دانلود رایگان کتاب بیقرار لیلا سپهوند
تصویر جلد کتاب بیقرار

کتاب بیقرار

نویسنده:لیلا سپهوند
انتشارات:نشر گنجور
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بیقرار

کتاب بیقرار نوشتهٔ لیلا سپهوند است. نشر گنجور این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعه‌ای از شعرهای نو از این شاعر معاصر ایرانی را در بر گرفته است.

درباره کتاب بیقرار

کتاب بیقرار ۱۷ شعر از لیلا سپهوند را در بر گرفته است. عنوان بعضی از این شعرهای نو عبارت از «بهار امید»، «نگاهت خفته»، «کشتزار مکافات»، «طغیان احساس» و «شکوه و مناجات» است.

شعر فارسی عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری به‌وجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به‌لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است.

معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم می‌کنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) می‌دانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو می‌سروده‌اند.

خواندن کتاب بیقرار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بیقرار

«طغیان احساس نبود

صدای زنگ خطر دلم بود

صدای ناقوس کلیسا نبود

صدای تهنیت گفتن اطرافیان

به زردی برگ باغ و خشکی لب من بود

کلید آویزان در جیب ژان وان ژان تو

کلید خوشبختی و آزادگی من نبود

طلسم لمس آخرین دستان یک مرد بود

در دلم یک تکه سنگ نفس می‌کشد

مواظب باش از نفس نیفتد

چشمهٔ چشمانم در شکاف این سنگ

روان خواهد شد روزی

اگر بشکند بغض این تنهایی

ریشه‌هامان در همه پیچان

برگ‌هامان از نگاهامان سیراب

بر فکر پیوند ساقه‌هامان بودم

تا گل‌های معصومیت عشق را متولد کنیم

از من و تو، طراوت غنچهٔ جاودانگی

یک کودک را فارغ کنیم

تلو تلو خوردن خرگوش را ما به دنیا

هدیه کنیم، با آغوش سرد و گرممان

اما، طغیان احساس نبود

سیلی آخر، نزاع آخر، چکابهٔ خون از لب

لرزش دستانم، قرار ندارند

از بی‌کسی، ناچیزی خودم شده باور

آن نوت آخر، که در کرات گفتی به تکرار

توهیچی، توهیچی ... ناچیزی

ماهی دریای آمون بودم

دنیا به من ستم کرد

اینک، توتیای کتابخونهٔ قصه‌هام»

کاربر 4630648
۱۴۰۲/۱۱/۱۶

لطفاً به عنوان نویسنده این کتاب از شما مخاطبین اهل مطالعه و ادبیات شعرنو خواهشمندم ،که درصورت امکان مطالعه این کتاب نظر خود را یادداشت فرمایید. از شاعران ادبیات فارسی معاصر در جهت راهنمایی بنده سپاس گذارم.

kimiasphwnd
۱۴۰۱/۰۹/۱۶

کتاب عالی و خوبی بود و شعر های روان خوبی داشت این کتاب و به بقیه توصیه میکنم

حجم

۱۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

حجم

۱۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۷ صفحه

قیمت:
رایگان