کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه)
معرفی کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه)
کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه) نوشتهٔ ویکتوریا اویارد و ترجمهٔ محمدصالح نورانی زاده است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان فانتزی آمریکایی برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه)
«ملکهٔ سرخ» (Red Queen) عنوان یک مجموعه و کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه) یک نیمجلد از این مجموعهٔ چندجلدی است که برندهٔ جایزهٔ بهترین کتاب اول گودریدز در سال ۲۰۱۵ میلادی بوده است. این رمان که برای نوجوانان نوشته شده، شش فصل دارد. داستان این مجموعه از این قرار است که مردم بهوسیلهٔ رنگ خونشان جداسازی شدهاند. افرادی که خون سرخ دارند و افرادی که خون نقرهایرنگ دارند، دو دسته را تشکیل دادهاند. یکی از این دو دسته دارای ویژگیهای ابرانسانی هستند؛ مثلاً بسیار قهرمان و سعادتمندند. دستهٔ دیگر بهعنوان خدمتکار فعالیت میکنند. پیرامون این وضعیت، یک جنگ وجود دارد. این جهان غریب را همراهی کنید. «آواز ملکه» نخستینبار در سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شد. «ملکه کوریان»، اولین همسر پادشاه «تیبریاس» است. او بهشکلی مخفیانه خاطرات و وقایع زندگی خود را ثبت میکند تا مطمئن شود هیچکس در قصر نمیتواند از افکارش علیه خود او استفاده کند. کوریان در این دفتر، ماجرای عشق آتشین خود با ولیعهد، تولد شاهزادهای جدید به نام «کال» و چالشهای مرگباری را روایت میکند که در طول زندگیاش در دربار سلطنتی، پیش روی او قرار گرفته است. رمان «آواز ملکه» حاوی قصهای هیجانانگیز در جهان ملکهٔ سرخ، پیش از شخصیتهایی همچون «مِر» و «کال» است.
خواندن کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ملکه سرخ (کتاب نیم؛ آواز ملکه)
«دو ماه از حضور شورا در تالار خورشید میگذشت و با هر طلوع آفتاب، همه منتظر بیان اعلامیهای برای آزمون ملکهها بودند. لردها و بانوان پی در پی پادشاه را به ستوه میآوردند و دربارهٔ زمانی که شاهزاده از بین دخترانشان یکی را انتخاب میکند سوال میپرسیدند. پادشاه به شکایتهای هیچکس اهمیتی نمیداد و فقط با آن چشمهای زیبا و آرام به آنها خیره میشد. ملکه آنابل هم تقریباً همینطور بود و هیچ نشانهای از زمان عملی کردن مهمترین وظیفهٔ پسرش بروز نمیداد. فقط شاهزاده رابرت بود که با وجود دیدن طوفانی که در افق به چشم میخورد، شجاعت لبخند زدن را داشت. با گذر روزها، نجواها شروع شدند. همه مشکوک بودند که نکند تایبریاس هم مثل پدرش است ــ و همنشینی با مردها را بر زنها ترجیح میدهد ــ اما حتی در آن شرایط هم مجبور بود ملکهای انتخاب کند تا برایش پسر بیاورد. کسانی هم بودند که باهوشتر از این حرفها باشند، و علامتهای کوچکی که شاهزاده رابرت برایشان گذاشته بود را درک کرده بودند. بیشتر قرار بود این علامتها کار همان اعلامیه را بکنند. شاهزاده تصمیم خودش رو گرفته؛ و هیچ میدان مسابقهای این تصمیم رو عوض نمیکنه.
کورین جیکس به طور مرتب با رابرت، و همینطور ملکه آنابل دیدار میکرد. هر دو خیلی سریع از دختر جوان خوششان آمد، آنقدری که همه به شایعاتی که دربارهٔ خاندان جیکس بر سر زبانها بود شک کرده بودند. میگفتند. «حقهست؟ یه نقاب از ضعف برای مخفی کردن صورتی قدرتمند؟» بدبینها دلایل دیگری پیدا کرده بودند. «اون یه آوازهخوانه. یه گمراه کننده. به چشمهای شاهزاده نگاه کرده و مجبورش کرده عاشقش بشه. بار اولی نیست که کسی به خاطر تاج و تخت قانون رو زیر پا میذاره.»»
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه