کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی
معرفی کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی
کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی نوشتهٔ الکساندر تیت و ترجمهٔ مجتبی احمدزاده است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. این کتاب به شما میآموزد چگونه با فهرستکردن کارها سریعتر به اهدافتان برسید و عمر و زمان خود را مدیریت کنید.
درباره کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی
در زندگی شخصی و شغلی و در جامعه، زمانی میرسد که به این باور میرسیم بدون برنامهریزی نمیشود پیشرفتی داشت. پیشرفت و تعالی شخصی یا توسعهٔ سازمان یا کشور، همگی نیازمند طراحی و تفکر پیشینی است که به آن «برنامه» میگوییم. اطلاع و اذعان به این واقعیت جدید نیست. امروزه تقریباً تمامی جوامع، بسیاری از سازمانها و برخی از افراد برنامهٔ مکتوبی برای توسعهٔ خود تدارک دیدهاند.
موضوع این است: آنقدر در اجرای برنامههای طراحی شده لنگ میزنیم که حتی برخی به این صرافت افتادهاند که برنامهریزی فایدهای ندارد. برنامههای توسعهٔ کشور، برنامههای استراتژیک سازمانها و طراحیهایی که برای زندگی شخصی کردهایم، اغلب در حد همان نوشتههای روی کاغذ میماند؛ چرا؟ چه باید کرد؟
آیا باید صورت مسئله را پاک کرد و مانند همان عده، حرف از فایده نداشتن برنامه زد؟ یا همچنان باید پایداری کرد و دنبال راهی برای پل زدن روی گسست بین «برنامه» و «اجرا» گشت.
خبر خوب این است که پژوهشگران بر روی فاصله میان ایده و اجرای آن و یا برنامه و پیادهسازی آن حساس شدهاند و در حال بررسی عوامل روانشناختی و جامعهشناختی آن هستند. علم جدیدی در حال پایهگذاری و نشو و نماست؛ «علم پیادهسازی».
و خبر خوبتر این است که کسانی در حال ترجمهٔ یافتههای مطالعات نظری روانشناختی به شیوههای عملیاتی در زندگی روزمره هستند. الکساندر تیت، مؤلف این کتاب، دست به چنین کاری زده و یافتههای تئوریک دانشمندان را در تولید ابزارهای مؤثر در رشد و تعالی فرد و جامعه به کار گرفته است.
چرا ما به این کتاب نیاز داریم؟ این کتاب چه کمکی به ما میکند؟
واقعیت این است که فکر میکنم همهٔ ما، چه در قالب مدیران سازمانها و جامعه و چه در زندگی شخصیمان، با اینکه بزرگ شدهایم و سنی از ما گذشته است، ولی هنوز خیلی از دانشها و مهارتها را یاد نگرفتهایم؛ مهارتهایی که میتوانست وضع زندگی فردی و اجتماعیمان را طور دیگری رقم بزند؛ طوری که از آن رضایت بیشتری نسبت به وضعیت فعلی داشته باشیم.
ما در سطح فردی و سازمانی و جامعه، مبتلا به بیماریهای ویرانگری هستیم؛ پشت گوشاندازی، اهمالکاری، کشدادن، بیتصمیمی؛ اینها همهٔ دردها و مسائل ما هستند.
کتابی که پیش روی شماست، یک نوشتهٔ محققانه برای پیشنهاد راهکارهای «عملی» مبتنی بر یافتههای پژوهشهای روانشناختی است؛ راهکاری عملی و «ساده»؛ واقعاً ساده!
اگر افسوس نخوریم که چرا این کتاب را زودتر نخواندهایم، لااقل آرزو میکنیم که بچههایمان در خانه یا مدرسه مهارتهای ذکر شده در این کتاب را یاد بگیرند و در آن متبحر شوند؛ چون لمس کردهایم که «بیعملی» چه بر سر زندگی شخصی و جمعی ما میآورد؛ بیعملی نه «بیعلمی». ما خیلی چیزها را «میدانیم»، منتها در «عملی کردن دانستههایمان» مشکل داریم. دیگر نمیتوان گفت «توانا بُوَد هر که دانا بُوَد.»
باید قبول کنیم میان دانستن و توانستن فاصله است که این فاصله با «مهارتآموزی» حل میشود. اکنون باید قبول کرد که «توانا بُود هر که دانا بُود» و بین توانایی و دانایی فاصلهای افتاده است که باید آن را پر کرد. این کتاب برای پرکردن این فاصله مفید است.
نوشتن فهرست کارها به صورت روزانه، اساساً برنامهریزی عمرتان به جزئیترین شکل است. غالب مردم اَشکالی از فهرست کار را مینویسند، ولی وقت اندکی برای برنامهریزی مناسب زمان و تحلیل بهرهوریشان میگذارند. این حقیقت دارد که افراد موفق و بسیار بهرهور زیادی هستند که فهرست کارهای آتیشان را نمینویسند، اما برای اکثریت ما، نوشتن اهداف و فهرست کارها، ساختار لازم برای موفقیت را فراهم میکند. نکتهٔ اصلی این است که صِرف نوشتن فهرست کارها برای موفقیت کافی نیست، بلکه چگونه نوشتن آنهاست که عامل موفقیت یا عدم موفقیت در رسیدن به اهدافمان است. این کتاب روشی برای نوشتن مؤثر فهرست کارها به شما نشان خواهد داد که برای رسیدن به اهدافتان توانمندتان میسازد.
خواندن کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که دچار اهمالکاری میشوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب راهکارهای علمی برای رهایی از بی عملی
«چگونه هدفگذاری کنیم؟
ناگفته نماند که نوشتن اهدافتان روی کاغذ، در قیاس با «نگهداشتن همهاش در ذهن خود» کار خوبی است. خیلی از کتابهای خودیاریگری، به یک مطالعه از دانشکدهٔ کسبوکار هاروارد اشاره میکنند که دریافته بود فقط ۳ درصد از فارغالتحصیلان مدیریت کسب و کار (MBA) اهدافشان را نوشته بودند و قابل توجه این بود که ۲۰ سال بعد، آن ۳ درصد بهطور متوسط ده برابر سایر همکلاسیهایشان که این کار را نکرده بودند، درآمد داشتند. حکایت عالیای است؛ تنها مسئله این است که این مطالعه هرگز انجام نشده بود و یک خرافه یا اسطورهٔ جدید است.
به هر حال، نباید گفته شود که هیچ سندی مبنی بر فواید نوشتن اهدافتان وجود ندارد. در یک مطالعه که توسط پژوهشگران دانشگاه «دامینیکن کالیفرنیا» انجام شد، معلوم گردید کسانی که طی مطالعه قرار بود اهدافشان را روی کاغذ بنویسند، نسبت به کسانی که صرفاً از آنها خواسته شده بود در مورد اهدافشان فکر کنند، بهتر عمل کردند.
در این بخش، اصول نحوهٔ تنظیم اهدافتان را خواهم گفت؛ بهخصوص اینکه:
ـ چگونه اهداف ملموس و مشخص تعیین کنید.
ـ اطمینان حاصل کنید که اهدافتان واقعگرایانه است.
ـ قبل از شروع یک هدف بازخورد بگیرید.
ـ میزان تعهدتان را به این هدف تعیین کنید.
ـ دلیل یا دلایلی را که این هدف برایتان اهمیت دارد، معلوم کنید.
ـ تصمیم بگیرید چه سنجههایی برای رصد پیشرفتتان به کار خواهید برد.
ـ اهدافتان را در یک چارچوب زمانی پیاده کنید.»
حجم
۱۸۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
حجم
۱۸۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه