کتاب تمرین چهار میثاق
معرفی کتاب تمرین چهار میثاق
کتاب تمرین چهار میثاق نوشتۀ دون میگوئل روئیز و جنت میلز با ترجمۀ وحیده مرادی و فاطمه محمدی در نشر کتاب کوچه به چاپ رسیده است. این کتاب در حوزۀ توسعۀ فردی و خودیاری است. نویسنده، چهار میثاق را در حکم پیامآوری میداند که قابلیت دارند با نفوذ در نظام باورهای افراد در آن شبهه ایجاد کنند، او را بهآرامی از دام باورهای ذهنی برهانند و بهسمت توانمندتر شدن و رهایی از حس شرمندگی هدایت کنند.
درباره کتاب تمرین چهار میثاق
این کتاب در حوزۀ موفقیت و خودیاری است. بهزعم نویسندگانش این چهار میثاق مانند نقشهای است که راههای مختلفی را برای رسیدن به مقصد به مخاطب نشان میدهد. سادگی این اصول آنها را برای استفاده در هر جهت و منظور، آسان جلوه میدهد. اما باید توجه داشت که این نقشه تنها یکی از دو نیمهٔ کاملکننده است. نیمهٔ دیگر، خواننده است. کتاب یا همان پیامآور یک نیمهٔ این رابطه است و خواننده نیمهٔ دیگر. زیبایی این رابطه، همان نیمهٔ مربوط به خواننده است.
خواننده با مطالعۀ کتاب تمرین چهار میثاق متوجه میشود که انسانها اصولاً بر اساس تصورات باطل و به خود گرفتن همه چیز، هزاران هزار میثاق اشتباه برای خود ایجاد و با این کار از قدرت کلام، علیه خود استفاده میکنند. چهار میثاق ابزاری است برای تغییر؛ هدایت مخاطب بهمنظور جلوگیری از قضاوت بیمورد، بهویژه قضاوت دربارهٔ خود و آغاز تمرینی برای تجربه کردن گونهای دیگر از زندگی. این چهار میثاق خواننده را هدایت میکند تا از گناه، حس شرمندگی و خجالت و نیز طرد خود از جامعه بپرهیزید. خواننده را یاری میکند میثاقهایی را که قدرت خلاق او را محدود میکنند، از میان بردارد و میثاقهای جدیدی را جایگزین میثاقهای کهنه کند تا در بیانِ هرچه زیباتر عشق توانمندتر باشد.
این میثاقها قابلیتهایی دارند که میتوانند بهطور مستقیم وارد نظام باورهای خواننده بشوند. نظام باورها، یعنی آن هزاران هزار میثاقی که هرکس برای خود ساخته است. این چهار میثاق جادویی، دربارۀ باورها شبهه ایجاد میکند و درست مثل نیرویی سحرآمیز، ایمان در نظام باورها را که به دام افتاده است، بهآرامی آزاد میکند.
این ۴ میثاق به شرح زیر هستند:
۱. با کلام خود گناه نکنید.
با صداقت سخن بگویید. فقط چیزی را که مورد نظرتان است، بیان کنید. هرگز چیزی علیه خود نگویید و از بدگویی بپرهیزید. از قدرت کلام خود، در راه راستی و عشق استفاده کنید.
۲. هیچ چیز را به خود نگیرید.
دیگران هیچگاه کاری را به خاطر شما انجام نمیدهند. هر چه آنها به زبان میآورند یا انجام میدهند، بیانگر خودِ آنها و رؤیاهایشان است. وقتی خود را از نظرات دیگران ایمن نگه میدارید، دیگر هیچگاه بیجهت قربانی طرز فکرهای آنان نخواهید بود و رنج نخواهید کشید.
۳. تصورات باطل نکنید.
جرئت سؤال کردن داشته باشید و چیزی را که واقعاً میخواهید، بیان کنید. تا آنجا که میتوانید با دیگران صریح و شفاف برخورد کنید تا سوءتفاهم و دلخوری ایجاد نشود. فقط با به کارگیری همین یک میثاق میتوانید زندگی خود را کاملاً دگرگون کنید.
۴. همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید.
کتاب از ۴ بخش تشکیل شده که عبارتاند از:
بخش اول: مهارت در آگاهی
۱. اهلی شدن
۲. قدرت کلام
۳. رؤیاپردازی
بخش دوم: مهارت در دگرگونی
۴. دقت دوم
۵. کنش و واکنش
۶. وابستگی و عدم وابستگی
بخش سوم:زیستن با چهر میثاق
۷. گفتوگو با دن میگوئل
۸. داستانهایی واقعی از آگاهی و دگرگونی
خواندن کتاب چهار میثاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران کتابهای خودیاری و توسعۀ فردی پیشنهاد میکنیم.
درباره دون میگوئل روئیز
میگوئل روئیز در خانوادهای درمانگر (حکیم) به دنیا آمد و در یکی از مناطق روستایی مکزیک با مادر درمانگرش (کوراندرا) و پدربزرگ جادوگر و حکیمش (شمن) بزرگ شد. بهعنوان کوچکترین فرزند بین ۱۳ خواهر و برادر بزرگترش، خانواده او را انتخاب کرد که حرفه و میراث خانوادگی را بهعنوان درمانگر و معلم دنبال کند. او در عوض جذب زندگی مدرن شد و تصمیم گرفت که به دانشکدۀ پزشکی برود و جراح شود.
در حادثهای خیلی سخت که مرگ را به چشم خود دید، زندگیاش کاملا عوض شد. در اویل دهۀ ۱۹۷۰، در حالی که نیمهشب رانندگی میکرد، خوابش برد و به دیواری بتونی خورد. او به یاد دارد وقتی دو دوستش را که در ماشین گیر کرده بودند، نجات میداد، در جسم فیزیکیاش نبود.
با تعجب بسیار از این تجربه، تحقیق جامعی را آغاز کرد و زندگی خود را وقف مهارت اجدادی خود یعنی خرد کرد و با کمک صادقانۀ مادرش به مطالعه در این مقوله پرداخت و دورۀ شاگردی خود را با یک شمن (جادوگر و حکیم) قدرتمند، در یکی از بیابانهای مکزیک به پایان رساند. پدر بزرگش نیز با آموزش رؤیای خودش، او را یاری داد.
میگوئل روئیز، حکیم و درمانگر خاندان شوالیه عقاب، زندگی خود را وقف توسعۀ خرد تولتکها کرده است.
بخشی از کتاب تمرین چهار میثاق
«رنج و عذاب بشر با اهلی شدن آغاز میشود
"در طی فرایند اهلی شدن، برای این که به اندازهٔ کافی خوب باشیم، برای خود تصویری از کامل بودن میسازیم. همچنین برای این که توسط دیگر افراد جامعه پذیرفته شویم، تصویر دیگری میسازیم مبنی بر این که چگونه باید باشیم؛ ولی هیچگاه با این تصورات همخوانی نداریم."
تمام رنج و دردهای زندگی، حاصل چیزهایی است که یاد گرفتهاید. هر چه میآموزید، زنده و پابرجاست. تصویری که از خود دارید، زنده است و در ذهنتان زندگی میکند. این تصویر، شما نیستید، با این حال این تصویر از هر چیزی استفاده میکند تا موجودیت خود را به اثبات برساند. این تصویر خیالی، شما را زنده زنده میخورد و شادمانی را از شما میگیرد.
صدای دانش درون ذهن، رؤیای زندگی را کنترل میکند، تولتکها به آن انگل میگویند و در بسیاری از مذاهب آن را شیطان مینامند. این یک موجود زنده است که در نظام باورها زندگی میکند و با تغذیه از ایمان، اراده و شادمانی شما، به زندگی خود ادمه میدهد. موضوع ناراحتکننده این است که فکر میکنید این دانش، خود شمایید. فکر میکنید این تصویر خودِ واقعی شماست. در واقع این برنامه یا همان انگل، موجودی است که زندگیتان را به جای شما زندگی میکند. اما زمانی که به دنیا آمدید، خبری از این انگل نبود.
هنگامی که به دنیا آمدید، ذهن شما کاملاً معصوم و عاری از هر گناهی بود. هیچ مفهومی از خوب و بد، درست و غلط، زیبا و زشت برایتان معنا نداشت؛ اصلاً هیچ واژهای برایتان مفهومی نداشت. هیچ نظری دربارهٔ مفهوم انسان بودن، مرد یا زن بودن نداشتید، بعد دیگران را دیدید و گمان کردید که آنها هم از جنس شما هستند.»
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه