کتاب اثر مرکب
معرفی کتاب اثر مرکب
کتاب اثر مرکب نوشتهٔ دارن هاردی و ترجمهٔ علیرضا خاکساران است و انتشارات آموخته آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب آهسته و پیوسته موفقیتتان را چندین برابر کنید. این کتاب قدرتمند و عملی که بر پایهٔ سالها تجربهٔ اثباتشده و سودآور است، به شما نشان میدهد برای بیشترین استفاده از فرصتهای اطرافتان، چگونه از استعدادهای ویژهٔ خود بهرهبرداری کنید. این کتاب، برای دستیابی به موفقیتی که حتی در تصورتان هم نمیگنجد صندوقچهای پر از ایدههای طلایی است!
درباره کتاب اثر مرکب
اگر در جادهٔ موفقیت منتظر کسی هستید که شما را با خود بکِشد، این کتاب را رها کنید و به انتظار کشیدن ادامه دهید، ولی اگر علاوه بر شیرینیهای جادهٔ موفقیت، حاضرید درد و مشقت این راه را به جان بخرید، کتاب اثر مرکب همان چیزی است که به آن نیاز دارید.
این کتاب حاصل تفکرات دارن هاردی، سردبیر مجلهٔ موفقیت است؛ کسی که در این سِمت، تمام اصول موفقیت را شنیده، دیده و بیشتر آنها را به کار بسته است. عصارهٔ تجربیات دست اول وی از اصولی را که واقعاً لازمهٔ موفقیت هستند بدون هیچ رنگ و لعاب اضافهای در این کتاب خواهید یافت.
آیا تا به حال داستان خرگوش و لاکپشت را شنیدهاید؟ این کتاب راهنمایی عملی برای تبدیل شدن به آن لاکپشت است. این کتاب به شما میگوید چگونه رهرویی باشید که آهسته و پیوسته مسیر موفقیت را طی میکنید و عواملی را که باعث میشوند گهی تند و گهی خسته در این مسیر قدم بردارید بدون پرده، بدون رودربایستی و بدون اینکه مراعات حالتان را بکند، به شما میگوید، ولی دانستن این عوامل به تنهایی کافی نیست و برای موفقیت باید با انتخابهایی که میکنیم، عادتهای مزاحم را از بین ببریم، عادتهای جدیدی خلق کنیم و با ثباتقدم تأثیرات اقداماتمان را مرکب سازیم.
با خواندن این کتاب، احتمالاً به این نتیجه خواهید رسید که برای موفقیت به ابزار، اطلاعات و مهارتهای جدیدی نیاز ندارید، بلکه فقط باید نگرشتان را عوض کنید. بیشتر ما اهمیت اصولی را که نیاکانمان برای رسیدن به موفقیت به کار بستهاند، فراموش کردهایم. دنیای شتابزدهٔ کنونی صبر را از ما گرفته است و تبلیغات و ورودیهای منفی که از زمین و زمان بر ما میبارند دیدمان را به دنیا منحرف و نگرشمان را آلوده کردهاند. تفکر موفقیت یکشبه، ما را از داشتن ثباتقدم غافل کرده است. به جای باور داستان موفقیتِ افرادِ واقعاً موفق، پایان خیالی سریالها و فیلمها و شاهزادهٔ سوار بر اسب سفید را باور کردهایم. وقت آن رسیده از خواب غفلت بیدار شویم و این کتاب را در دنیای پر از تبلیغات واهی چراغ راهمان کنیم. فراموش نکنید یادگیری بدون به کارگیری بیفایده است و انگیزهٔ بدون عمل به خودفریفتگی ختم میشود.
اگر به دنبال کتابی میگردید که اصول واقعی موفقیت را بیان کند (کتابی با برنامهٔ واقعی، با ابزارهایی واقعی که بتواند زندگیتان را تغییر دهد و رؤیاهایتان را محقق کند) اثر مرکب همان چیزی است که به دنبالش هستید!
خواندن کتاب اثر مرکب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب اثر مرکب راهنمای قدرتمند و جامعی برای رسیدن به موفقیت است. این کتاب برای رساندن شما از جایگاه فعلیتان به جایگاهی که میخواهید باشید، استراتژی تمام و کمالی را ارائه میدهد. نام دارن هاردی با موفقیت عجین شده است! پیشنهاد میکنیم این کتاب را بخوانید، اصول آن را انجام دهید و به موفقیت دست یابید.
هر کسی که به دنبال موفقیت است، بیچونوچرا باید این کتاب را بخواند. میخواهید بدانید برای موفقیت باید تن به چه کارهایی بدهید؟ میخواهید بدانید برای موفقیت باید دست به چه کارهایی بزنید؟ جواب تمام این سؤالات را میتوانید در صفحات این کتاب پیدا کنید. کتاب اثر مرکب یک راهنمای عملی مختصر و مفید با نثری گویاست.
اگر تشنهٔ موفقیت هستید، این کتاب همان چیزی است که عطشتان را فرو مینشاند. عصارهٔ تمام موفقیتهایی که همیشه به دنبال آنها بودهاید در این کتاب چکانده شده است. این کتاب را نخوانید، بلکه آن را با دقت مطالعه کنید، بِجَوید و راهنمای عملی زندگیتان قرار دهید.
درباره دارن هاردی
دارن هاردی، ناشر و سردبیر مجلهٔ موفقیت، بر همان مسندی تکیه زده است که زمانی در این مجله متعلق به اوریسون سوئِت ماردن، دبلیو. کلمنت استون، ناپلئون هیل و اوجی ماندینو بود. دارن شانزده سال است که از پیشتازان حوزهٔ توسعهٔ فردی بوده و این فعالیتها منجر به تأسیس دو شبکه تلویزیونی (به نامهای شبکهٔ مردم (TPN)، و شبکهٔ آموزش موفقیت (TSTN)) با محوریت توسعهٔ مهارتهای فردی شده است. این شبکهها بیش از هزاران برنامهٔ تلویزیونی، رویدادهای زنده و برنامههای متنوع را با همکاری بسیاری از سرشناسترین کارشناسان، تولید و پخش کردهاند.
دارن ماحصل همین اصولی است که در کتاب اثر مرکب، از آنها پردهبرداری میکند. در مقام یک کارآفرین، در هجده سالگی درآمد سالانهٔ چندصدهزار دلاری و در بیستوچهارسالگی بیش از یک میلیون دلار در سال درآمد داشته است. در بیستوهفتسالگی مالک شرکتی با درآمد ۵۰ میلیون دلاری شد. او به هزاران کارآفرین آموزش داده، مشاور بسیاری از شرکتهای بزرگ بوده و عضو هیئتمدیرهٔ چندین شرکت و سازمان غیرانتفاعی است.
با توجه به اینکه ناشر و سردبیر مجلهٔ موفقیت است، برای مصاحبه با کارشناسان خبره در زمینهٔ عملکرد و موفقیت از جایگاه ویژهای برخوردار است و از طریق گفتوگو با بسیاری از بهترین مدیر عاملهای حال حاضر جهان، کارآفرینان تحولآفرین، ورزشکاران مشهور، هنرمندان و قهرمانان المپیک، رازهای پشت موفقیت خارقالعادهٔ آنها را برملا میکند و با ما در میان میگذارد.
دارن، هر ماه گلچینی از بهترین اطلاعات و استراتژیهای موجود را همراه با اصول موفقیتی که در اثر تجربه به دست آورده، در صفحات مجلهٔ موفقیت، در وبلاگش، در حساب توئیترش، در حساب فیسبوکش و در برابر چشمان کارآفرینان حاضر در رویدادهای سراسر کشور، ارائه میدهد. هستهٔ اصلی فلسفهٔ دارن در تجارت و زندگی علاقهٔ او به توسعهٔ مهارتهای فردی است. او خودش را ملزم میداند تا در راه رسیدن به تواناییهای بالقوه، برای داشتن زندگیِ پربارتر و رضایتبخشتر، به دیگران کمک کند.
دارن سخنران کلیدی بسیار محبوبی است و اغلب در در برنامههای رادیوی ملی و شبکههای تلویزیونی مختلف ظاهر میشود.
بخشی از کتاب اثر مرکب
«اصطلاح «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» به گوشتان خورده؟ تا حالا داستان لاکپشت و خرگوش را شنیدهاید؟ خانمها و آقایان، من لاکپشت آن داستان هستم. اگر زمان کافی در اختیارم قرار دهید، تقریباً هر کسی را در هر زمانی و در هر رقابتی شکست میدهم؛ اما چرا پیروز میشوم؟ پیروزیام به این دلیل نیست که بهترین، باهوشترین یا سریعترین فرد آن رقابتم. به این دلیل پیروز آن رقابتم که عادتهای سازندهای را در خودم پرورش دادهام و در به کارگیری آنها ثابت قدم بودهام. هیچکس در جهان به اندازهٔ من به ثباتقدم اعتقاد ندارد. ثابت قدم بودن کلیدی است که در نهایت قفل موفقیت را باز میکند و من گواه زندهٔ این ادعا هستم، ولی با این حال، برای افرادی که برای رسیدن به موفقیت تقلا میکنند، ثباتقدم یکی از بزرگترین موانع است. خیلیها نمیدانند چگونه در کاری پایداری پیشه کنند. من از آن دسته آدمها نیستم و از این بابت باید سپاسگزار پدرم باشم. در واقع، پدرم اولین مربیام در شعلهور کردن قدرت اثر مرکب بود.
وقتی هجده ماهه بودم، والدینم از هم جدا شدند و پدرم مرا به تنهایی بزرگ کرد. او اهل بزرگ کردن من لای پر قو نبود. پدرم مربی سابق فوتبال آمریکایی یکی از دانشگاهها بود و ذهنم را از کودکی برای کسب موفقیت برنامهریزی کرده بود.
به لطف پدرم، هر روز صبح ساعت شش بیدارباش بود، آن هم نه با تکانِ دلسوزانهٔ شانهام و نه حتی با صدای روشن شدن رادیو، بلکه هر روز صبح با صدای برخورد مرتب وزنههای آهنی پدرم با کف بُتنی گاراژ خانهمان که جنب اتاقم بود، بیدار میشدم. مثل این بود که در سه چهار متری منطقهای که در آن مشغول ساختوسازند از خواب بیدار شوید. او جملهٔ «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» را با رنگ روی دیوار گاراژ نوشته بود و همینطور که هالتر سنگین را بلند و آن را عَلَم میکرد، لانج با دمبل یا اسکات پا میرفت، به آن جمله خیره میشد. هوا چه بورانی، چه بارانی یا چه آفتابی بود، پدرم با شلوارک ورزشی و گرمکن کهنهاش بیرون میرفت و ورزش میکرد. حتی یک روز هم نبود که این کار را نکند. آنقدر دقیق بود که میتوانستید ساعتتان را با روال زندگیاش تنظیم کنید.
نسبت به یک خدمتکار و باغبان خانه، کار بیشتری برای انجام دادن داشتم. به محضی که از مدرسه برمیگشتم، همیشه فهرستی از دستورات پدرم انتظارم را میکشیدند: علفهای هرز باغچه را از ریشه در بیاور، برگها را با شنکش جمع کن، کف گاراژ را دستمال بکش، گردگیری کن، جارو بکش، ظرفها را بشور، هر چی به ذهنتان میرسد جزء این دستورات بود. عقب ماندن در درسها هم قابل قبول نبود. همینی بود که بود.
پدرم واقعاً از آن دست آدمهایی بود که «هیچ بهانهای» را قبول نمیکرد. من و برادران و خواهرانم هیچوقت اجازه نداشتیم که به خاطر مریضی در خانه بمانیم، مگر اینکه واقعاً حالمان آن چنان بد بود که بالا میآوردیم، خونریزی میکردیم یا «استخوانهایمان» از شدت جراحت «بیرون» میزد. اصطلاح «بیرون زدن استخوان» از سابقهٔ مربیگریاش سرچشمه میگرفت. بازیکنهای تیمش میدانستند اجازه ندارند تعویض شوند، مگر اینکه آسیب جدی ببینند. یک بار بازیکن خط حملهٔ تیمش از او خواست که تعویضش کند. پدرم گفت: «اصلاً راه ندارد، مگر اینکه استخوانت بیرون زده باشد». آن بازیکن محافظ شانهاش را بالا کشید و با اطمینان میگویم که استخوان ترقوهاش بیرون زده بود و فقط به این خاطر پدرم اجازه داد که از زمین بازی خارج شود.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبیه ولی قیمتش بسیار زیاده به خاطر همین ۲ ستاره ندادم