کتاب به عشق او

کتاب به عشق او نوشته ریحانه جعفری‌ خیرآبادی توسط نشر مهرتا منتشر شده است. این کتاب با روایتی معاصر، به زندگی و دغدغه‌های جوانان امروز می‌پردازد و در قالب داستانی اجتماعی، تحولات شخصیتی و معنوی شخصیت اصلی را دنبال می‌کند. کتاب به عشق او با نگاهی به ارزش‌های اخلاقی و معنوی، تلاش می‌کند تصویری از مسیر تغییر و بازگشت به خود را به تصویر بکشد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب به عشق او

کتاب به عشق او اثر ریحانه جعفری‌ خیرآبادی، داستانی معاصر و اجتماعی را روایت می‌کند که محوریت آن بر تحولات درونی و معنوی یک جوان قرار دارد. این کتاب در قالب رمان و با زبانی امروزی، دغدغه‌های نسل جوان را در مواجهه با بحران‌های هویتی، تنهایی و جست‌وجوی معنای زندگی به تصویر کشیده است. روایت کتاب از زاویه‌دید اول‌شخص پیش می‌رود و خواننده را با فرازونشیب‌های احساسی و فکری شخصیت اصلی همراه می‌کند. 

ساختار کتاب حاضر مبتنی‌بر گفت‌وگوهای صمیمانه، خاطرات و تعاملات شخصیت‌ها است که فضای داستان را زنده و ملموس ساخته است. ریحانه جعفری خیرآبادی با بهره‌گیری از عناصر روزمره و ملموس، تلاش کرده است تا مخاطب را به دنیای شخصیت‌ها نزدیک کند و روند تغییر و رشد آن‌ها را به‌گونه‌ای باورپذیر نشان دهد. کتاب به عشق او، اثری است که در بستر زندگی شهری و روابط انسانی، به موضوعاتی چون فقدان، دوستی، معنویت و بازگشت به ارزش‌های اصیل می‌پردازد و تصویری از تلاش برای یافتن آرامش و هویت را ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان به عشق او

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

 داستان به عشق او با احضار شاهین توسط استادش در دانشگاه آغاز می‌شود؛ جوانی که پس از فوت پدر و مادرش، دچار سردرگمی و بی‌هدفی شده و روزهایش را در تنهایی و بی‌حوصلگی می‌گذراند. استاد از او می‌خواهد درباره‌ی شخصیتی به نام ابراهیم هادی تحقیق کند؛ نامی که کنجکاوی شاهین را برمی‌انگیزد و او را به سفری درونی و بیرونی می‌کشاند. در مسیر این تحقیق، شاهین با امین آشنا می‌شود؛ پسری که زندگی‌اش نیز خالی از درد و رنج نبوده است، اما با وجود مشکلات، آرامش و معنویت خاصی در رفتار و گفتارش موج می‌زند. دوستی شاهین و امین به‌تدریج عمیق‌تر می‌شود و شاهین تحت‌تأثیر سبک زندگی و باورهای امین، آرام‌آرام به بازنگری در گذشته و باورهایش می‌رسد.

حضور شخصیت‌هایی مانند حسین و خانواده‌اش، فضای جدیدی از دوستی، حمایت و معنویت را برای شاهین رقم می‌زند. روایت داستان با پرداختن به موضوعاتی چون نماز، دوستی، احترام به والدین و جست‌وجوی هویت، شاهین را به‌سوی تغییر و بازسازی شخصیت سوق می‌دهد. او در این مسیر با چالش‌هایی مانند وسوسه‌های گذشته، فشار دوستان قدیمی و تردیدهای درونی مواجه می‌شود، اما با کمک دوستان جدید و الهام از زندگی ابراهیم هادی، به آرامش و هدفی تازه دست می‌یابد. داستان با تأکید بر اهمیت انتخاب مسیر درست، نقش دوستان خوب و قدرت بازگشت به ارزش‌های اصیل، تصویری از تحول و امید را پیش روی خواننده قرار می‌دهد.

چرا باید کتاب به عشق او را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستانی ملموس و شخصیت‌پردازی نزدیک به واقعیت، به دغدغه‌های جوانان امروز درباره‌ی هویت، معنویت و دوستی می‌پردازد. کتاب به عشق او نشان می‌دهد که چگونه مواجهه با بحران‌ها و آشنایی با افراد تأثیرگذار می‌تواند مسیر زندگی را تغییر دهد. خواندن این اثر فرصتی است برای تأمل درباره‌ی انتخاب‌ها، بازنگری در ارزش‌ها و تجربه‌ی آرامش درونی در دنیای پرهیاهوی امروز؛ همچنین کتاب با طرح موضوعاتی مانند فقدان، دوستی، معنویت و بازسازی شخصیت، می‌تواند الهام‌بخش کسانی باشد که به‌دنبال تغییر و رشد فردی هستند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه‌ی این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که با بحران هویت، تنهایی یا تردیدهای معنوی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مفید است؛ همچنین کسانی که به داستان‌های اجتماعی با محوریت تحول شخصیتی و معنوی علاقه دارند، می‌توانند از فضای این اثر بهره ببرند. کتاب به عشق او به مخاطبانی که به‌دنبال بازنگری در سبک زندگی و ارزش‌های خود هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب به عشق او

«یعنی استاد بعد از چند ماه با من چکار دارد؟ این دفعه که دیگه کاری نکردم. پله ها را یکی یکی بالا رفتم تا به اتاق استاد رسیدم. در زدم و منتظر جواب ماندم. درست است کمی شر هستم. حالا شاید بیشتر از کمی؛ ولی ادب هم دارم. آن هم زیاد. صدایی شنیدم صدای استاد بود که می‌گفت: (بفرمائید) در را باز کردم. آرام سلام کردم و پرسیدم: (با من کاری داشتید استاد؟) تعارف می کند و می‌نشینم. می خوام یه کاری برام انجام بدی. چه کاری؟! دو ماه بهت فرصت می دم تا راجع به اسمی که می گم تحقیق کنی. چرا من؟ شما که می دونید اهل این کارا نیستم. ببین شاهین... ناراحت نشو...ولی... این حرف‌هایش را با مِن و مظِن می‌گوید. این‌قدر بدم می‌آید از این‌طور حرف زدن. - استاد راحت باشید، بفرمائید. فرض کن، شاید با این تحقیق عوض شی. پوزخندی زدم: یعنی یه تحقیق می تونه زندگی آدمو عوض کنه؟ - تو برو این تحقیق رو انجام بده. خودت می فهمی این اسم چه فرقی داره. خب اسمه چیه؟ ابراهیم هادی. کی هست این آقا ابراهیم؟ قرار نیست من بهت بگم. باید خودت بری تحقیق کنی. از استاد خدا حافظی کردم و از دانشگاه بیرون زدم.»