کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی
معرفی کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی
کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی نوشتهٔ ماری ایو مورین و ترجمهٔ نریمان جهانزاد است و نشر شبخیز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی
در میان کتابهای زیادی که در شرح اندیشهٔ نانسی نوشته شدهاند، ویژگی یکّهٔ کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی آن است که فلسفهٔ او را به شکلی سیستماتیک و نظاممند، و نه بهصورت تاریخی، شرح میدهد. یک امتیاز چنین رویکردی آن است که خواننده به منطق یا ژستِ اصلی فلسفهورزی فیلسوف فرانسوی در جمیع آثارش پی خواهد برد، و از این رهگذر خواهد توانست خط فکری و روشِ مواجههٔ واحدی را در اندیشهٔ او در خصوص مسائل و عرصههای گوناگون هستیشناختی، سیاسی، اجتماعی و هنری رصد کند. نویسنده بر همین اساس، به تأکید میگوید فهم نوشتههای نانسی در گرو درک هستیشناسی اوست و از خواننده میخواهد بهدقت فصل نخست را به مطالعه گیرد و در ادامه هم بارها به مفاهیم و تعاریف و اصطلاحات تشریحشده در آن فصل رجوع کند. اما از سوی دیگر ممکن است این نحو عرضهٔ سیستماتیک فلسفهٔ نانسی، موجبِ از دست رفتن برخی زمینههای تاریخی و فکریای شود که فلسفهٔ نانسی در آنها بالیده است. البته نویسنده اشاراتی اجمالی و فشرده به پیوندهای فکری نانسی با منظومههای مفهومیای که زمینِ فلسفهٔ او هستند میکند، اما شاید این توضیحات برای خوانندهٔ متعارف کافی نباشد و او را به درک درست و عمیق موضوع نرساند، گرچه نباید از یاد برد که بهدست آوردن تصویری یکسره شفاف از فلسفهٔ نانسی ناممکن است.
مطالعهٔ این کتاب چندان آسان نیست. خواننده، بهرغم نثرِ شیوای نویسنده، با عباراتی غریب و نامتعارف مواجه میشود. دلیل این دشواری، علاوه بر ماهیتِ پیچیدهٔ فلسفهٔ نانسی، آن است که او مفاهیم و مقولاتِ سنتی فلسفی را به معنایی یکسر تازه به استخدام فلسفهٔ خویش درمیآورد، و علاوه بر آن در گفتوگوی مداوم با فلاسفهٔ گوناگون، از کانت و هگل گرفته تا هایدگر، باتای، دریدا، بلانشو و دیگران است. بنابراین خواننده برای فهمِ گفتار نانسی میبایست آشنایی کمابیش عمیقی با مسائل و معضلههای آن فلسفهها، علیالخصوص سنتِ پدیدارشناسی و واسازی، داشته باشد.
خواندن کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی
«هایدگر در هستی و زمان در پی «احیا» ی پرسش معنای هستی است. به عبارت دیگر، او در جستوجوی «افقی» ست که خودِ هستی بر مبنای آن درکپذیر میشود. این افق، البته، زمان خواهد بود. اما گمانِ هایدگر برای طرح چنین پرسش متهورانهای آن است که باید هستیشناسی (یعنی مطالعهٔ موجود به ماهو موجود، یا مطالعهٔ موجودات از آن حیث که «هستند») را بر پایهای استوار بِنشاند. هایدگر برای درک هستی، یا فهمِ معنای «بودنِ» برای هر موجودی، نخست به موجودی روی میآورد که تنها از طریق نسبتِ خود با انواع موجودات گوناگون (از جمله خودش)، آنها را درک میکند، [یعنی اینکه] چگونه هستند، چه هستند و اینکه اصلاً هستند را میفهمد. هایدگر این موجودِ استثنایی را، که همهٔ ما باشیم، دازاین مینامد. این عنوانِ هستیشناختی ناب (در تقابل با عناوینی چون «حیوان ناطق»، «موجودِ انسانی» و جز آن، که در هر یک ذاتی مقدر به انسان نسبت داده میشود) به این اشاره دارد که «ذاتِ» دازاین را باید در درک وی از هستی جستوجو کرد. دازاین به اقتضای ساختِ بنیادیناش امکان ندارد که «بهطور معنیداری» با موجودات در ارتباط و نسبت نباشد. هایدگر به این پیش-فهمِ ناگزیرِ معنا عنوانِ existenz میدهد. وجود داشتنِ دازاین یعنی مادامیکه دازاین هست و هر لحظه که هست، هستیاش باریست برای او و همِّ هستی خویش دارد، امری که باید به نحوی با آن دست و پنجه نرم کند و بر عهدهاش گیرد. به این اعتبار، ویژگیهای دازاین خصلت یا دارایی نیستند (مثل آبیبودن که خصلت یا محمولِ این میز است)، بلکه نحوههای هستیاند انجام کارهای علمی، ناراحتبودن، یا بازکردن درها، جملگی نحوههای اگزیستانسیلِ (انضمامی، انتیک، مبتنی بر زمینه) هستی برای دازاین هستند که از طریق ساختمانِ ساختاری وجود (existentialia [اگزیستانسیالها]) ممکن شدهاند. هایدگر، در پی ایضاح این اگزیستانسالها، امیدوار است که بتواند نه فقط بر فهمِ هستی که در وجودْ لانه دارد نوری بیافکند، بلکه «معنی» آن، یعنی «افق» ی را هم که بر اساس آن خودِ این فهمْ به فهم درمیآید روشن سازد. اگر هستی دادهگی یا درکپذیری موجودات (برای دازاین) است، آنگاه پرسشِ هایدگر معطوف به دادهگی خودِ همین درکپذیری است، یا به بیان دیگر روی پرسش وی با دادهگی دادهگی است.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه