کتاب آدمکش
معرفی کتاب آدمکش
رمان آدمکش اثر هاله بخت یار رمانی ایرانی است که در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات آئیسا منتشر شده است. کتاب آدمکش، چهارمین رمان نویسندهاش است و داستان آن تلفیق ماجرایی از عشق و انتقام است که با تقابل میان دو شخصیت پیش میرود. این رمان را میتوانید در طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره رمان آدمکش اثر هاله بخت یار
کتاب آدمکش تلاش هاله بختیار برای به ثمر رساندن تلفیق عناصری متعدد همچون جنایت، عشق، انتقام، مافیا و غیره است. داستان رمان از جایی آغاز میشود که ساینا فتاح، به مرگ پدرش مشکوک شده است. پیدا نشدن مجرم به شکِ ساینا، دامن میزند و او به بهانهای از خانه خارج میشود و در جستجوی قاتل پدرش میرود. در این بین ماجرایی عاشقانه، او را بین انتقام و عشق گیر میاندازد. آدمکش رمانی معاصر است که نویسنده در کنار روایت داستان، دغدغهی طرح مسائل اجتماعی موجود در دوران معاصر را دارد. به همین منظور، روایتِ رمان بهسمت طرح مسائلی همچون اعتیاد، خرید و فروش مواد مخدر، فساد و غیره میرود و در این بین به شکل بیپروایی جرم و جنایت پنهان در جامعه را به خواننده نشان میدهد.
خلاصه داستان کتاب آدمکش
هشدار: پاراگراف زیر میتواند بخشهایی از داستان را فاش کند!
ساینا فتاح پس از مرگ پدرش، بهتدریج به مسائل پیرامونی مشکوک شده است. شک ساینا زمانی بیشتر میشود که پلیس در یافتن متهم یا مجرم احتمالی، ناکام مانده است. ساینا برای اینکه خودش به سراغ مجرم برود، با این بهانه که میخواهد در خارج درس بخواند از خانه خارج میشود. خارج شدن ساینا از خانه با ماجراهایی گره میخورد که او را به سمت خرید و فروش مواد مخدر سوق میدهد. او حالا تبدیل به یکی از موادفروشهای تهران شده است و شبها را در خانهی تیمی صبح میکند. انگیزهی وی برای پیدا کردن قاتل احتمالی پدرش او را زنده نگه داشته است. بالاخره پس از مدتی، ساینا رد قاتل پدرش را میزند و به شخصی به نام سورن سلطانی میرسد. ساینا، برای به طمعه انداختن سورن باید نقشهای بکشد. نقشهی عاشق کردن سورن و به تله انداختن او برای کشتنش، کشمکشهای زیادی را در طول رمان پیش میآورد...
خرید و دانلود رمان آدمکش هاله بخت یار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
طرفداران رمانهای انتقامی و عاشقانه، از خواندن «آدمکش» لذت خواهند برد. ضمنا خواندن این رمان به علاقهمندان رمانهای معاصر ایرانی از نویسندگان تازهکار بهخصوص رمانهای مرتبط با جامعه، جنایت و بزهکاری پیشنهاد میشود.
چرا باید کتاب آدمکش را بخوانیم؟
هاله بختیار از جمله نویسندگان جوانی است که سعی دارد شیوهی نگارش متفاوتی را نسبت به نسلهای گذشتهی همردهاش در رمانهای ایرانی ایجاد کند. نمونهی آن در نحوهی روایت، تقابل بین شخصیتها و ادبیات امروزی جاری در رمان است. بنابراین خواندن این کتاب میتواند صدای بخشی از نسل جوان در رمانهای معاصر ایرانی باشد.
درباره هاله بختیار
هاله بختیار، نویسنده و کارشناس مشاوره متولد ۳۰ آبان ۱۳۸۰ در شیراز است. او از شانزدهسالگی نویسندگی را با نوشتن رمانِ «در آغوش آتش» شروع کرد. این رمان ابتدا بهصورت pdf با انتشار در اینترنت و سپس بهصورت چاپی در دسترس خوانندگان قرار گرفت. بختیار پس از این رمان، رمانهای «بیدفاع»، «سیاهپوش» و «آدمکش» را روانهی بازار کرد. او در کنار این رمانهای چاپی، رمانهای «فرش قرمز» و «سایکو» را نیز بهصورت pdf با انتشار در اینترنت در اختیار مخاطبانش قرار داد. بختیار از جمله نویسندگان جوانی است که در کنار تلفیق موضوع در رمانهایش، در پی طرح مسائل اجتماعی نیز است. رمانهای «ژینو» و «ستم» از دیگر آثار این نویسنده جوان است.
ژانر کتاب
نویسنده از تلفیق ژانر در این رمان بهره برده است. رمان آدمکش تلفیق ژانرهای انتقامی، عاشقانه و مافیایی است.
رمان آدمکش مناسب کدام رده سنی است؟
این کتاب به دلیل بیپروایی نویسنده در طرح مسائل و مشکلات اجتماعی موجود در جامعهی ایران، مناسب ردهی بزرگسال است.
درباره انتشارات آئیسا
انتشارات آئیسا ازجمله ناشران نوپا در حوزهی چاپ رمانهای عامهپسند، فلسفی، جنایی، فانتزی و ترجمه است. این انتشارات در اواخر سال ۱۳۹۶، پس از اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار خود را بهطور رسمی آغاز کرد. انتشارات آئیسا با مدیر مسئولی مونا شیرانلی در این سالها در پی ارتباطگیری با نویسندگان تازهکارِ صاحب ایده است تا بتواند آثار این نویسندگان را به چاپ برساند. پس از کسب تجربه در زمینهی نشر رمانهای بهاصطلاح عامهپسند، انتشارات آئیسا فعالیتهای خود را گسترش داده است، بهنحوی که در سالهای اخیر آثاری در قالب شعر نو، شعر سپید، داستان کوتاه، داستان کودک و نوجوان، کتابهای روانشناسی کودک و بزرگسال، کتابهای انگیزشی ترجمه و غیره را نیز به چاپ رسانده است.
بخشی از متن کتاب آدمکش
«ساینا نفس عمیقی کشید تا خشمش را بروز ندهد. نگاهش سمت وسایل پانسمان که دکتر برای آیرین گذاشته بود چرخید و سِرُم شستوشو را برداشت. سورن تمام مدت به آیرین خیره شده بود... باغم نگاهش میکرد! با دردی که ساینا دلیلش را نمیدانست... آنقدر عمیق نگاهش میکرد که نفهمید ساینا مقابلش روی یک زانو نشسته و درست وقتی که تمام حواسش غرق آن صورت زخمی و چشمان بسته شده بود، ساینا دستش را باز کرد و بدون هشدار سرم شستوشو را روی زخمش ریخت و سورن بیاراده آخ پردردی گفت و باخشم نگاهش کرد:
- لعنت بهت... مگه نگفتم به تو ربطی نداره؟»
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۷۶ صفحه
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۷۶ صفحه
نظرات کاربران
آخه چرا باید قیمت یه کتاب مجازی این باشه واقعا انصافه؟