کتاب هانا آرنت
معرفی کتاب هانا آرنت
کتاب هانا آرنت (زندگی روایت است) نوشتهٔ ژولیا کریستوا و ترجمهٔ مهرداد پارسا است. انتشارات شوند این کتاب را منتشر کرده است. این اثر «هانا آرنت» را بهعنوان فیلسوفی میشناساند که با انگیزهٔ عشق به جهان در پی تحققبخشیدن به روند زندگی و گریز از عدم تعلق است.
درباره کتاب هانا آرنت
ژولیا کریستوا کتاب هانا آرنت را به زبانی موجز و گاه پیچیده نوشته است. کریستوا «هانا آرنت» را متفکری معرفی کرده که به قصد یافتن امیدی برای زندگی، شرایط و وضعیت بشر را در جهان امروز توصیف میکند. این اثر حاوی پنج فصل است و هر یک از این پنج فصل که به ایدهٔ کلی «روایت» اختصاص دارد که گویای حرکتی پیوسته و ملموس در مفاهیم آرنتی هستند؛ از روایت بهمثابهٔ امری شخصی که در اینجا در مورد زندگی خود آرنت و نسبتهایش با دیگران و حتی هویت یهودی او مصداق مییابد گرفته تا روایت بهعنوان مفهومی قابل دفاع که میتوان آن را برای گریز از قانون مرگ به عمل درآورد.
خواندن کتاب هانا آرنت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ مدرن و علوم سیاسی و علاقهمندان به مطالعهٔ آرای هانا آرنت پیشنهاد میکنیم.
درباره ژولیا کریستوا
ژولیا کریستوا در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۱ به دنیا آمد. او فیلسوف، منتقد ادبی، روانکاو، فمینیست و رماننویسی بلغاری - فرانسوی است که از اواسط دههٔ ۱۹۶۰ در فرانسه زندگی کرده است. ژولیا کریستوا پس از انتشار نخستین کتابش با عنوان Semeiotikè در ۱۹۶۹، تأثیر بسیاری بر تحلیل انتقادی، نظریهٔ فرهنگ و فمینیسم گذاشت. کارهای او شامل کتابها و مقالههایی بسیار دربارهٔ نشانهشناسی، بینامتنیت و ابجکسیون (آلودهانگاری) در حوزههای زبانشناسی، نظریهٔ ادبی و نقد، روانکاوی، زندگینامهنویسی و خودزندگینامهنویسی، تحلیل سیاسی و فرهنگی، هنر و تاریخ هنر است. او یکی از پیشگامان ساختارگرایی، هنگام اوج این نظریه بود که آثارش جایگاه مهمی در اندیشهٔ پساساختارگرایی داشته است. برخی از آثار او عبارت است از «ملتهایی بدون ملیگرایی» (نشر شوند)، «علیه افسردگی ملی» (انتشارات شوند)، «هانا آرنت: زندگی روایت است» (انتشارات شوند).
بخشی از کتاب هانا آرنت
«شاخص «کیستی» در فعلیت عمل، چیزی جز امر خارقالعاده نیست؛ با این همه، نباید آن را نوعی انحصار متکبرانه بدانیم، بلکه باید آن را به معنای تعریف هروس (hērōs) [قهرمان] یونانی فهم کنیم که فرض بر این است همهٔ شهروندان در آن سهیماند و سنت الهیاتی پس از آگوستین آن را برحسب مفهوم «بیهمتایی» پرورانده است. وحشتی که آرنت از تودهای ساختن تمامیتخواهی احساس میکند در اینجا برحسب اشتیاق او نسبت به بیهمتایی «کیستی» آنچنان که در دانز اسکوتوس کشف میکند بیان میشود، یعنی همان «عالِم نکتهبینی» که طبق نظرش «تنها اشیای جزئی (res) را که ویژگیشان “اینبودگی” (haecceitas) است میتوان برای انسان واقعی خواند». همچنین، آرنت به اصل تفرد او استناد میکند که انسان را به یک موجود بیهمتای «تمامعیار» بدل میسازد. او مشتاقانه از این مواضع جانبداری میکند. ارجی که دانز اسکوتوس بر «این انسان» مینهد، فرد آدمی را نسبت به نوع او به سطح بالاتری برمیکشاند، اما این رتبه بر اندیشهٔ کل انسانهای پیش از او، و بر کلیت تفکر نیز برتری دارد. از این هم بیشتر، دانز اسکوتوس با مردود شمردن تقدم عقل بر اراده، نه تنها به قدرت ذهنی بیهمتایی میبخشد، بلکه قدرت میل و تعقل را نیز آزاد میسازد و برای انسانِ بیهمتا اختیار بیسابقهای قائل میشود، و بر خلاف کل علیتی که امور بشری را محکوم میکند، به سوی امکان میرود. درنهایت، از آنجا که عقل اساساً در شهود ریشه دارد، وقتی چیزی را برحسب «این» کیفیت اینبودگی (haecceitas) اش درک میکنیم، این درک همواره ناکامل و ناقص است. اما از طریق تعمق در خیر اعلی، «والاترین چیز»، فعل خواستن به عشق ورزیدن بدل میگردد و، بنابراین، مسیری از قوه به فعل درمیآید که به دست آگوستین گشوده شده بود. Amo: volo ut sis [عشق میورزم: میخواهم که باشی.] آرنت مینویسد: «عشق در قالب فعالیت بیان میشود»؛ اما نه صرفاً فعالیتی ذهنی، زیرا تقدم اینبودگی ایجاب میکند که «متعلقاش غایب از حواس [نباشد]» و «به نحو ناقصی نزد عقل شناختهشده» بماند. این پیوستگی میان تفکر و عملی که بهنحوی حسی ادراک میشود، یعنی چیزی که آرنت پیشتر در قهرمانگرایی یونانی درپی آن بود، در اینجا در سعادت اسکوتوسی و با دخالت اینبودگی تحقق مییابد: «... حصول تام و کاملِ متعلق چنانکه فینفسه هست، و نه صرفاً آنگونه که در ذهن وجود دارد». دانز اسکوتوس به واسطهٔ فلسفهاش دربارهٔ اختیار و اولویت دادن به امکان، برای آرنت فرصتی مهیا میکند تا به تأملاش دربارهٔ بیهمتایی «کیستی» و نیز تنش و کشاکش میان تفکر و ادراک حسی، در مرزهای خواستن و عشق ورزیدن، ژرفا ببخشد. همچنین، او در همین حال و هوا دربارهٔ کار پیر الیوی، فرانسیسیِ قرن سیزدهم، تفسیری به دست میدهد: این فیلسوفِ اراده، از «دادهٔ سادهای که در این تقریر متفاوت از بیهمتایی «کیستی» وجود دارد با استفاده از تعبیر experimentum suitatis، «آزمونی که خود با خویشتن میکند»، فراتر میرود.
پرسشگری آرنت که در پی آشکار ساختن «کیستی» در «شکنندگی امور بشری» است، در دو جبهه ادامه مییابد. از یک سو، لنگر هستیشناسی بنیادین در پیوندهای هماوردجویانهٔ فضای عمومی انداخته میشود تا به کمک آن عظمت «کیستی» را بهتر تأیید کند و پاس بدارد. از سوی دیگر، تفکر سیاسیای که از این عمل حاصل میشود، تنها میتواند واسازی چیزی باشد که ذیل عنوان «سیاست» تحقق مییابد. آرنت در این باره به جودا مگنیس مینویسد: «سیاست در قرن ما تقریباً سوداگری یأس است، و من همواره وسوسه شدهام که از آن بگریزم». با این همه، پس از آن [در آثار او] بررسی کامل و دقیقی هم از سیاست و هم از انسانشناسی که سیاست متضمن آن است صورت میبندد.»
حجم
۲۵۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۲۵۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه