کتاب اختلالات شخصیت
معرفی کتاب اختلالات شخصیت
کتاب اختلالات شخصیت؛ عناصر، تاریخچه، مثالها و پژوهشها نوشتهٔ ورا سونجا ماس و ترجمهٔ عیسی حکمتی و وحید عبدالمنافی و سیروان شامی است و انتشارات ابن سینا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب اختلالات شخصیت
در اوایل دههٔ ۱۹۸۰، اختلال شخصیت ظاهراً موضوع چندان مناسبی برای پژوهشهای رفتاری تلقّی نمیشد. یکی از روشهای پرداختن به اختلال شخصیت توجه به جنبههای کارکردی آن است. چنانچه گوردن آلپورت حدود ۸۰ سال پیش ذکر کرده است «شخصیت چیزی است و چیزی انجام میدهد.» منظور این است که کارکرد شخصیت حل مسائل عمدهٔ زندگی است - مسائلی که افراد در زندگی روزمره با آنها مواجه میشوند. از این رو، با مبنا قرار دادن جنبههای کارکردی به عنوان مسئلهای بنیادی، اختلال شخصیت را شاید بتوان «ناتوانی در دستیابی به راهحلهایی برای مسائل زندگی» تعبیر کرد.
سایر دیدگاهها، مفهوم مدرن اختلال شخصیت را دو برداشت مرتبط با همدیگر در نظر میگیرند. یک برداشت مبتنی بر این عقیده است که ناهنجاریهای شخصیتی باعث ایجاد مشکلاتی برای فرد مبتلا و یا دیگران میشود. برداشت دیگر معتقد است که رفتار بهحدی در تضاد با اجتماع است که میتواند برای جامعه خطرناک باشد. در طبقهبندی اختلالات شخصیت، تعاریف بالینی از کمروترین (اجتنابی، وابسته) تا خطرناکترین (ضداجتماعی) انسانها متغیر است. هیچ عامل روانی یا زیستی واحدی باعث ایجاد اختلال شخصیت نمیشود؛ بلکه اثرات تراکمی عوامل متعدد - که هر یک دارای اثری جزئی هستند - باعث بروز این اختلال میشوند.
عوامل روانی، ژنتیکی و محیطی هر یک در شکلگیری اختلالات شخصیت نقش دارند. همانطور که معمولاً فرض میشود تجربیات ناگوار زندگی، مانند اختلال در کارکرد خانوادگی، تجربیات تروماتیک و فشارهای اجتماعی عوامل مهم سببشناسی هستند که پژوهشها آنها را شناسایی کردهاند. عوامل ژنتیکی تلویحات مهم مختلفی را طرح میکنند، از جمله سؤالاتی دربارهٔ اینکه شخصیت به چه میزان تغییرپذیر بوده و چه نوع تغییراتی را میتوان در نتیجه درمان انتظار داشت.
فارغ از ماهیت ریشهٔ اختلالات شخصیت، آنها مشکلات حوزهٔ سلامت روان هستند که بر تفکر، ادراک، احساس و ارتباط با دیگران در محیط تأثیر میگذارند. راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا اختلال شخصیت را معرفی میکند که به سه دسته یا خوشه تقسیم میشوند. این خوشهها بر اساس رفتارهای رایج مبتلایان به اختلالات شخصیت شکل گرفتهاند.
خوشهٔ A با رفتارهای عجیب و غریب یا غیرعادی مشخص میشوند و شامل اختلالات شخصیت پارانوئید (سوءظن نسبت به انگیزههای دیگران)، اسکیزوئید (گسستن از روابط اجتماعی و عواطف بهنجار) و اسکیزوتایپی (ناراحتی حاد در روابط صمیمی، همراه با ادراکات تحریف شده و رفتارهای نامتعارف) است.
خوشهٔ B با رفتارهای نمایشی، هیجانی یا غیرقابل پیشبینی مشخص میشود. این طبقه شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی (بیتوجهی به هنجارهای اجتماعی و دیگران)، مرزی (بیثباتی فراگیر در خلق و خو و احساسات، فقدان هویت منسجم و رفتارهای تکانشی مزمن)، نمایشی (احساسات شدید و رفتارهای توجهطلبی) و خودشیفتگی (خودبزرگبینی، رفتار خودمحورانه و نیاز به تحسین) است.
ویژگی اصلی خوشهٔ C اضطراب و ترس است و شامل اختلالات شخصیت اجتنابی (بازداری اجتماعی، حساسیت مفرط، بیکفایتی)، وابسته (عدم توانایی و یا عدم تمایل به مراقبت از خود یا تصمیمگیری)، وسواسی- جبری (اشتغال ذهنی با نظم و کمالگرایی) است.
خواندن کتاب اختلالات شخصیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتهٔ روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اختلالات شخصیت
«اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) بهویژه یک اختلال شخصیت چالشبرانگیز است، بهطوریکه با رفتارهای تکانشی، مسئولیتناپذیری و غالباً مجرمانه (ملاکهای سیستم خدمات درمانی همگانی) مشخص میشود. مطابق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-۵)، فهرست ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت ضداجتماعی (در اختلالات شخصیت خوشهٔ B) شامل ناتوانی در پیروی از هنجارهای اجتماعی در زمینهٔ رفتارهای قانونی؛ فریبکاری مثل دروغگویی مکرر، استفاده از اسم مستعار و کلاهبرداری از دیگران برای منفعت شخصی یا لذت بردن؛ تکانشگری یا ناتوانی در برنامهریزی برای آینده؛ تحریکپذیری و پرخاشگری، که به صورت دعواهای فیزیکی مشخص میشود؛ بیپروایی همراه با بیاعتنایی به امنیت خود یا دیگران؛ فقدان مسئولیتپذیری، مثل ناتوانی مکرر در حفظ شغل یا بازپرداخت تعهدات مالی؛ و عدم پشیمانی، که به شکل بیتفاوتی یا دلیلتراشی برای بدرفتاری با دیگران نشان داده میشود. این رفتارها معمولاً در دوران کودکی یا نوجوانی شروع شده و منجر به تشخیص اختلال سلوک میشود و - که در بسیاری از حوزههای زندگی آشکار میشوند - آنها تا بزرگسالی ادامه مییابند (گودوین و گوزیر، ۱۹۸۹). اختلال سلوک قبل از ۱۵ سالگی مقدمهای برای ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بزرگسالی است (بایر، ۲۰۰۸).
شایان ذکر است که از الگوی شخصیت ضداجتماعی با عناوینی چون روانپلیدی، جامعهستیزی، یا اختلال شخصیت غیراجتماعی نیز نام برده شده است (به بخش ویژگیهای تشخیصی DSM-۵ مراجعه کنید). اصطلاح جامعهستیز توسط جامعهشناسان برای اشاره به طیف افراد کموجدان یا بیوجدان استفاده شده است که رفتاری اکتسابی است و در تقابل با تمایلات مرضی فطری است که روانپلید با آن متولّد میشوند (براون، ۲۰۰۹).
با این حال، توافقی در این زمینه وجود ندارد و برخی جامعهستیزی را اختلال شخصیت یا وضعیت روانپزشکی رسمی تلقّی نمیکنند. در عوض، تصور بر این است که جامعهستیزی به الگوهای نگرشی و رفتاری اشاره دارد که بهطور کلی توسط جامعه، ضداجتماعی و مجرمانه تلقّی میشود، ولی توسط خردهفرهنگ یا محیط اجتماعی پیرامون مبتلایان امری عادی یا حتی ضروری تلقّی میشود. به عبارت دیگر، شاید جامعهستیز دارای وجدان قوی و ظرفیت عادی برای همدلی، گناه و وفاداری باشد، اما برداشت آنها از درست و نادرست مبتنی بر هنجارها و انتظارات خردهفرهنگ یا گروه خودشان باشد (بابیاک و هار، ۲۰۰۶).
پیرو تأکید متخصصان، لازم است بدین نکتهٔ مهم توجه شود که اصطلاح ضداجتماعی هیچ ارتباطی با توانایی فرد در معاشرت اجتماعی نداشته و توصیفی برای افراد کمرو، خجول، منزوی و گوشهگیر نیست. بلکه این اصطلاح اشاره به طغیان علیه جامعه و انکار تعهد فرد نسبت به دیگران است. هنگام بحث در مورد این اختلال، این نکته را بایستی به خاطر سپرد (بلک، ۲۰۱۳).»
حجم
۵۰۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۵۰۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه