کتاب ذرعان
معرفی کتاب ذرعان
کتاب ذرعان نوشتهٔ محمدحسن الحفری و ترجمهٔ سیدمحمود عربی است. انتشارات آناپل این رمان مدرن از کشور سوریه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب ذرعان
کتاب ذرعان به قلم محمدحسن الحفری، نویسندهٔ اهل کشور سوریه است که در آن بهسراغ سبکی خلاقانه و غیرمتعارف در ادبیات داستانی رفته است. راوی رمان از خاطرات دوران کودکی خود شروع میکند و به شرح وقایع جنگ تروریستی در سوریه میپردازد. این کتاب از نمونههای موفق رمانهای مدرن در ادبیات است. شخصیت اصلی رمان در آخرین لحظات زندگی خود، وقایعی را که در زادگاهش پشت سر گذاشته، بازگو میکند. نویسنده از شیوههای نوین داستانگویی در این اثر استفاده کرده است. رمان از آنجایی آغاز میشود که راوی خطاب به مادرش، به مرور خاطرات کودکی و جنگ تروریستی در سوریه میپردازد. او از موقعیت دشوار زندگی در این شرایط صحبت میکند و بدبختیهای مادرش را بهعنوان مثالی از سختیهایی که زنان سرزمینش متحمل شدهاند، به تصویر میکشد. راوی در ادامه به شیوههای استقامت و ایستادگی خود و هموطنانش در این برههٔ دشوار اشاره میکند.
نویسنده در صفحات اولیهٔ رمان از سرگشتگیهایش میگوید که نمیدانسته چرا هموطنانش از سرزمینی که به آنها تعلق دارد، فرار میکنند؛ پرسشی که هیچکس به آن توجهی نمیکند. مادر همواره آواز و ترانههایش را برای شادی و بهخاطر رهایی از غم درختها میخوانده و پدر هم مواظب میوههایی بوده که روی چهارپایان قرار میدادند. نویسنده سخن پدر را به یاد میآورد که زیر لب زمزمه میکرد «از ما بود که از آنها شد. ای کاش به ما بازگردد.» این جمله خلاصهای است از اتفاقات و دغدغههای زندگی راوی کتاب ذرعان. او در این حین از ارزش هنر، شادی و ضیافتهای کوچک هم غافل نشده است. توصیف محیط معصوم و چشمنواز روستایی و اشاره به حیوانات و پرندگان منطقه، از دیگر زیباییهای موجود در این رمان است. در این کتاب، وطن زمانی والا و بزرگ جلوه میکند که با عشق پیوند خورده باشد. راوی رمان، نسبت به زادگاه خود، احساس تعلق نمیکند، اما درعینحال بینهایت به آن علاقمند است. خواستهٔ او، آزادی سرزمین مادریش از چنگال دشمن است. نویسنده برای تشبیه زیبایی سوریه به زیبایی زنان، از توصیفات تٔثیرگذاری استفاده کرده است؛ محمدحسن الحفری همچنین در این اثر، به شخصیتهایی میپردازد که مورد بیعدالتی و آزار واقع شدهاند. این رمان شخصیتهای اندکی دارد، اما گفته شده است که نویسنده از طریق آنها به ارزش هنری والایی دست یافته که اثر حاضر را در شمار بهترین کتابهای او قرار میدهد.
خواندن کتاب ذرعان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر سوریه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ذرعان
««شب را در انداختن شکست به گردن دیگران سپری کردی»
آن صدا ناگهان مرا غافلگیر کرد. مقابلم جز قبرهای کهنه، و قبرهایی که رویشان سنگ قبر داشت چیزی ندیدم، گوشهایم را تیز کردم، جز صدای خشخش علفهای خشک که نسیم صبحگاهی آنها را جابهجا میکند چیزی نمیشنیدم. پس صدا از کجا بیرون آمد؟ آیا از درون من بود، یا از درون یکی از قبرها؟
به کاشیهای قبر مادرم نگاه کردم، شبنم صبحگاهی آن را درخشان و براق کرده بود، گویا تازه روی آن نشسته و آن را از گردوغبار زدوده.
برای اطمینان از تردیدی که لحظاتی همراهم بود گفتم: صبح بخیر.
وقتی سکوت بر همه جا حکمفرما بود فهمیدم که پادشاهی خواب همچنان بر اهالی آرامستان سیطره دارد و عنان زبانم تا بینهایت برای گفتن آنچه دوست دارم رها خواهد بود، هیچکس مانع سخنم نخواهد شد، یا آن را قطع نخواهد کرد و اگر بخواهم حتماً سخنرانی خواهم کرد.
مادرم، تو باعث بسیاری از شکست و ناکامیهای من هستی، چون در بیشتر جزئیات زندگی من دخالت کردی، پدرم نیز به تو کمک میکرد و به حرفهای تو ایمان داشت، حتی وقتی که خواستم برای ادامه تحصیل در دانشگاهم درس بخوانم، گفتی: شرایط زندگی ما این اجازه را نمیدهد.
در کار کشاورزی من دخالت کردی و مرا از کاشتن درختان میوه مانند دیگر فرزندان شهرک منع کردی.
آن روزها تو میگفتی: آن قطعههای کوچک زمین که در اختیار توست، در آینده از برادرم ناصر خواهد بود و فرزندان او وقتی بزرگ شوند در آنجا کشاورزی خواهند کرد.
تو هر اعتراض مرا درباره آن زمینها ساکت میکردی، حتی در بازیهای من دخالت میکردی، و وقتی میدیدی با سگمان "بطاح" بازی میکنم و دنبال او میدوم مرا کتک میزدی و از من میخواستی که کتابم را بردارم و برای چرای گاوها به سمت شمال یا غرب شهرک بروم.»
حجم
۶۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۶۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه