کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان
معرفی کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان
کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان نوشتهٔ روبرتو باجو و ترجمهٔ ماشااله صفری است. نشر گلگشت این ناداستان در قالب زندگینامه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان
کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان یک ناداستان در قالب زندگینامه را در بر گرفته است. این کتاب که جزو ادبیات ورزشی است، ۱۳ فصل دارد. این اثر دربرداندهٔ مصاحبهای پردامنه با یک ستارهٔ فوتبال ایتالیا است. این کتاب مخاطب را به رویدادها و حواشی فوتبال و آنچه خارج از زمین چمن میگذرد میبرد و از طریق مرور زندگی یک ستارهٔ این رشته، مخاطب را با پایین و بالای آن آشنا میکند. «روبرتو باجو» در این کتاب دیگر فقط آن بازیکن افتخارآفرین زمین مسابقه نیست؛ بلکه انسانی چندبعدی است که به جنبههای مختلف زندگی و شخصیتش پرداخته شده است. او در ۱۸ فوریهٔ ۱۹۶۷ میلادی در کالدانو متولد شد؛ شهری با هشت هزار نفر جمعیت در ده کیلومتری ویچنزا. او ششمین بچه از هشت خواهر و برادرش بوده است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات ورزشی، ناداستان و قالب زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روبرتو باجو، دری رو به آسمان
«سربازی نرفتم و تجربهای از گروهبان آهنین ندارم. اما احساس میکنم برای مبارزه با یک تفنگدار دریایی آموزش دیدهام. اما یک گروهبان آهنین را خوب میشناسم. نامش مارچلو لیپی است. لیپی که در اینتر دیدم، که بعد از یکسال وارد تیمی شد که اگر من و سه چهار بازیکن دیگر نبودیم به سری B سقوط میکرد، لیپی چهار سال قبلش در تورین نبود. لیپی اینتر بدون یک دقیقه استراحت، بدون هیچ دلیل قابل قبولی و بدون هیچ منطقی با من جنگ راه انداخت.
دردهای زانویم کافی نبود که مشکلات تیمی که سایهای از آرزوی رئیس بود هم به آن اضافه شد. اما واقعا به جنگی که علیه من به راه انداخت نیاز داشتیم؟ واقعا چرا؟ لیپی «نفرتانگیز بزرگ» بود و من «دلسوز بزرگ». حرف من نیست، چیزی بود که زندگیش میکردیم، من مردم را کنارم داشتم، او نداشت. از تایید این واقعیت که پیروزی همه چیز نیست همین بس که با وجود موفقیتهایش در یووه کسی او را دوست نداشت. اما من با اینکه زیر نظر او اصلا بازی نمیکردم، ورد زبان همه بودم. و مانند او هم قهرمانی نداشتم.
لیپی نمیتوانست آن را بپذیرد، در نتیجه جنگ به پا شد. هر روز، و از اولین جلسه آغاز شد. از من خواست نخالهها فصل پیش را معرفی کنم، و خب نامی از آنها نبردم، هرگز در زندگیم چنین کاری نکردهام. در آمادهسازی پیش فصل حق نفس کشیدن هم نداشتم. باید فقط آنچه او میخواست میخوردم، اگر یک دریبلم دو دریبل میشد عصبانی میشد و اگر همتیمیها تشویقم میکردند آنها را ساکت میکرد.»
حجم
۲۶۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
حجم
۲۶۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود💫