دانلود و خرید کتاب بیست هزار آرزو آناهیتا چشمه علایی
تصویر جلد کتاب بیست هزار آرزو

کتاب بیست هزار آرزو

ویراستار:محمد علی پور
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بیست هزار آرزو

کتاب بیست هزار آرزو نوشتهٔ آناهیتا چشمه علایی و ویراستهٔ محمد علی پور است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. این کتابْ داستان پزشکی است که در آغاز ۵۱سالگی، در حالی که از زندگی روزمره خسته شده، تصمیم می‌گیرد یک رمان بنویسد و به آرزوی دیرینه‌اش یعنی نویسندگی دست یابد.

درباره کتاب بیست هزار آرزو

داستان بیست هزار آرزو دربارهٔ زنی است که از ۱۲سالگی نوشتن را با خاطره‌نویسی آغاز کرده و اکنون پس از ۲۵سال کار و فعالیت در حوزهٔ پزشکی با روحیه‌ای خسته از ارتباط هر روزه با مریضی و بیماران، درد و مرگ، دوست دارد نشاط و انرژی تازه‌ای وارد روح و روانش کند و به بزرگ‌ترین لذت زندگی‌اش دست یابد. او ۱۵ سال پیش ازدواج کرده و صاحب فرزند نمی‌شود و زندگی سرشار از آرامشی را می‌گذراند. این فکر جدید در یک آرایشگاه به سرش خطور می‌کند.

در میان این داستان، قصهٔ دیگری نیز به قلم این خانم دکتر که تمرین نویسندگی می‌کند، به تصویر کشیده می‌شود و در حقیقت دو قصه در یک کتاب وجود دارد!

ماجرای قصه‌ٔ دوم در مورد دختر جوانی به نام فرناز است که همانند خودِ نویسنده در عرصهٔ پزشکی خدمت می‌کند. خانم دکترِ میانسال از چیزهایی که در زندگی روزمره‌اش می‌گذرد، می‌نویسد و در همین حین داستان فرناز را به نمایش می‌گذارد. دختری که در یاهومسنجر در پی شخصی مناسب برای صحبت‌کردن و مکالمه می‌گردد و با مردی ۴۵ساله که ۱۳ سال از خودش بزرگ‌تر است، آشنا می‌شود.

رمان بیست هزار آرزو دربارهٔ آرزوها و اهداف و رویاهای تمام دختران و زنان است؛ کسانی که با رویاهای بزرگ پا به دنیای جدیدی می‌گذارند اما ممکن است سرخورده شوند.

خواندن کتاب بیست هزار آرزو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بیست هزار آرزو

«اووور داپ داپ داداداپ... قییژژژ قووووژ سسسسس دادی دادی دااااا خشششش

اینترنت وصل شد.

پنجرهٔ یاهو مسنجر را باز کردم. در بخش جست‌وجو، یک آقای دکترِ مجرد چهل‌وپنج‌ساله، ساکن تهران را یافتم. آنلاین بود و علامت «سرم شلوغه!» نداشت. تایپ کردم: «سلام!»

فوری پاسخ داد: «سلام!»

خودم را معرفی کردم: «خانم، ۳۲ ساله، تهران، مجرد، پزشک».

جواب آمد: «من هم پزشک هستم و مجرد، البته ۴۵ ساله».

گفت‌وگو آغاز شد. پانزده دقیقه‌ای گفت‌وگو کردیم. اتصال به اینترنت دو سه بار قطع شد، ولی من از رو نرفتم و دوباره متصل شدم. قطعی مودم دیال‌آپ برای من مسئله‌ای عادی و طبیعی بود. اینترنت پنج دقیقه وصل بود و بعد قطع می‌شد. پنج دقیقه طول می‌کشید تا مودم قیژ و قوژ کند و دوباره وصل شود. این دشواری‌های کوچک نمی‌توانست مرا از فضای مجازی دور کند. گفت‌وگوی ما آن‌قدر ادامه پیدا کرد که بفهمم او کوهنورد است و عاشق طبیعت و کتاب. کتابی که در حال خواندنش بود، جلد هشتم تاریخ تمدن، دوران لویی چهاردهم بود. پس از چند دقیقه مکاتبه، او گفت بیمار دارد و از من خواست که چت کردن را ساعت نه شب ادامه دهیم.

خانم مسنی چند بار روی شانه‌ام می‌زند و می‌گوید: «ای بابا! چرا جواب نمی‌دهی دختر جان! صد بار صدایت زدم. آن خودکار را بده به من».

خانم! من دارم می‌نویسم!...»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان