دانلود و خرید کتاب عادت های کله خری جین سینسرو ترجمه نفیسه تنکابنی
تصویر جلد کتاب عادت های کله خری

کتاب عادت های کله خری

معرفی کتاب عادت های کله خری

کتاب عادت های کله خری نوشتهٔ جین سینسرو و ترجمهٔ نفیسه تنکابنی و ویراستهٔ سمانه عباسی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب، به افزایش آگاهی، تعیین حدومرزها و اصلاحات رفتاری روزانه‌ای که نیاز دارید تا عادت‌ها را درون خود نهادینه کنید، دست پیدا می‌کنید.

درباره کتاب عادت های کله خری

کتاب عادت های کله خری دنبالهٔ سری کتاب‌های تو کله‌خر هستی است. در کتاب تو کله‌خطر هستی نویسنده معتقد است: افکار ما کلام ما را می‌سازند، کلام ما باورهای ما را شکل می‌دهند، باورهای ما کم‌کم به عادت تبدیل می‌شوند و عادت‌ها ماهیت واقعی ما را به نمایش می‌گذارند. جین سینسرو در کتاب عادت های کله خری به موضوع عادت‌ها می‌پردازد.

فصل‌های این کتاب از این قرار هستند:

فصل ۱: عادت‌ها هویت تو را شکل می‌دهند

فصل ۲: حدومرزهای سالم: قهرمانان ناشناختهٔ عادت‌های موفق

فصل ۳: تغییر شکل به نسخهٔ جدید خودت

فصل ۴: ۲۱ روز با عادت‌های کله‌خری

فصل ۵: جسارت داشته باش که خودت باشی

خواندن کتاب عادت های کله خری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کسانی که می‌خواهند از شر عادت‌های زندگی‌شان نجات پیدا کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عادت های کله خری

«به یاد دارم در دههٔ سی زندگی‌ام در آپارتمانم در منهتن با نامزدم خوش‌وبش می‌کردیم و مشغول تماشای عکس‌هایی بودیم که من آن‌ها را در کاسهٔ خیلی بزرگی ریخته و روی میز اتاق نشیمن قرار داده بودم. من چند صد عکس از مقاطع مختلف زندگی‌ام را درون ظرفی تلنبار کرده بودم. من و نامزدم همین‌طور که مشغول نوشیدن بودیم، در میان عکس‌ها جست‌وجو می‌کردیم و بعضی از آن‌ها را بیرون می‌کشیدیم. البته من وانمود می‌کردم که در حال تماشای عکس‌ها هستم. درواقع سعی می‌کردم یواشکی عکس‌هایی را که در آن‌ها خوب و جذاب به نظر می‌رسیدم یا عکس جهانگردی‌هایم را سوا کنم و روی عکس‌ها قرار دهم تا مطمئن شوم که او آن‌ها را می‌بیند. اما از شانسِ بدِ من، او بی‌توجه به عکس‌های روی ظرف، دستش را در کاسه فرو برد و عکسی را بیرون کشید که مربوط به شانزده‌سالگی‌ام بود که با موهای دم‌موشی و بازوهای لاغر در راه ورودی خانهٔ دوستم ایستاده بودم و تی‌شرت آبی‌رنگی به تن داشتم که روی آن نوشته شده بود «برای یک بازیکن تنیس، عشق هیچ مفهومی ندارد». همچنین همین‌طورکه در حال خوردن چیپس بودم، خندهٔ مصنوعی و غیرقابل کنترلی دهان گشادم را به عرض صورتم باز کرده بود.

من عمداً سعی می‌کردم عکسی را که در آن دامن کوتاهی پوشیده بودم و روی صحنه گیتار برقی می‌زدم، به او نشان دهم. «اوه، خدای من، داستان احمقانهٔ این شب را باید برایت تعریف کنم...»، اما او عکسی را که خودش پیدا کرده بود بیشتر به صورتش نزدیک کرد تا دقیق‌تر آن را ببیند. من بدون اینکه اهمیت بدهم پرسیدم: «کجای این عکس این‌قدر جالب است؟»

او گفت: «نمی‌دانم، چیزی در این عکس است که مرا به خود جذب می‌کند. انگار اینجا خود واقعی‌ات هستی».

این خودسازی همه‌جانبه (پرورش عادت‌های نیکو، بیرون رفتن از منطقهٔ امن، گسترش درک واقعیت، کله‌خر بودن) رقابت یا رسیدن به خط پایان نیست که مفهومش این باشد که «بالاخره انجامش دادم». همچنین منظور این نیست که وقتی افکار مثبتی نداری و احساس می‌کنی بازنده‌ای، با انجام دادن این کارها حال خودت را خوب کنی یا روی اهداف مشخصت کاملاً متمرکز شوی یا ۲۴ ساعته و هفت روز هفته پاشنه‌هایت را از شادی و عشق به خود به هم بکوبی و سروصدا راه بیندازی. (می‌توانی تصور کنی بودن در کنار چنین شخص چقدر آزاردهنده خواهد بود؟) همهٔ این کارها برای این است که برای خودت راه باز کنی، ابزار، اطلاعات و انگیزهٔ لازم را برای خود فراهم کنی و اجازه دهی تا خود اصیل و واقعی‌ات خودش را نشان دهد.

اصیل بودن یعنی دوست داشتن کسانی که دوستشان داری، دنبال کردن چیزهایی که به آن‌ها علاقه‌مندی، خندیدن به چیزهایی که به نظرت خنده‌دارند. همچنین اصیل بودن یعنی به خودت اجازه دهی تا تفکرت را عوض کنی، اشتباه کنی، مثل احمق‌ها رفتار کنی، تقاضای بخشش کنی، غمگین شوی، احساس تنهایی کنی، کندذهن و تنبل باشی. اصالت واقعی یعنی اینکه خودت را همان‌طورکه هستی در آغوش بکشی، هم وقتی دامن کوتاه پوشیده‌ای و صحنه را به لرزه درمی‌آوری و هم وقتی چیپس ذرت می‌خوری و متعجبی که کی علائم بلوغ در تو ظاهر شده است.

وقتی این‌گونه باشی، عادتی را که در حال پرورش آن هستی به چشم فرصتی می‌بینی که گوهر نایاب اصالتت را متبلور و درخشان می‌کند نه اینکه عادتت را گواه این بدانی که بالاخره تو هم از نظر اجتماعی به فردی مقرراتی و عامه‌پسند تبدیل شده‌ای.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
هیچ انسانی کامل نیست و همهٔ انسان‌ها براساس آنچه به ذهنشان می‌رسد رفتار می‌کنند (و این شامل دستورالعمل‌های غلطی هم می‌شود که در گذشته به ذهنمان القا کرده‌ایم)، همچنین باید بدانی که همهٔ ما تمایل داریم خود را دست‌کم بگیریم و به‌جای آنکه به‌خاطر موفقیت‌هایمان جشن و سرور به پا کنیم، شکست‌هایمان را فریاد بزنیم.
احسان رضاپور
هرچه تکرار عادت‌های خوب را برای خودت آسان‌تر کنی و برعکس تکرار عادت‌های بد را سخت‌تر، احتمال موفقیت بیشتر می‌شود.
بهار
وقتی رفتار یا عملی را به‌اندازهٔ کافی تکرار می‌کنید، در مغز خود مسیرهای عصبی جدیدی را ایجاد می‌کنید که عادت‌ها بدون هیچ‌گونه تلاشی و به‌صورت خودکار در آن‌ها جریان می‌یابند و کاری می‌کنند که شما چیزی از ساختن این مسیرها را به خاطر نیاورید.
بهار
اما اغلب عادت‌ها به مدتی زمان نیاز دارند تا نتایج مطلوب را نشان دهند و همین موضوع خلق عادت جدید را دشوارتر می‌کند، زیرا ما انسان‌ها همواره به‌دنبال بازده فوری کارهایمان هستیم.
بهار
یا راحت‌تر می‌توانی در وعدهٔ صبحانه ماهی بخوری، اگر در ژاپن زندگی کنی.
بهار
چیزها و کسانی که تو را احاطه کرده‌اند، در پرورش و ترک عادت‌هایت نقش حیاتی دارند؛ مثلاً ترک نوشابه‌های گازدار بسیار آسان‌تر خواهد بود اگر اطرافیان تو هم تمایلی به نوشیدن آن‌ها نداشته باشند یا اگر یخچالت را از انواع نوشابه‌ها انباشته نکنی، گرایشت به مصرف آن‌ها کمتر می‌شود، یا چنانچه در نزدیکی محل سکونت باشگاه ورزشی وجود داشته باشد، تمرین یوگا برایت آسان‌تر خواهد بود، یا فرد موفق‌تری خواهی بود اگر بیشتر با افراد موفق و تأثیرگذار معاشرت کنی
بهار
بنابراین بهتر است برنامه‌ریزی برای عادت‌های جدید را به اول صبح موکول کنیم تا نتایج بهتری به دست آوریم، زیرا انجام دادن عادت‌های جدید پیش از آنکه به حواس‌پرتی‌های روزانه دچار شویم، بسیار آسان‌تر است.
بهار
عادت‌ها به‌صورت خودکار مشکلات بدن را حل می‌کنند تا مغز بتواند برای ذخیرهٔ اطلاعات جدید فضای کافی در اختیار داشته باشد و وظایفش را بهتر انجام دهد. عادت‌ها در یک زنجیرهٔ متوالی و به‌وسیلهٔ یادآور آغاز می‌شوند.
بهار

حجم

۱۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۷۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان