دانلود و خرید کتاب جزیره آرتورو السا مورانته ترجمه افسانه محمدپور
تصویر جلد کتاب جزیره آرتورو

کتاب جزیره آرتورو

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب جزیره آرتورو

کتاب جزیره آرتورو نوشتهٔ السا مورانته و ترجمهٔ افسانه محمدپور است. انتشارات نصیرا این رمان ایتالیایی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب جزیره آرتورو

کتاب جزیره آرتورو رمانی است که در ۸ فصل نوشته شده است. این رمان با فصلی به نام «پادشاه و ستارهٔ آسمان» آغاز شده و با فصلی با عنوان «بدرود»‌ به پایان می‌رسد. السا مورانته در رمانش را از زبان یک راوی اول‌شخص روایت می‌کند و می‌گوید که یکی از بزرگ‌ترین افتخارات این راوی، نام او بود. او بسیار زود فهمید که «آرتورو» به‌معنای نگهبان شمال، چهارمین ستارهٔ پرنور آسمان، در صورت فلکی گاوران (Boötes) از بزرگ‌ترین صور فلکی شمالی است؛ همچنین نام یکی از پادشاهان دوران باستان بوده است که در واقع رهبری یک گروه عدالت‌گستر را بر عهده داشت. این گروه، برادروار، برای برقراری امنیت و آرامش جامعه در کنار یکدیگر تلاش می‌کردند. این راوی کیست و چه قصه‌ای را روایت می‌کند؟

خواندن کتاب جزیره آرتورو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی ایتالیا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره السا مورانته

السا مورانته در سال ۱۹۱۲ در رم به دنیا آمد. او در ۲۰سالگی داستان‌هایی نوشت و در سال ۱۹۴۸ نخستین رمانش را با عنوان «دروغ‌ها و سِحر» به چاپ رساند که یک موفقیت مهم بود و جایزهٔ معتبری دریافت کرد. در سال ۱۹۴۱ با نویسنده‌ای به نام «آلبرتو موریویا» ازدواج کرد. آن‌ها در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند. دومین رمان مورانته، «جزیرهٔ آرتورو» بود که در سال ۱۹۵۷ بیرون آمد. این رمان هم تحسین منتقدان را در پی داشت و هم مهم‌ترین جایزهٔ ایتالیا یعنی جادوگر را برنده شد. سومین رمان این نویسنده در تاریخ ۱۹۷۴، اگرچه از دیدگاه منتقدان به‌خوبی قابل درک نبود، شاید مشهورترین رمانش باشد که با اصرارش، به‌عنوان یک کتاب جلد نازک به چاپ رسید تا خوانندگان بسیاری به آن دسترسی داشته باشند. «آراکوئلی»، آخرین رمان مورانته در ۱۹۸۲ چاپ شد. در طول سال‌ها، به چاپ داستان و شعر ادامه داد. بیشتر عمرش را در رم زندگی کرد، اما به‌طور گسترده به هند، چین، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده و مکان‌های دیگر هم سفر کرد. السا مورانته در سال ۱۹۸۵ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب جزیره آرتورو

«درحالی‌که با افکاری مجرمانه، زیر یک سقف با نانز، در کاخ رویاهایم به آرامی زندگی می‌کردم، قلعهٔ دیگری به همان اندازه، تمام ذهنم را درگیر خودش کرده بود. در آن تابستان، نوری درخشان، زندان جزیره را که همیشه در چشم من، خانه‌ای غم‌انگیزبود، برایم روشن کرده بود. مثل عِلم کیمیاگری که هرچیز بی‌ارزش را به طلا تبدیل می‌کند. اما تابستان آن سال برای ویلهلم گراسه جذابیتی نداشت؛ زیرا در گرم‌ترین روزهای تابستان، روشن‌ترین ساعات روز را در فضای بستهٔ اتاق سپری می‌کرد. انگار زمان برایش متوقف شده و شب‌های زمستان برایش ابدی شده بود. او مصّر بود از همهٔ کارهای لذت‌بخش فصل که برای ما بزرگترین تفریح بود، فرار کند. رنگ‌پریدگی‌اش در ماه‌های جولای و آگوست حسّی پر از غم و دلتنگی به من می‌داد؛ گویی نظم هستی دچار آشفتگی شده بود. اوایل به او اصرار می‌کردم که با من به ساحل بیاید و یا قایق‌سواری کند. اما او با رفتاری توهین‌آمیز دعوتم را رد می‌کرد. انگار عهد بسته بود که نفرتی کینه‌توزانه نسبت به خورشید، دریا و هوای گرم تابستان داشته باشد و با چشم پوشی از آنها، کاری برای تسکین درد و غم‌هایش انجام دهد، مثل یک زاهد که در حال تمرین ریاضت است تا لایق خداوند شود. ولی با تمام رفتار اسرارآمیزش، نمی‌توانست احساسش را پنهان کند. پاکی غیرزمینی قلبش را می‌دیدم که حتی در بدترین حالاتش، از این رفتارش دست نمی‌کشید و راضی بود.

سرانجام، از کنایه‌ها و اشاره‌هایش متوجه دلیل آن رفتارش شدم. علت کسی بود که دوستی با او از هرکس دیگری برایش مهم‌تر و در یک چهاردیواری محبوس بود. چطور می‌توانست وجود او را انکار کند؟ و از تابستان لذت ببرد؟ نه! او با اشتیاق دنبال این بود که بتواند ساعت به ساعت، رنج و درد دوستش را حس کند و به همین خاطر تمام تفریح و دلخوشی‌ها در نظرش پوچ و بی‌معنی بود. حتّی توصیف احساسی که آن زمان حاضر به بررسی‌اش نبودم، امروز هم برایم دشوارشده بود. شاید با چیزی که قبایل حضرت موسی درمعبد بَعلِ، شهر بابل، یا چیزی شبیه به آن باید احساس می‌کردند، می‌توانست قابل مقایسه باشد!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

حجم

۴۰۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۴۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان