معرفی کتاب تاریخ جنون
کتاب تاریخ جنون نوشتهٔ روی پورتر و ترجمهٔ سما قرایی است. نشر هنوز این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر تاریخ جنون از عهد باستان تا عصر مدرن را شرح داده است.
درباره کتاب تاریخ جنون
روی پورتر در کتاب تاریخ جنون (Madness: a brief history) تاریخ مسئلهای که امروزه از آن بهعنوان «جنون» یاد میشود، از عهد باستان تا عصر مدرن را مورد بررسی قرار داده است. دیوانگی به چه معناست؟ آیا مردمان در طول تاریخ جنون را همان گونه که ما میفهمیم، میفهمیدند؟ روانپزشکی در کجای تاریخ ایستاده است؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها، کتاب حاضر را بخوانید. این کتاب در نه فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «مقدمه»، «خدایان و شیاطین»، «تعریف منطقی جنون»، «احمقها و حماقت»، «در بند کردنِ دیوانگان»، «پیدایش روانپزشکی»، «دیوانگان»، «قرن روانکاوی» و «نتیجهگیری: عصر مدرن، مشکلات باستانی».
خواندن کتاب تاریخ جنون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ روانکاوی و علاقهمندان به مطالعه در باب تاریخ جنون پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ جنون
«فروید دید ناخوشایندی نسبت به جامعهٔ آمریکا داشت، اما روانکاوی محیطِ فوقالعاده پذیرایی در دنیایِ جدید یافت. حتی پیش از آنکه نازیها دست به آزار و اذیت یهودیان بزنند بسیاری از روانکاوان به آمریکا مهاجرت کردند. یکی از نخستین مهاجران آلفرد آدلر (۱۸۷۰ ۱۹۳۷) بود که او را بیشتر بابت معرفی انگارهٔ عقدهٔ حقارت به یاد میآوریم: فرد روانپریش با نمایش پرخاشگری جبرانسازی میکند. آدلر پس از حضور در محفل روانکاوی فروید در سالهای نخست، راهش را از مرشدش جدا کرد و در کتاب شخصیت عصبی (۱۹۱۲) نظریهٔ خودش را تشریح کرد. بعد از مهاجرت به آمریکا توجهش را به روابط بین افراد و محیط معطوف کرد و بر نیاز به هماهنگی اجتماعی به عنوان ابزاری برای اجتناب از روانپریشی تأکید کرد. نظرات او در پرداختن روانپزشکی آمریکای بین دو جنگ به یکپارچگی و ثبات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرد که بر «سازگاری» فرد و تطابق او با اشکال سالم اجتماعی مبتنی بود.
وقتی بسیاری از روانپزشکان یهودی مجبور شدند از اروپا فرار کنند، آمریکا قطب روانکاوی دنیا شد و تا نیمهٔ قرن بیستم در دپارتمانهای دانشگاهی و بیمارستانهای آکادمیک گرایشهای روانکاوانه رواج یافته بود. دو روانپزشک آمریکایی با گرایشهای روانکاوانه، به نامهای فرانتس جی. الگزاندر و شلدون تی. سلزنیک، در دههٔ ۱۹۶۰ نوشتند که دیگر میتوان با اطمینان اعلام کرد که «روانپزشکی بالغ شده است».
برعکس آمریکا، روانکاوی خیلی کندتر و ناقصتر به بریتانیا رسید که شاید به دلیل طمأنینه و همچنین بیاعتمادی آنگلوساکسونها به درونکاویهای بیشازاندازه بود. یکی از اولین طرفداران روانکاوی، دیوید اِدِر، به یاد میآورد که در سال ۱۹۱۱ مقالهای در مورد بیماری هیستریک که با متدهای فرویدی درمان شده بود تحویل بخش عصبشناسی انجمن پزشکی بریتانیا داده بود: انتهای صحبتهایش، کل مخاطبان، از جمله رئیس انجمن، در سکوتی سنگین از جلسه بیرون رفتند. با وجود روانپزشکانی چون چارلز مِرسِیِرِ عالیمقام، تعجبی هم نداشت که چنین برخوردی با او بشود، مِرسِیِر در سال ۱۹۱۶ شادمانه گفت: روانکاوی نقطهٔ اوج را پشت سر گذاشته و به زودی به اعماق تاریکی و سکوتی میپیوندد که از آن بیرون آمده بود. خوب است پیش از آنکه در برزخ دوا و درمانهایی بیفتد که دور ریختهایم، و پیش از آنکه به آبگوشت وزغ و شیر ترش رو بیاورد، به شکلی سیستماتیک توضیح داده شود.
به رغم چنین «مقاومتی»، باز هم روانکاوی فشار آورد، فشاری که احتمالاً با بحرانی که موجیهای جنگ جهانی اول در توضیحات استاندارد به وجود آورده بودند شدت هم گرفت. فکرِ بُزدلی جمعی ترسناکتر از آن بود که بتوان به ذهن راه داد، ولی هیچ روانپزشک معمولی نمیتوانست توضیح دهد که چرا مردان شجاعی که پیشینهٔ خوبی هم دارند ناگهان دیگر نمیتوانند بجنگند.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه