کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات
معرفی کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات
کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات (مقایسهها و گفتگوها) نوشتهٔ جان آبرام و ر. د. هینشلوود و ترجمهٔ مریم شفیع خانی است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات
ملانی کلاین و دانلد وینیکات از پیشگامان روانکاوی پس از فروید محسوب میشوند که همهٔ روانشناسان کموبیش با نظریههای آنها آشنایی دارند. آثاری که در ایران دربارهٔ این دو نظریهپرداز تألیف یا ترجمه شدهاند هر یک به صورت مجزا به یکی از این دو نظریهپرداز پرداختهاند. اما کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات همزمان آرای هر دو نظریهپرداز را مورد بررسی و کاوش قرار میدهد، درنتیجه چه برای آنان که در آغاز راه آشنایی با این دو پیشگام قرار دارند و چه آنان که در جستجوی دانش بیشتری دربارهٔ آرای آنها هستند، دید نسبتاً جامعی به صورت همزمان از هر دو نظریه به دست میدهد.
دو روانکاو، رابرت داگلاس هینشلوود و جان آبرام، یکی در جایگاه سخنگوی کلاین و دیگری در جایگاه سخنگوی وینیکات از طریق گفتگو با یکدیگر به معرفی آرای کلاین و وینیکات میپردازند و توافقها و اختلافهای آنها را شرح میدهند، گویی کلاین و وینیکات به گفتگو با یکدیگر نشستهاند.
کتاب حاضر یک اثر شخصی است که هدف آن دستیابی به افکار و نظریات بسیار پیچیده و نیز اقدامات بالینی متفاوت است. امروزه روانشناسان و روانکاوان بهخوبی به تفاوت میان مکاتب روانکاوی آگاهی دارند، اما متأسفانه ظرفیت مقایسهٔ میان این مکاتب به همان سرعت رشد نکرده است، چراکه تمام مکاتبِ منشعبْ از یکدیگر فاصله گرفتهاند. این کتاب محکی است برای مقایسه.
در این کتاب، به شرح کوتاهی از دو دیدگاه کلاین و وینیکات در پنج بخش پرداخته میشود.
این کتاب از پنج بخش اصلی و هر بخش از دو فصل تشکیل شده است که در آن آبرام و هینشلوود هر یک به شرح دیدگاههای کلاین و وینیکات در پنج حوزهٔ زیر میپردازند:
- اصول بنیادی
- تحول روانی اولیه
- نقش ابژهٔ بیرونی
- مفهوم روانکاوی درد روانی
- درمان و نظریه
هر پنج بخش با گفتگو میان نویسندگان دربارهٔ موضوع مرتبط با آن بخش پایان مییابد.
خواندن کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
سرمشقهای بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات؛ مقایسهها و گفتگوها برای افرادِ در حال آشنایی با اندیشههای روانکاوی، بهخصوص روابط ابژهٔ بریتانیا و نیز روانکاوان مجربِی که مشتاقاند شیوهٔ مفهومپردازی و مقایسهٔ این دو مکتب را درک کنند جذاب خواهد بود.
درباره نویسندگان
جان آبرام مدرس و سوپروایزر روانکاوی انجمن روانکاوی بریتانیا و نویسندهٔ آثار متعددی چون زبان وینیکات (ویرایش اول سال ۱۹۹۶، دریافت جایزهٔ بهترین کتاب سال ۱۹۹۷ و کتاب کلاسیک پایگاه انتشارات الکترونیک روانکاوی) و ویراستار دانلد وینیکاتِ امروز (راتلج، ۲۰۱۳) است. او قبلاً استاد مهمان مرکز مطالعات روانکاوی دانشگاه اسکس (۲۰۱۱ ـ ۲۰۱۳) و دانشگاه کیوتوی ژاپن (۲۰۱۶) بود. اکنون استاد مهمان بخش روانکاوی دانشگاه لندن و مدرس مهمان کلینیک تویستاک لندن است.
رابرت داگلاس هینشلوود عضو انجمن روانکاوی بریتانیا، مدیر اسبق بیمارستان کاسل و استاد بازنشستهٔ دانشگاه اسکس است. او در آثاری چون فرهنگ لغات اندیشهٔ کلاینی (۱۹۸۹) و کلاینِ بالینی (۱۹۹۳) مفصل در باب روانکاوی کلاینی نوشته است و آثاری را در زمینهٔ مقایسهٔ مستند میان مکاتب روانکاوی منتشر کرده است.
بخشی از کتاب سرمشق های بالینی ملانی کلاین و دانلد وینیکات
«وینیکات، همزمان که به پایان تحلیل ده سالهٔ خود با روانکاو اولش جیمز استریچی میرسید، توصیهٔ جدی او را به استفاده از دیدگاه ملانی کلاین در باب نظریهٔ روانکاوی تحلیل کودک بهکار گرفت. از دههٔ ۱۹۲۰ وینیکات، در جایگاه یک روانپزشک، مفاهیم روانکاوی را به کار میبست و بااینکه وجود ریشههای تعارض رواننژندی در عقدهٔ ادیپ را تأیید میکرد، متوجه شد که رنجها بسیار زودتر از زمان عقدهٔ ادیپ کلاسیک فرویدی (دوران بین چهار و پنج سالگی) آغاز میشوند. او درحالیکه ارزش بسیاری برای نظریهٔ فروید قائل بود، اما، همانند کلاین، مشاهده کرد که کودکان ممکن است از همان ابتدای تولد از لحاظ هیجانی آسیبدیده باشند. وینیکات توصیهٔ استریچی برای مشورت با کلاین را لحظهٔ سرنوشتسازی در زندگی خود میداند و توضیح میدهد که اینگونه وارد «ساحت یادگیری» نزد کلاین شد. این ورود جایگاه او را از یک پیشگام به جایگاه یک شاگرد با آموزگاریِ پیشگام تغییر داد (وینیکات، b ۱۹۶۲: ۱۷۳). حدوداً در سال ۱۹۳۴ یا کمی قبل از آن بود که وینیکات روانکاو انجمن روانکاوی بریتانیا شد. یک سال بعد، در سال ۱۹۳۵، اولین مرد روانکاو کودک شناخته شد و در کار با کودکان تحت سوپروایزری منظم کلاین قرار گرفت.
زمانی که وینیکات، در سال ۱۹۲۹، کارآموزی را آغاز کرد، مطالبی نوشت مبنی بر اینکه از رسوم روانکاوی اطلاعات چندانی در دسترس نیست. در این زمان، از زندگی کلاین در لندن سه سال میگذشت و او در حال تبدیل شدن به یکی از تأثیرگذارترین روانکاوان انجمن روانکاوی بریتانیا بود. در آغاز، اکثر اعضای بومی انجمن از اندیشههای او بهخوبی استقبال کردند، بااینحال، همانطور که هینشلوود در فصل یک نشان داد، تعبیر متفاوتش از نظریهٔ غریزه بهمثابهٔ «رد نظریهٔ اقتصاد روانی» بود (همچنین در مفاهیمی چون عقدهٔ ادیپ و زمانبندی مراحل اولیهٔ تحول بازنگری کرده بود). ازاینرو، به نظر برخی پیروان فروید عقاید او تهدیدی برای الگوی فرویدی کلاسیک تلقی شد. در میانهٔ دههٔ ۱۹۳۰، برای بحث در باب برخی اختلافات میان وین و لندن تلاشهایی معروف به «سخنرانیهای مبادلهای» صورت گرفت، اما گفتگوها پیشرفتی نداشت (کینگ و استاینر، ۱۹۹۱: ۲۲ ـ ۲۴).
وقتی وینیکات درمقام روانکاو شناخته شد، از برخی انتقادهای وین از کلاین آگاه نبود و احتمالاً علاقهای به آنها هم نداشت. آنچه الهامبخش او شد تحول روانکاوی فروید در مسیر درک سرشت انسان بود. او از طریق کار با اطفال، در کنار تحلیل شخصی خودش، کاربرد نظریههای فروید را برای درک «اختلالات بالینی» کودکان بیشازپیش ارزشمند یافت (وینیکات، ۱۹۳۱). حوالی ۱۹۳۳، وقتی برای کودکانش تحت نظارت کلاین قرار گرفت، از فراست بالینی او بسیار قدردانی کرد؛ به گفتهٔ او، کلاین بیماران و محتوای بالینیشان را حتی بهتر از خود او به یاد میآورد (وینیکات، b ۱۹۶۲: ۱۷۳).»
حجم
۶۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۶۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه