
کتاب گلبرگ پنجم
معرفی کتاب گلبرگ پنجم
کتاب گلبرگ پنجم نوشتهٔ برونانیا بری و ترجمهٔ محبوبه مسلمی زاده است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب گلبرگ پنجم
کتاب گلبرگ پنجم (The fifth petal) برابر با یک رمان معاصر و آمریکایی است. داستان چیست؟ مرگ مشکوک پسری نوجوان، رئیسپلیس سیلم را بر آن میدارد تا میان این مرگ با پروندهای ناتمام، یک آدمکشی سهگانه موسوم به «قتلهای الهه» ارتباطی بیابد؛ کشتاری که در شب هالووین سال ۱۹۸۹ میلادی رخ داد و در آن سه زن جوان از نوادگان جادوگران سیلم بیرحمانه سلاخی شدند. طی تحقیقات رئیسپلیس افرادی درگیر ماجرا میشوند که نقش هر یک از آنها داستان را هر چه بیشتر به تعلیق میکشد. برونانیا بری با تاروپود نیروهای ماورایی و اسطورههای کهن، داستان آدمکشی مخوفی را در هم تنیده است.
خواندن کتاب گلبرگ پنجم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گلبرگ پنجم
«فصل سیوشش
۲۰ مه ۲۰۱۵
سیلم
شمشیر باعث اعمال خشونت میشود.
هومر، اودیسه
«لیه کورموس با سارا گود نسبتی نداره. با الیزابت هاو خویشاونده.»
اخبار میکی چندان تکاندهنده نبود. حالا مدتی است، از زمانی که رافرتی با خواهر لیه صحبت کرده، لیه مظنون اصلی نیست. اما اگر لیه با سارا گود نسبت نداشت، اگر او گلبرگ پنجم نبود، پس کدام لعنتی بود؟ پیش از این نام رز را از زیر نام گود پاک کرده بود. میکی را وادار کرده بود بقیه را با اجدادشان بررسی مجدد کند، اینبار نه با سارا گود، بلکه با تأیید نامهای مربوطه و اجدادی که اکنون روی هر گلبرگ نوشته شده بود. بررسی کردند: جاها درست بود. حالا نام رز را از گلبرگ الیزابت هاو پاک کرده و به جای آن با خودکار در گلبرگ لیه نوشته بود. در نهایت نام لیه را که با مداد نوشته بود، از زیر نام سارا گود پاک کرد. اما پاکن کاغذ را چنان سیاه کرد که امکان اضافه کردن نام دیگر نبود، حتی یک اسم. رافرتی یک لاک غلطگیر در کشوی میز پیدا کرد و گلبرگ را از پوست آلبینویی سوزان سیمز سفیدتر کرد. اکنون چهار گلبرگ نسبتهای درستی داشتند از اجداد گرفته تا زنان حال حاضر. کل چیزی که گم شده بود، نام فرزندان گلبرگ پنجم، سارا گود بود که فعلاً مرموزتر از همه است.
یک چیز داشت روشن میشد. فقط یک گلبرگ نبود که از دعای آن شب روی تپه مفقود شده بود. دو نفر هم آن شب غایب بودند. لیه کورموس و نفر دیگر.
تانر گفت: «موفق نشدی؟» و از بالای شانهٔ رافرتی به گلبرگ سفید خالی نگاه کرد. رافرتی شانه بالا انداخت و گفت: «گیج شدم. میدونم هر کدوم از دخترها با یکی از اعدام شدهها نسبت دارند، و اینکه کالی گفت رز با بیش از یکیشون خویشاونده. اما رز با سارا گود نسبتی نداشت، میکی اینو قبلاً ثابت کرد.» تانر گفت: «منم در فکرش بودهم. اینطور که یادم میآد شنیدم که ربهکا نرس یه خواهری داشت که او هم اعدام شد. بنابراین فقط یه بررسی آنلاین کردم. در واقع دو تا خواهر داشت که متهم به جادوگری بودند و یکی از اونا اعدام شد اما نه در نوزدهم ژوئیه.»
«رز هیچوقت نوزدهم ژوییه رو به کالی نگفته بود، به دلیل اینکه او با بیش از یکی از اعدام شدگان نسبت داشته. حدس میزنم این یعنی کالی و اولیویا هم با بیشتر از یکی نسبت داشتند.»
«که هنوز بهت نمیگه کدوم یکی گلبرگ پنجم بوده.»
«یه نفر دیگه اون شب روی تپه بوده. کسی که با سارا گود پیوند داشته. الههٔ دیگهای بوده که ما ازش چیزی نمیدونیم؟»
تانر مدتی ساکت ماند. «چرا باید یه زن باشه؟ آیا این موهبت یه نسل نیاز نداره؟» رافرتی گفت: «درسته تا حدی.» نه اینکه چنین فکری به ذهنش نرسیده باشد، بلکه امیدوار بود چنین امکانی وجود داشته باشد. اگر یک مرد بود، هنوز مظنونان پنهان زیادی بودند که رافرتی میبایست نیمی از جمعیت سیلم را قبل از پیدا کردن شخص مورد جستجو، بازپرسی کند. پیش از این به کالی گفته بود فکر نمیکند کشتن الههها کار لیه باشد. «لیه باردار بود کالی. این نقض قانون بوده که او کرده.» رافرتی شروع کرد به جستجوی مظنون دیگر و از نامههای عاشقانه شروع کرد. اگر رافرتی زمانی که آن نامههای عاشقانه را کشف کرده بود تحت تأثیر رمانتیسم جوانانهٔ آنها قرار میگرفت، حالا دیگر خواندنشان تأثیر معکوس داشت. نامهها خیلی خصوصی بودند و خودش چنان شرمنده شد که برخاست و در دفترش را بست. هر نامه مشتمل بر وصف خیالپردازی فرستنده بود و اینکه الههها چگونه آن را برآورده میکردند به روشی که رافرتی خوابش را هم نمیدید. اینها فینفسه نامههای عاشقانه نبود، یادداشت تشکر بود. اینکه هر مردی چنین جزییات خصوصی را در نامه ذکر کرده بود، او را متحیر میکرد، اما امضای نامهٔ هر مرد با نام کامل خود، حیرتآورتر بود. اگر زنان جوان جادوگر نبودند، قطعاً فریبنده بودند.»
حجم
۵۰۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۵۰۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه