کتاب اندیشه البرز
معرفی کتاب اندیشه البرز
کتاب اندیشه البرز نوشته و پژوهش بهرام بیانی است و نشر ماهی آن را منتشر کرده است. این کتابْ یادنامهٔ «دکتر محمدعلی مجتهدی»، رئیس دبیرستان البرز و بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف است.
درباره کتاب اندیشه البرز
کتاب اندیشه البرز تلاشی است برای ادای دِین به یکی از برجستهترین شخصیتهای فرهنگی ایران. در طول سدهٔ گذشته دکتر محمدعلی مجتهدی یکی از تأثیرگذارترین افراد در توسعهٔ آموزش در ایران بوده است. ایشان از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۵۷ عهدهدار ریاست یکی از مهمترین دبیرستانهای ایران، یعنی دبیرستان البرز، بودند. در طول این دوران، جوانان مستعد بسیاری در این مدرسه درس خواندند و بالیدند و بعدها در حوزههای گوناگون منشأ خدمات فراوان شدند. شماری از مهمترین شخصیتهای علمی و فرهنگی و سیاسی کشور تحصیلکردهٔ البرز بودند و شاگرد دکتر مجتهدی. البته کارنامهٔ درخشان این مرد بزرگ به دبیرستان البرز محدود نمیشود. یکی از مهمترین دانشگاههای ایران، یعنی دانشگاه صنعتی شریف، نیز به همت دکتر مجتهدی تأسیس شد. همچنین ایشان مدتی ریاست دانشگاه شیراز، پلیتکنیک تهران و دانشگاه ملی (شهید بهشتی) را نیز به عهده داشتند.
بهرام بیانی، نویسندهٔ این کتاب، دوران دبیرستان را در البرز گذرانده و در سال ۱۳۴۵، یعنی نخستین سال فعالیت دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف)، دانشجوی این دانشگاه شده است. این دانشگاه را محمدعلی مجتهدی به پیشنهاد محمدرضاشاه پهلوی بنا نهاد و خود در نخستین سال تحصیلی و چند ماهی از سال تحصیلی دوم نایبالتولیهٔ آن بود. دوران کوتاه مدیریت مجتهدی در دانشگاه صنعتی با فرازونشیبهای بسیاری همراه شد و سرانجام نیز شاه فرمان به برکناری او داد. دکتر مجتهدی در ایام بازنشستگی همواره از این دوران کوتاه با تلخی و حسرت یاد میکرد و افسوس میخورد که قدرش دانسته نشد و دستهایی پنهان نگذاشتند دور گردون بر مراد او برود و گلستانی که در خیال میپروراند به کلبهٔ احزانش بدل گشت. چنانکه در مقدمهٔ مفصل این کتاب خواهد آمد، پای نگارنده نیز به این ماجرا کشیده شد و ناخواسته نقشی به عهده گرفت.
باری، سالیان دراز از آن روزها گذشت و دکتر مجتهدی چهره در نقاب خاک کشید و بهرام بیانی نیز آرامآرام پای در سنین سالخوردی گذاشت. در اوایل دههٔ هشتاد بود که او تصمیم گرفت کتاب حاضر را تدارک ببیند و اصطلاحاً با یک تیر چند نشان بزند؛ هم مقدمهٔ مبسوطی بنویسد در شرح خدمات علمی و فرهنگی دکتر مجتهدی، هم بهتفصیل به دورهٔ مدیریت او در دانشگاه صنعتی بپردازد و اسرار پشت پردهٔ آن ماجرای غمانگیز را فاش سازد و هم گزیدهای فراهم آورد از نوشتههای شماری از برجستهترین چهرههای علمی و فرهنگی کشور درباب خدمات دکتر مجتهدی. لذا کتاب حاضر به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول به قلم نگارنده است و در آن کوشیدهاست روایتی به دست دهد از حیات علمی دکتر مجتهدی، از سالهای تحصیل در فرانسه تا روزهای بازنشستگی و خانهنشینی. طبعاً، با توجه به آنچه پیشتر گفته شد، دورهٔ مدیریت دکتر مجتهدی در دانشگاه صنعتی بیشترین بخش این مقدمهٔ طولانی را تشکیل میدهد. بخش دوم نیز بیست وچند نوشته و مقاله است به قلم تعدادی از فضلای روزگار ما. عمدهٔ این مقالات به میراث دکتر مجتهدی در دبیرستان البرز میپردازند که حقاً برگ زرین کارنامهٔ اوست. برخی از این نوشتهها پیشتر در مجلات و نشریات چاپ شدهاند و برخی نیز نخستین بار در این مجموعه میآیند.
خواندن کتاب اندیشه البرز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب جذاب را به دانشآموزان قدیم دبیرستان البرز، دانشجویان دانشگاه شریف که میخواهند با تاریخچهٔ دانشگاهشان بیشتر آشنا شوند، با پژوهشگران حوزهٔ تاریخ معاصر و دوستداران تاریخ شفاهی و نقل خاطرات بزرگان ایرانزمین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اندیشه البرز
«محمدعلی مجتهدی در سال ۱۲۸۷ در لاهیجان به دنیا آمد. نام پدرش میرزامحمود بود و نام مادرش مولودخانم. پدربزرگش نیز میرزاحسن مجتهد نام داشت که در نجف اشرف در فقه و اصول به درجهٔ اجتهاد رسیده بود و نام خانوادگی مجتهدی به این علت است. «میرزاحسن مجتهد سه پسر و یک دختر داشت. نام پسر بزرگتر احمد بود و نام پدرم محمود و سومی از زن دیگر به نام یحیی که شناسنامهاش را فرید مجتهدی گرفته بود.»
میرزامحمود، معروف به محمود میراب، در لاهیجان مسئول تقسیم آب در مزارع برنج و باغهای چای بود. سرمیرآب بود و ملک و مزرعهای هم داشت، با خط وربط، منظم و منضبط و بسیار جدی. نظم وانضباط و جدیت و صورت مجتهدی شبیه پدر بود.
میرزاحسن در نجف ازدواج کرده بود و نوادگان به مادربزرگ خود میگفتند «خانم نجفی و پدربزرگ را «حاجی مجتهد» خطاب میکردند. میرزاحسن، ضمن تحصیلات حوزوی، به نجوم نیز علاقه داشت و پس از مرگ اتاقی پر از وسایل نجومِ آن روزگار، از قبیل انواع کره و دوربین و پرگار و گونیا، از او به جا مانده بود. «درست یاد دارم وقتی من کلاس ششم ابتدایی بودم، [خانم نجفی] یک جعبهٔ پرگار و گونیای خیلی قشنگ به من داد که امروز نمیتوان نظیر آن جعبهٔ پرگار و گونیا را کمتر از سیصد فرانک خرید. ضمناً کتابی خطی از تصاعد هندسی و غیرهندسی با خط خوب حاج مجتهد نوشته شده بود. او [آن] را هم به من داد.
در آن زمان سنّم دوازده یا سیزده سال بیش نبود. از این کتاب حسابِ خطی به خط جدّم تصاعد هندسی و غیرهندسی را با مطالعه یاد گرفتم.»
مجتهدی در سال ۱۳۰۴ برای گذراندن دورهٔ متوسطه از لاهیجان به تهران آمد. چهار سال در دبیرستان دارالمعلمین مرکزی و دو سال آخر، یعنی پنجم و ششم، در دبیرستان شرف تحصیل کرد. در سال ۱۳۱۰، پس از پایان تحصیلات ششسالهٔ متوسطه، دیپلمه شد.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه