ مخالف برادرش می‌بیند و در این بین «عباس»، برادر کوچک‌تر و قهرمان خاموش این اثر، نگاه دیگری دارد.

خواندن کتاب نشستگان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نشستگان

«تنهایی، تنها مونسی بود که هم آن را خوش می‌داشت و هم گهگاهی دلش را می‌آزرد. هنگامی که تنها بود، در روزهای سپری‌شدهٔ عمرش سیر می‌کرد و غرق در خاطرات جوانی‌اش می‌شد. روزی نبود که این خاطرات را با خود مرور نکند. امروز نیز مانند گذشته، از صبح یک بار دیگر مرور خاطراتش را از آن روز فراموش‌نشدنی آغاز کرد، همان روزی که پدرش، حِزام، او را مقابل خود نشاند و کاملاً جدی گفت:

فاطمه جان، ساعتی پیش، پسرعموی رسول خدا، عقیل‌بن‌ابی‌طالب، نزد من آمد و تو را برای برادرش، علی، خواستگاری کرد. حتماً نام علی را شنیده‌ای، اما اگر او را نمی‌شناسی، بدان که او پسرعمو، داماد، برادر و جان رسول خداست. هیچ کسی از او به رسول خدا نزدیک‌تر نیست. او اولین ایمان‌آورنده پس از ام‌المؤمنین، خدیجهٔ کبری، به پیامبر خداست. در ستایش علی همین بس که پیامبر خدا به او گفت: «یا علی، اگر بیم آن را نداشتم که مسلمانان دربارهٔ تو آن کنند که مسیحی‌ها دربارهٔ حضرت عیسی نمودند و او را خدا و پسر خدا خطاب کردند، دربارهٔ تو چیزی می‌گفتم که به هرکجا گذر کنی، از خاک کف پایت تبرک بجویند.» حالا همین علی از برادرش، عقیل، که نسب‌شناسی کارکشته است درخواست کرده برای او همسری از تبار دلاوران برگزیند تا برایش پسری شجاع و دلیر به دنیا آورد. عقیل نیز خانوادهٔ ما را به او معرفی کرده است و علی نیز از انتخاب برادرش خرسند شده است. حالا آن‌ها منتظر پاسخ ما هستند. من که نمی‌توانم دست رد به سینهٔ علی بزنم. اگر مخالف این وصلت هستی، خودت به آن‌ها پاسخ بده.

او سرش را از خجالت به زیر انداخته بود و کم مانده بود آب شود و در زمین فرورود، اما آن‌قدر از این خواستگاری ذوق‌زده شده بود که نتوانست احساسش را مخفی کرده و لبخند رضایتش را از نگاه پدرش پنهان دارد. پدر نیز با خندهٔ او لبخند زد و او عروس خانهٔ علی شد. یاد روز اولی افتاد که قدم در خانهٔ علی گذاشت، در حالی که حسن و حسین کمتر از ده سال سن داشتند و در بستر بیماری افتاده بودند. عاشقانه همچون مادرشان، زهرا، چنان با محبت آن دو را تیمار کرد که در کمترین زمان، سلامتی‌شان را بازیافتند. اولین و شاید تنها درخواست او از شوهرش، علی، این بود: «مرا فاطمه خطاب نکنید. فاطمه در این خانه، تنها برای یک زن بوده است و خواهد ماند. من و فرزندانم، کنیز و غلام فاطمهٔ زهرا و فرزندانش هستیم.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۳۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان