کتاب حمایت از کودک درون
معرفی کتاب حمایت از کودک درون
کتاب حمایت از کودک درون (کودک درون خود را دریابید) نوشتهٔ راکل لرنر و ترجمهٔ عمران حشمتی و مهناز معصومیان و ویراستهٔ امیرحسین حیدری و الهام اثنی عشری است. انتشارات سایه سخن این کتاب در حوزهٔ موفقیت و خودیای را منتشر کرده است.
درباره کتاب حمایت از کودک درون
راکل لرنر در کتاب حمایت از کودک درون راههای مرهمگذاشتن بر زخمها و جراحتهای دوران کودکی را به ما یاد میدهد و بدون واردشدن به جزئیات موضوع، راهکارهایی ارائه میدهد که بتوانیم کودک درون خود را نجات دهیم. خواندن روزانهٔ این کتاب به ما یادآوری میکند که نوزاد گریزپا، نوباوهٔ باهوشیا کودک دوسالهٔ حساس درون ما هنوز منتظر پدر و مادری است که به او امنیت و آرامش دهند، به او عشق بورزند و او را بپذیرند. با استفادۀ روزانه از این کتاب، مهارتهای مهرورزی را مانند پدر و مادری مهربان میآموزیم و یاد میگیریم که چگونه والدینی دوستداشتنی برای کودک درونمان شویم و مسئولیت زندگی خود را بپذیریم. این کتاب برای بزرگسالانی که آمادگی التیامبخشیدن به زخمهای دوران کودکی خود را دارند، مناسب است.
خواندن کتاب حمایت از کودک درون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حمایت از کودک درون
«زندگیام در کودکی بسیار دردناک بود. برای بقا و ادامهٔ زندگی، واقعیتی مبتنی بر آمال و آرزوها بنا کرده بودم. بعد از مدتی، با غرقشدن در رؤیاها و اندیشیدن به اینکه اگر رؤیاهایم واقعی بود، چه اتفاقی میافتاد زندگی میکردم. زندگی در تخیلات، اجازه داد بعضی از واقعیتهای زندگی را انکار کنم.
حال باید این تظاهر را متوقف کنم. میدانم اگر وانمود کنم که امور خیلی بهتر یا دشوارتر از وضع واقعیشان هستند، هرگز زخمها و آسیبهای دوران کودکیام بهبود نمییابند. با زندگی در خیال و رؤیا، فقط گله و شکایتم را به تعویق انداختهام. تا زمانی که به جای زندگی با پذیرش واقعیت و مواجهه با آن، در انتظارات و خیالات خود زندگی کنم، درد و رنج ادامه خواهد داشت.
اکنون آنقدر قویام که تفاوت بین خیال و واقعیت را بپذیرم؛ میتوانم با درد و رنجهای گذشته و حال خود روبرو شوم و آنها را بپذیرم. پذیرش واقعیت در بهبود و التیامِ بخشهای دردناک زندگیام به من نیرو میدهد.
«بیشتر کار کن! بیشتر به دست بیاور و موفقیت بیشتری کسب کن.» این پیامها از دوران کودکی همهٔ زندگیام را تحتتأثیر قرار میدادند. بهعنوان یک کودک، هرگز نتوانستم به حد کافی مفید باشم و والدینم را خوشحال کنم. استانداردهایی که برایم در نظر گرفته بودند همیشه بالاتر از آن جایگاهی بود که کسب کرده بودم. بخش اصلی این پیامها این بود که به اندازهٔ کافی خوب و مفید نبودم. برای اینکه قابل قبول باشم، مجبور بودم بیشتر و بیشتر سعی کنم و بهتر و بهتر شوم؛ اما اکنون هیچکس در مقابل من نایستاده و از من کار بیشتر و بهتر نمیخواهد. فشاری را که اکنون تحمل میکنم همان فشاری است که بر خود تحمیل کردهام.
امروز قبل از اینکه مانند اتومبیل مسابقه در میانهٔ راه از کار بیفتم، این چرخهٔ نادرست را در هم میشکنم. به کودک درونم اطمینان میدهم که او، همانگونه که هست، خارقالعاده و بینظیر است و بیش از این مجبور به اثبات خود نیست. امروز فشار را از روی خود برمیدارم و آزادی بینظیر یک انسان را تجربه خواهم کرد و مکانیکی نخواهم بود.
به گلهای وحشی بنگرید؛ برای زیبابودن تلاش نمیکنند. برای بودن و رویش در چمنزاری زیبا یا تپهای شیبدار تلاش و تقلا نمیکنند. آنها به سادگی وجود دارند. کودک درون من نیز نیاز دارد که به خاطر وجودش تحسین شود، نه برای تلاش و تقلایی که میکند.
خیلی وقتها زندگیام با هیاهو و مشغلهٔ رسیدگی به امور متفاوت و آمادهسازی کارها سپری شده است. تمام جنبوجوشها طوری طراحی شده بودند که مرا از تجربهٔ حرکت، شکست، به یادآوردن و حتی احساسکردن بازمیداشتند. خود و حضورم را در این طراحی فراموش کرده بودم. امروز از کمترین زمان ممکن بهره میبرم و یک ساعت به گلهای وحشی توجه خواهم کرد. شاید در علفزار، روی تپه یا در حیاطخلوت کتابی در دست بگیرم و دراز بکشم. به خودم اجازه خواهم داد مانند گلهای وحشی باشم. نه تلاشی میکنم و نه اضطرابی به دلم راه میدهم. فقط به وجود خود میاندیشم. اگر این اندیشیدن موجب یادآوری احساسات دردناک شود، با آنها مواجه میشوم؛ اما اجازه نمیدهم به گلهای وجودم آسیب برسانند.
امروز به خودم اجازه میدهم بهترین هدیهٔ خداوند باشم.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
نظرات کاربران
پیامی برای هر روز سال ارائه میدهد و از شما میخواهد احساس خود را یادداشت کنید.