کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم
معرفی کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم
کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم نوشتهٔ مارکوس تولیوس سیسرو و ترجمهٔ شبنم بزرگی است و نشر چشمه آن را منتشر کرده است. این کتاب راهنمای باستانی برای رهبران جدید است.
درباره کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم
مارکوس تولیوس سیسرو در سال ۱۰۶ پیش از میلاد به دنیا آمد؛ چهارصد سال پس از آنکه روم آخرین پادشاهش را بیرون راند و جمهوری بر پا کرد. سیسرو اهل روستای کوچکی در آرپینو در تپههای جنوبشرقی روم بود؛ همان زادگاه گایوس ماریوس، کسی که اشرافیت مجلس سنای روم را با سیاستهای عوامگرایانهاش مبهوت و ارتش را از نو به شکل نیرویی داوطلبانه سازماندهی کرد که برای خدمت به هیچ مهارتی نیاز نداشت. خانوادهٔ سیسرو عایدی ناچیزی داشتند، اما پدرش مصمم بود مارکوس و برادر کوچکش، کوئینتوس، بهترین تحصیلات ممکن را داشته باشند. دو پسر تاریخ، فلسفه و بلاغت را نزد بهترین معلمان زمان خود تحصیل کردند. مارکوس در جوانی دورهٔ کوتاهی را بیجهت در ارتش گذراند و بعد از آن کارآموزی حقوق را در روم شروع کرد. یکی از نخستین پروندههایش در نقش وکیل دفاع از مردی بود به نام روسکیوس که بهناحق به قتل پدرش متهم شده بود. این پرونده سیسروِ جوان را در مقابل سولا، دیکتاتور آن زمان روم، و حکومت فاسدش قرار داد. حرکتی شجاعانه بود و روسکیوس تبرئه شد، اما وقتی محاکمه به پایان رسید، سیسرو فکر کرد بهتر این است که از روم نقلمکان کند و تحصیلاتش را در یونان و رودس پی بگیرد. از سال ۶۳ قبل از میلاد وارد صحنه سیاست شد و به مقام کنسولی دست یافت. خطابههای وی در مدح و ذم اشخاص معروف هستند. در بلواهای پس از قتل ژولیوس سزار به دستور مارک آنتونی در سال ۴۳ قبل از میلاد جان بر سر سیاست نهاد و کشته شد.
سیسرو نویسندهای پُرکار بود که مقالهها، رسالهها و نامههای بسیاری دربارهٔ ادارهٔ حکومت نوشته است. این مجموعهٔ کوتاه و مختصر تنها میتواند نمونهٔ کوچکی باشد از ایدههایی که طی سالیان سال و در شرایط گوناگون ثبت شدهاند.
سیسرو محافظهکاری میانهرو بود، همان تباری که در جهان مدرن ما روزبهروز نایابتر میشود، و معتقد بود در راستای منافع کشور و مردمانش باید در کنار دیگر جناحها کار کرد. ایدههایش بیشتر به دولتمرد میمانست تا سیاستمدار؛ گروه دیگری که حتی بیشتر از قبلی این روزها رو به نابودی است.
نوشتههای سیاسی سیسرو منبعی گرانبها برای مطالعهٔ روم باستان است، اما بینش و خرد او فراتر از زمان و زمانه است. امکان استفاده و سوءاستفاده از قدرت در دوهزار سال چندان تغییر نکرده است. سیسرو هنوز درسهای مهمی دارد برای کسانی که گوش شنوا داشته باشند. برخی از آنها این است:
۱. قوانین جهانشمولی وجود دارند که ناظر بر اجرای امور بشری است.
۲. بهترین شکل حکومت آن است که آغوشش به روی تعادل قدرت باز باشد. حتی شریفترینِ پادشاهان، اگر بر سلطنتش نظارت نشود، مستبد خواهد شد؛ به همان شکل که دموکراسی نیز، اگر محدودیتی بر قدرت عوام وجود نداشته باشد، به حکومت چماقبهدستان نزول خواهد کرد.
۳. رهبران باید شخصیتی استثنایی و بیعیبونقص داشته باشند. آنها که بناست کشوری را اداره کنند باید شجاعت، توانایی و قدرت عزمواراده داشته باشند.
۴. دوستانت را نزدیک دار و دشمنانت را نزدیکتر.
۵. هوش حرف مبتذلی نیست. آنها که کشور را اداره میکنند بهتر است بهترینها و باهوشترینهای سرزمین باشند.
۶. مصالحه کلید انجام امور است. سیسرو مینویسد در سیاست، بیمسئولیتی است اگر برای خود جایگاهی شکستناپذیر قایل باشیم وقتی شرایط همواره در حال تغییر و تکوین است.
۷. مالیات را بالا نبر مگر مجبور باشی. هر کشوری نیاز به درآمد دارد تا کارهایش پیش برود، اما سیسرو میگوید نخستین هدف هر دولتی نه بازتوزیع ثروت بلکه این است که به افراد اطمینان بدهد آنچه را به ایشان تعلق دارد حفظ میکند.
۸. مهاجرت کشور را قویتر میکند. روم زمانی از دهکدهای کوچک به امپراتوری قدرتمندی تبدیل شد که در حین گسترش در کرانههای مدیترانه به شهروندان تازه خوشامد گفت.
۹. هرگز جنگی ناعادلانه را آغاز نکن.
۱۰. فساد ملت را نابود میکند. حرصوآز، رشوه و کلاهبرداری کشور را از درون میبلعد و ضعیف و آسیبپذیر رها میکند. فساد تنها شرارتی اخلاقی نیست، تهدیدی عملی است که در بهترین حالت شهروندان را دلسرد میکند و در بدترین حالت مالامال خشم و آمادهٔ انقلابشان میکند.
خواندن کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند بدانند در گذشته رهبران چگونه کشورها را اداره میکردند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم
«سیسرو در قطعاتی که از کتاب دربارهٔ دولت باقی مانده بحثی نظاممند پیرامون نظریهٔ سیاسی پیش میکشد که شامل قطعهای مشهور است در اینباره که عالم هستی بر قوانین الاهی استوار است و این همان اصل بنیادینی است که حکومت بهتر است بر آن بنا شود. سیسرو در حمایت از ایدهٔ حقوق طبیعی دنبالهروِ فیلسوف یونانی، ارسطو، و آموزگاران رواقیِ پیش از خودش است؛ ایدهای بنیادین برای پایهگذاران جمهوری امریکا، فارغ از اعتقادات مذهبیشان.
قانون واقعی با استدلالِ درست و با طبیعت هماهنگ است. برای هر کس و در هر جا و هر زمانی به کار میآید؛ چرا که تغییرناپذیر و جاودانی است. به هر کدام از ما امر میکند که وظیفهمان را انجام دهیم و از خطا کردن منعمان میکند. دستورها و موانعش مردمان خوب و دوراندیش را هدایت میکند، اما کسانی که ارادهٔ شیطانی دارند به هیچکدام اینها گوش نمیدهند. درست نیست که بکوشیم چنین قانونی را اصلاح کنیم. ما نمیتوانیم حتی یک بخش از آن را لغو کنیم، چه رسد به اینکه کلاً کنار بگذاریمش. هیچ سنا یا مجلس عوامی نمیتواند ما را از الزام رعایت قیدوبندهای چنین قانونی آزاد کند. نیاز نداریم که کسی آن را برایمان توضیح دهد یا تفسیر کند.
اینطور نیست که قانون واقعی در روم یکی باشد و در آتن یکی دیگر. اینطور نیست که گذر زمان چنین قانونی را تغییر بدهد. برای هر کسی در هر مکانی قابلاجراست ــ در گذشته، حال و آینده. تنها یک ارباب الاهی و حاکم بر همهٔ ما وجود دارد که خالق و داور است و مجری این قانون. آنها که از او سر میپیچند از خودشان میگریزند و انسانیت خودشان را نادیده میگیرند. حتی اگر از قضاوت انسانیِ خطا و شیطنتشان بگریزند، در پایان کار بهای وحشتناکی میپردازند.
سیسرو در کتاب دربارهٔ قانون گفتوگویی میان خودش، برادرش و بهترین دوستش، اَتیکوس، به راه میاندازد تا نقشهاش را برای حکومت ایدهآل طراحی کند. در بخشهای منتخبی که در ادامه میآید، سیسرو به این بحث میپردازد که چرا حکومت ضروری است و چهطور باید منطبق بر قانون طبیعت عمل کند.
بیشک تصدیق میکنید که کار یک رهبر حکومت کردن و صدور احکامی است که عادلانه، به نفع کشور و در راستای حفظ قانون باشد. قوانین یک کشور، درست به همان اندازه که رهبر بر مردم حکم میراند، بر خود رهبر حکم میرانند. در واقع میتوان گفت رهبر صدای قانون است و قانون رهبری خاموش.
حکمرانی حکومت باید با عدالت و با قواعد بنیادین طبیعت همسو باشد که منظورم از آن سازگاری با قانون است. بدون وجود چنین حکومتی، نه هیچ خانه و شهر و کشوری وجود خواهد داشت و نه در واقع هیچ نژادی از بشر و جهان طبیعت و خود کائنات. چرا که کائنات به همان شکلی فرمان خدا را میبرند که دریاها و خشکیها فرمان کائنات را، تا کل بشریت تابع این قانون برتر باشد.»
حجم
۵۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۵۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه