دانلود و خرید کتاب کوه زمرد منصوره عزالدین ترجمه سیدحمیدرضا مهاجرانی
تصویر جلد کتاب کوه زمرد

کتاب کوه زمرد

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کوه زمرد

کتاب کوه زمرد؛ قصه‌ای نانوشته از هزار و یک‌شب نوشتهٔ منصوره عزالدین و ترجمهٔ سیدحمیدرضا مهاجرانی است و انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب کوه زمرد

قصهٔ کوه زمرد در عین حالی که با دو فرهنگ کهنسال و ناب فارسی و عربی پیوند دارد و نطفه‌هایش را می‌توان در داستان «هزار و یک شب» جست اما در جلوه‌هایی چند، که اندک هم نیستند، اشاراتی دارد به شعر ناب و کهن پارسی و عرفان عزیز ایرانی. درضمن، در این داستان از شهرهای ایرانی در چند جا نام برده می‌شود.

هزار و یک شب قصه‌ای است که بیش از تمامی داستان‌ها و آثار ادبی ستایشگر خیال و حاوی روح زیبای پرستندهٔ کلمات است چراکه این مجموعهٔ طلایی با بلاغت و بهره‌بردن از زیباترین فنون قصه‌گویی و با مهارتی ورای تمامی توان‌ها قادر به نجات دادن روح بشر است و می‌تواند سرنوشت‌ها را تغییر دهد و زنجیر طلسم‌های سیاه را از بال و پر انسان بگشاید و تمامی جادوهای اهریمنی را خنثی سازد. البته این تنها «شهرزاد» قصه‌گو نیست که چنین روح و جلایی به کتاب داده بلکه تمامی شخصیت‌ها و قهرمانان هزار و یک شب چنین قدرتی را دارند. هزار و یک شب یعنی کتاب رهایی‌بخش از مرگ. هزار و یک شب یعنی زندگی. قهرمانانش به گونه‌ای هستند که پنداری هرکدام از ایشان خود یک شهرزاداند. هزار و یک شب یعنی قصه‌ای سرشار از هزاران هزار شهرزاد.

قصهٔ کوه زمرد نیز از همین مقوله است. کوه زمرد قصهٔ زندگی و حیات و هست شدن است. کوه زمرد بازگردانندهٔ حکایتی است گم‌شده که مأموریت بازگرداندن توازن به عالم بر عهدهٔ اوست. سحرانگیزی نهفته در حروف و کلماتش می‌توانند آن ققنوس سوخته در لهیب آتش را از کانون خفهٔ خاکسترش برانگیزانند.

خواندن کتاب کوه زمرد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های مدرن پیشنهاد می‌کنیم. اگر دوستدار کتاب هزار و یک شب هستید از این اقتباس جدید از هزار و یک شب لذت خواهید برد.

بخشی از کتاب کوه زمرد

«جاده که پهنایش جَخ به اندازهٔ عرض ماشینم می‌شود از دو طرف محصور در درختان کافور است. جاده بی‌انتها به نظر می‌رسد به ویژه آنکه درختان دو سمت بر سرش سایه‌ای پر و متراکم آوار کرده‌اند. باغ‌های پر از درختان پرتقال نیز به سهم خود به آن تاریکی و هم به سرگشتگی من افزوده‌اند. برای یک لحظه ترس وجودم را فرا گرفت ولی احساسم به من می‌گفت راهی برای عقب‌نشینی نیست و آن طیف نیز گرد تیرهٔ ترس را از جانم می‌تکاند.

واقعاً این فرد کیست که اینجا، وسط باغ‌هایی که مساحت‌شان بالغ بر پنجاه هکتار است خانه ساخته!؟ آن هم در محلی دورافتاده و مهجور که جادهٔ صاف و همواری هم به آن ختم نمی‌شود و به سادگی نمی‌توان به آن رسید.

برای دادن آرامش روحی به خودم رفتم به دوران کودکی‌ام و دقیقاً خاطرات سفر به «شیراز» را که همراه پدرم بودم در ذهنم زنده کردم. با خود گمان می‌کردم به محض آنکه چشمم به شیراز بیفتد خود را در ارضی آکنده از عجایب و سرزمین سحرانگیزی خواهم یافت و آنگاه تمام وجودم را آرامش و آسوده‌بالی در بر خواهد گرفت. همان‌طور که پدرم مقابل مقام سعدی ایستاده و غرق در تأملات خود بود گوشه‌ای می‌نشست و ساعت‌ها به نقطه‌ای نامعلوم خیره می‌ماند. من نیز به سهم خود که پنداری قصد مشارکت در سکوت سرشار از تأملش را داشته باشم از او تقلید می‌کردم: «هان ای انسان، گمان می‌بری ذره‌ای خردین هستی حالی که جهانی گسترده‌تر درونت خانه کرده!» این سخن «امام علی» چون بانگ جرس در گوشم طنین‌افکن است و بیشتر در خودم فرو می‌روم و در عین حال سعی دارم از اطرافم نیز غافل نباشم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۶۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان