دانلود و خرید کتاب خلاصی مارشا نورمن ترجمه فائزه فلاحی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خلاصی

کتاب خلاصی

نویسنده:مارشا نورمن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خلاصی

کتاب خلاصی نمایشنامه‌ای نوشتهٔ مارشا نورمن و ترجمهٔ فائزه فلاحی است و انتشارات دیدار آن را منتشر کرده است. خلاصی گذار از عزت است، از سوءاستفاده به احترام، که ما را وادار به هم‌ذات‌پنداری و تفکر می‌کند و همین ما را بس، چراکه تغییر همیشه با تفکر آغاز می‌شود.

درباره کتاب خلاصی

خلاصی اولین نمایشنامهٔ مارشا نورمن، نویسندهٔ آمریکایی، محرکی برای تفکر به نظام اجتماعیِ حاضر است؛ یک انتقاد به این واقعیت که افراد سابقه‌دار در مواجهه با جهان بیرون شانسی ندارند. برچسب‌هایی که به افراد زده می‌شوند، بر روی آن‌ها و برداشت دیگران از آن‌ها تأثیر می‌گذارد. این برداشت‌ها رفتار یک فرد را به انحراف از نظام اجتماعی یا انطباق با آن هدایت می‌کند. مارشا نورمن به‌عنوان یک نویسندهٔ زن، با توجه به تعاملات اجتماعی پیچیدهٔ قرن بیستم، در این نمایشنامه تئوری برچسب‌گذاری را با فمینیسم ادغام می‌کند و موقعیت زنان را به‌عنوان قشر آسیب‌پذیر جوامع به تصویر می‌کشد. او نشان می‌دهد که چگونه و تا چه حد زندگی یک فرد تحت تأثیر جامعه، به‌خصوص مردان، است. این بدان معناست که آن‌ها نمی‌توانند به‌عنوان هویت‌های مستقل، مشخص و کامل عمل کنند. غالباً در نمایشنامه‌های نورمن، زنان و مردان انتظارات و درک متضادی دارند و مکالمات آن‌ها با سوءتفاهم، فریب یا خصومت شکل می‌گیرد. به‌طور کلی نورمن، نمایشنامه‌های خود را با هدف تعیین میزان استقلال زنان در جامعهٔ آمریکا می‌نویسد، تا با آشکارسازی ریشه‌های ستم زنان که شامل شرایط و نهادهایی است که باید کاملاً تغییر داده شوند، توانایی زنان برای انتخاب و همچنین خودمختاری آن‌ها به فعلیت برسد.

شخصیت اصلی نمایشنامهٔ خلاصی از برخورد با دختری سیزده‌ساله در بیمارستان دولتی مرکزی الهام گرفته شده است. 

مسئلهٔ دیگری که در آثار نورمن به چشم می‌آید مادرانگی است. مادرانگی از دیدگاه نورمن با تعریف همیشگی از یک مادر فاصله دارد. «مادر» همیشه به‌عنوان یک زن فداکار دیده می‌شود، شخصی بدون هویت، کسی که با سروکله‌زدنِ مداوم با بچه‌های کوچک در کل روز تعریف می‌شود. این تصویر از مادر که تنها کارش بچه‌دارشدن و انجام کارهای خانه است، منجر به مضمون «ماتروفوبیا» در ادبیات می‌شود. ماتروفوبیا ترس از شبیه مادرِ خود شدن و فراتر از آن، ترس از مادرشدن است. مارشا نورمن از تجربیات زندگی خود و همهٔ روابط زنانه‌ای که در زندگی خود دارد به‌عنوان منبع موضوع نمایشنامه‌هایش استفاده می‌کند. در حقیقت، روان دو نوع زن، یعنی مادر و دختر، را کاوش می‌کند و پیوندی را که بین آن‌ها وجود دارد نشان می‌دهد. چارچوب روابط مادر و دختری در بیشتر آثار نورمن، از نوع روابط گرم و صمیمی نیست. در این کتاب، رابطهٔ آرلی/آرلن با مادرش سراسر ترس و گاه از سر وظیفه است که آن‌ها را مقابل یکدیگر قرار می‌دهد اما شخصیت مادر و دختر هر دو تحت تأثیر نیروی ستمگرِ مردسالار در زندگی آن‌ها شکل می‌گیرد. این نیرو شوهر/پدر است که در نمایشنامهٔ خلاصی رابطهٔ طبیعی مادر و دختری را نابود کرده است. 

خواندن کتاب خلاصی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران نمایشنامه‌های مدرن پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارشا نورمن

اغلب نمایشنامه‌های مارشا نورمن (متولد ۱۹۴۷) انعکاسی از رابطهٔ مارشا با مادرش است؛ مادری که به همهٔ چیزهایی که نورمن از انجام آن‌ها بسیار لذت می‌برد مانند «نوشتن، یادگیری زبان، داستان‌ها و برقراری ارتباط با دنیای بزرگ» بسیار مشکوک بود. مادرش از همهٔ کارهایش متنفر بود. او فکر می‌کرد همهٔ کارهایش عوامانه است و در نهایت محکوم به فناست. از آنجا که پیرو مذهبی‌های بنیادگرا بود، باور داشت کودکان محلی «به اندازهٔ کافی خوب نیستند» و فرزندش را از کودکان دیگر دور نگه می‌داشت. بنابراین نورمن به موسیقی و کتاب روی آورد و کودکی خود را با خواندن کتاب و شرکت در تئاتر گذراند. نورمن بر این باور است که تنهایی دوران کودکی‌اش موجب شد که نوشتن را به‌عنوان یک حرفه دنبال کند. او در دوران دبیرستان در روزنامه و کارهای مربوط به سالنامه فعالیت می‌کرد. در سال ۱۹۶۹ لیسانس خود را در رشتهٔ علوم انسانی از دانشگاه لوئیزویل دریافت کرد. وی پس از فارغ‌التحصیلی به‌عنوان روزنامه‌نگار شروع به کار کرد و برای لوئیزویل تایمز مقاله و نقد کتاب، نمایشنامه و فیلم نوشت. او همچنین برای تلویزیون آموزشی کنتاکی مطالبی می‌نوشت. سال‌ها بعد، پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در زمینهٔ آموزش هنر از دانشگاه لوئیزویل، شروع به تدریس در مدارس دولتی کرد و در بیمارستان دولتی مرکزی کنتاکی به نوجوانان دارای آشفتگی عاطفی آموزش می‌داد. مارشا نورمن، در سال ۱۹۷۶، به نمایشنامه‌نویسیِ تمام‌وقت روی آورد.

خود او هم همچون شخصیت‌های کتاب‌هایش این شکست عاطفی را تجربه کرد؛ اما هر کدام از آن‌ها پایان متفاوتی داشتند. عواطف زنانِ کتاب‌های نورمن بی‌جواب باقی می‌مانَد و همیشه به‌دنبال شخص دیگری می‌گردند تا بتوانند آن «حلقهٔ گم‌شده» را پیدا کنند. بسیاری از زنان در جست‌وجوی عشق و درک مادرانه به زنان دیگر مراجعه می‌کنند. بنابراین، آن‌ها به دو «زن» تقسیم می‌شوند. مادر بیولوژیکی که نمایندهٔ فرهنگ داخلی و مردسالار است و معتقد است که موفقیت او در ایجاد نسخه‌ای از خودش است. زن دیگر، مادری عامل است که شاید زنی هنرمند یا معلم و یا استادی مجرد باشد که نمایان‌گر گزینه‌های دیگر زندگی است. زنان تنها زمانی می‌توانند به‌درستی عمل کنند که نه بر اساس هنجارهای نظارتی جامعه، بلکه بنا به خواسته‌های شخصیتی خود تصمیم بگیرند و به آن‌ها فرصت‌های برابر واقعی در هر زمینه از زندگی فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و شغلی ارائه شود.

ما به‌عنوان دختر به مادرانی نیاز داریم که در کنار روابط و وظایف، آزادی خود را می‌خواهند. ما نباید ظرف انکار و سرخوردگی زن دیگری باشیم. کیفیت زندگی مادر - هرچند جنگ‌زده و قدرتمند- وصیت اصلی او برای دخترش است، زیرا زنی که می‌تواند به خودش باور داشته باشد، یک مبارز است و همچنان برای ایجاد زندگی بهتر در اطراف خود مبارزه می‌کند و به دخترش نشان می‌دهد که جهان برای پذیرش او آماده است و می‌تواند فراتر از آن‌چه که تصور می‌کند باشد.

بخشی از کتاب خلاصی

«بنی: هیچ‌کس نیست که از تو مراقبت کنه.

آرلن: (روزنامه‌های قدیمی و بقیهٔ آشغال‌ها را از زمین برمی‌دارد.) من خودم از خودم مراقبت می‌کنم. این کار رو به اندازهٔ کافی انجام داده‌م.

بنی: حتماً این کار رو کردی و خودت رو به زندان انداختی، آرلی!

آرلن: (چرخ‌های چمدان می‌چرخند و معلوم نیست چرا این پسر خفه نمی‌شود!) آرلی خودش رو به زندان انداخت، آرلن بیرونه، باشه؟

بنی: هی! می‌دونم ما گفتیم که حرفی راجع به اون نمی‌زنیم، اما من مدت طولانی‌ایه که مراقبت‌ام. ۸ سال مراقب بودم که شامت رو بخوری. من به این عادت کردم، می‌دونی؟

آرلن: خب، می‌تونی دیگه عادت نداشته باشی.

بنی: پس چرا از من خواستی تو رو برسونم این‌جا؟

آرلن: من نخواستم. این مشکل خودت بود.

بنی: اگه من نمی‌رسوندمت می‌خواستی چی‌کار کنی؟ یه اتوبوس برونی، چند تا سرباز سوار کنی و خودت رو تو یه دردسر دیگه بندازی؟

آرلی: (از کنار در کمد به‌سمت آپارتمان خرامید، انگار به‌سمت یک سرباز که در مشروب‌فروشی نشسته است، می‌رود.) باشه، کی می‌خواد برای من یه آب‌جو بخره؟

آرلن: تو باید با فورت ناکس بری خونه.

آرلی: سربازهای لعنتی، هر کجا که بخوان مست می‌کنن. (می‌ایستد.)

آرلن: قطعا دوستش خواهی داشت.

آرلی: خُب آرلی! سهمت رو بردار.

آرلن: اونا چمدونها رو بیرون روی چمن‌ها گذاشتن که بگردنش.

آرلی: (به‌نظر می‌رسد که بر نردهٔ مشروب‌فروشی تکیه داده است.) امروز موهات رو کوتاه کردی، عسلم؟!

بنی: من فقط نمی‌خواستم ۲۰ دلاری که سرپرست بهت داده رو برای رفت‌وآمد خرج کنی. (آرلی می‌خندد.)

آرلن: تو فکر می‌کنی این چیزی بود که می‌خواستم؟

نگهبانی ظاهر می‌شود و با حرکات سر به آرلی اشاره می‌کند که دنبالش برود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۱۸۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان