کتاب ببر سفید
معرفی کتاب ببر سفید
کتاب ببر سفید نوشتهٔ آراویند آدیگا و ترجمهٔ مژده دقیقی است. انتشارات نیلوفر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمانِ هندی در سال ۲۰۰۸ جایزهٔ منبوکر را از آنِ خود کرد.
درباره کتاب ببر سفید
کتاب ببر سفید در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسید و همان سال جایزهٔ منبوکر را به دست آورد. راوی این رمانْ پسری روستایی به نام «بالرام هاوائی» است. او دیدگاه طنزآمیز و تلخی را از مبارزات طبقاتی در هند به مخاطب نشان میدهد. بالرام بهعنوان راننده برای فردی ثروتمند کار میکند. او بهخاطر این شغل مجبور میشود از خانوادهٔ خود دور شود و در شهرهایی مثل دهلی و بنگلور زندگی کند. این راوی طی بازگوکردن خاطراتشْ مدام مرگ وحشتناک و زندگی تلخ پدر و مادرش را به یاد میآورد؛ برای همین است که میخواهد از طبقهٔ اجتماعی خود که چیزی جز فقر نصیبش نکرده، فراتر برود تا سرنوشتی مانند آنها نداشته باشد. در طول این رمان هندی، بارها گفته میشود که بالرام، شخصیت اصلی و راوی، بسیار متفاوت با اعضای خانوادهٔ خود رفتار میکند؛ حتی در مدرسه او را «ببر سفید» میخواندند. ببر سفید در فرهنگهای شرق آسیا نمادی از قدرت است؛ همچنین نمادی برای آزادی و فردیت محسوب میشود. بالرام با کسانی که با آنها بزرگ شده تفاوت دارد. او از تاریکی خارج شده و به نور راه یافته است.
رمان ببر سفید جامعهٔ مدرن هند را نشان میدهد و نشان میدهد همهچیز در این کشور بهشدت در حال مدرنشدن و پیشرفت است. بهگفتهٔ یکی از شخصیتها، همهچیز بهسوی آمریکاییشدن پیش میرود؛ حتی ممکن است از ایالاتمتحده هم جلو بزند! همین موضوع موجب اختلاف طبقاتی وحشتناکی در هند شده است. ۲ دستهٔ فقیر و غنی گویی در ۲ دنیای کاملاً متفاوت زندگی میکنند. ببر سفید بعد از چاپ با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد و حتی در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفت. آراویند آدیگا، نویسندهٔ کتاب، در مصاحبهای گفته است که با نوشتن این کتاب میخواست صدای مردم فقیرنشین و روستایی هند باشد.
خواندن کتاب ببر سفید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر هند و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آراویند آدیگا
آراویند آدیگا در ۲۳ اکتبر ۱۹۷۴ به دنیا آمد. او نویسنده و روزنامهنگاری هندی - استرالیایی است که در سال ۲۰۰۸ بهخاطر رمان «ببر سفید» موفق به دریافت جایزهٔ ادبی منبوکر شد. «ببر سفید» نخستین اثر این نویسنده است. آدیگا چهارمین نویسندهٔ هندی است که برندهٔ جایزهٔ منبوکر شده است. او روزنامهنگاری حرفهای خود را بهعنوان روزنامهنگار دارایی و امور مالی و بهصورت کارآموزی در فایننشیال تایمز آغاز کرد. این نویسنده، با نشر قطعههایی در «فایننشال تایمز اند مانی»، بازار سهام و سرمایهگذاری را پوشش خبری میداد و با افرادی مثل «دونالد ترامپ» مصاحبه میکرد. بررسی و بازبینی (نقد) او از کتاب «اسکارو لوسیندا» اثر «پیتر کری» که برندهٔ قبلی جایزهٔ بوکر بود، در The Second Circle (نقد ادبی آنلاین) منتشر شد. او پس از آن، بهوسیلهٔ تایمز استخدام شد؛ جایی که بهمدت ۳ سال، خبرنگار آسیای جنوبی باقی ماند.
درباره مژده دقیقی
مژده دقیقی (زادهٔ سال ۱۳۳۵) مترجمی ایرانی است که در ترجمهٔ آثار ادبی نویسندگان آمریکای شمالی به زبان فارسی فعال و پیشتاز است. او فارغالتحصیل رشتهٔ علوم سیاسی از دانشگاه شهید بهشتی است. او پس از تحصیل، مدتی در مطبوعات کار میکرد. «فرار» از آلیس مونرو، «نقشههایت را بسوزان» از جِس رو و دیگران، «حلقهٔ سرخ» (از سری ماجراهای شرلوک هولمز) آرتور کانن دویل، «ببر سفید» آراویند آدیگا، «ویرایش از زبان ویراستاران»، «زندانهایی که برای زندگی انتخاب میکنیم»، «ظلمت در نیمروز» از آرتور کوستلر، «خانوادهٔ مصنوعی» و... از ترجمههای او هستند.
بخشی از کتاب ببر سفید
«سرگذشت یک هندی خام.» اين عنوانی است که باید روی داستان زندگیام بگذارم.
من و هزاران نفر دیگر مثل من در این مملکت خام هستیم، چون هرگز به ما اجازه نداده اند تحصیلاتمان را تمام کنیم. کاسه سرمان را باز کنید، با چراغ قوه قلمی داخلش را نگاه کنید، و موزه عجیب و غریبی از فکرها را خواهید دید: جملاتی از تاریخ یا ریاضیات که از کتابهای درسی مدرسه در خاطرمان مانده (هیچ پسربچه ای به اندازه پسربچه ای که او را از مدرسه بیرون آوردهاند، تحصیلاتش را به خاطر ندارد، باور بفرمایید)، جملاتی درباره سیاست که وقتی در ادارهای منتظر آمدن کسی بوده ایم. در روزنامه ای خوانده ایم، مثلث ها و هرم هایی که در صفحات پاره شده کتاب های هندسه قدیمی دیده ایم که همه اغذیه فروشی های این مملکت هله هوله هایشان را توی آنها می پیچند، تکه هایی از اخبار رسمی رادیو آل ایندیا، چیزهایی که در آن نیم ساعتی که طول می کشد تا خواب تان ببرد به ذهن تان خطور می کند، مثل مارمولکهایی که از سقف روی سرتان می افتند -- همه این فکرها که نصفه نیمه شکل گرفته اند و درک شده اند و نیمه درست اند، با بقیه فکرهای نیمچه خام توی سرتان قاتی می شوند، و به گمانم این فکرهای نصفه نیمه همدیگر را از راه به در می کنند و فکرهای نصفه نیمه دیگری پس می اندازند و براساس همین فکرهاست که رفتار میکنید و با همین فکرهاست که زندگی میکنید.
داستان تعلیم و تربیت من داستان شکل گرفتن یک آدم خام است.
ولی، آقای نخست وزیر، دقت کنید! آدم هایی که تعلیم و تربیت شان تمام و کمال بوده بعد از دوازده سال مدرسه و سه سال دانشگاه کت و شلوارهای شیک می پوشند، در شرکت ها مشغول به کار می شوند و بقیه عمرشان از آدم های دیگر دستور میگیرند.
کارآفرین ها از گِلِ خام ساخته می شوند.
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
نظرات کاربران
از بهترین کتابهایی که خواندنش را به علاقهمندان ادبیات توصیه میکنم. رمانی سرراست و بیپرده از چهره چرکی که زیر پوست هند در حال توسعه پنهان است