دانلود و خرید کتاب سوگواری در دوبلین انریکه بیلا ماتاس ترجمه زهره قلی پور
تصویر جلد کتاب سوگواری در دوبلین

کتاب سوگواری در دوبلین

معرفی کتاب سوگواری در دوبلین

کتاب سوگواری در دوبلین نوشتهٔ انریکه بیلا ماتاس و ترجمهٔ زهره قلی پور است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. این کتاب داستان سفر ناشری اسپانیایی به شهر دوبلین، زادگاه جیمز جویس و ساموئل بکت، است.

درباره کتاب سوگواری در دوبلین

ساموئل ریبا، شخصیت نخست این رمان، از بازماندگان نسل روبه‌زوال ناشران کارکشتهٔ ادبی‌ است و تک‌تک روزهای قرن حاضر را نومیدانه شاهد انقراض تدریجی و بی‌صدای هم‌قطاران فرزانه‌اش بوده که هنوز هم خورهٔ کتاب‌اند و هرگز از ادبیات دل نکنده‌اند. دو سال پیش به مشکلات مالی خورد، اما توانست انتشاراتش را قبل از اجبار به اعلام ورشکستگی تعطیل کند. ورشکستگی سرنوشت محتومی بود که انتشاراتش، به‌رغم اسم و رسمی که در کرده بود، با سر به‌سویش می‌شتافت. طی سی و اندی سال کار مستقل، از این بالا و پایین‌ها و بردوباخت‌های خانه‌خراب‌کن زیاد دیده. دلیل به گل نشستن کارش را هم سرپیچی خودش از چاپ قصه‌های خون‌آشامیِ گوتیک و دیگر مهملات باب روز می‌داند و همین باعث شده از اصل موضوع غافل بماند؛ اصل موضوع هم این است که اصلاً از هوش مالی بویی نبرده و بدتر از آن، یحتمل تعصب افراطی‌اش روی ادبیات به خاک سیاهش نشانده.

ساموئل ریبا معروف به ریبا از اغلب نویسندگان بزرگ روزگارش کتاب چاپ کرده. از عده‌ای فقط یک اثر، ولی همین کفایت می‌کرده تا اسم آن نویسنده‌ها در کارنامه‌اش درج شود. می‌داند در حرفهٔ شریف او هنوز هم دن‌کیشوت‌های نترس پیدا می‌شوند، ولی ترجیح می‌دهد خودش را خاتم ناشران بداند. تصوری رؤیایی از خود دارد و روز و شبش را با این خیال سپری می‌کند که ختم یک دوران و فرجام جهان فرا رسیده و مسلماً تخته شدن ناگهانی کاروکاسبی‌اش منشأ چنین احساسی است. هم‌وغمش این است که زندگی‌اش را همچون آفرینشی ادبی ببیند و با همان تلقی‌های غلط‌غلوطی تفسیر کند که در خور خوانندهٔ پروپاقرص کهنه‌کاری چون اوست.‌ تازه، دلش خوش است یک ناشر خارجی پیدا شود و اموالش را بخرد، اما چند وقتی‌ست دیگر خبری از چانه‌زنی‌ها نیست. به روان‌پریشی حاد تاریک‌بینانه و تشویش‌آمیزی مبتلا شده. هنوز که هنوز است هیچ‌چیز و هیچ‌کس قانعش نکرده که پیر شدن هم محاسن خودش را دارد. دارد؟

شاید سفر به برلین بتواند حال و هوای او را تغییر دهد. شاید تولدی دوباره برای او باشد. و شاید هم آنجا سوگی در انتظارش باشد.

خواندن کتاب سوگواری در دوبلین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سوگواری در دوبلین

«اگر هم روزی این نویسندهٔ دست‌نیافتنی، این شبح، این نابغه را پیدا می‌کرد، یارو چه حرف تازه‌ای داشت که بسیاری کسان دیگر دربارهٔ شکاف میان امیدهای جوانی و واقعیت‌های میان‌سالی نگفته باشند؛ دربارهٔ واهی بودن انتخاب‌های ما، پوچی تقلاهایمان در راه موفقیت، گریزپایی زمان حال و آینده‌ای که قلمروی پیری و مرگ است. از آن بدتر، هر ناشر تیزبین چه الم و عذابی باید به خود بدهد تا دنبال آن اشباح، آن نویسندگان عوضی بگردد. الان که در ساحلی نزدیک قلب عالم، مقابل آب‌های نیلی‌رنگ دراز کشیده و دورتادورش حوله‌ها و کلاه‌های قرمز شنا و امواج ملایمی‌ست که به ریگ‌های تفتهٔ زردگون زبان می‌زنند، غرق در همین فکرهاست؛ ساحلی حیرت‌انگیز در کنجی از بندر نیویورک.

بیدار که می‌شود، با حس سرشکستگی از اینکه باورش شده بود واقعاً در آن ساحل دراز کشیده و سرافکنده از اینکه ناخودآگاه نمکی بر زخم نهانی ناشران پاشیده، به تعجیل لباس می‌پوشدتا مبادا وقت تلف کندو به همان شعبهٔ همیشگی بانک بیلبائو بیسکای می‌رود. می‌داند این وقت روز تک‌وتوک در آنجا مشتری پیدا می‌شود و بنابراین می‌تواند هرچه زودتر کار خسته‌کننده‌اش را به انجام برساند. نزد مدیر خوش‌اخلاق بانک می‌رود و بی‌مقدمه به او اطلاع می‌دهد می‌خواهد نصف سپرده‌ای را که در صندوق سرمایه گذاشته به حساب دیگری در صندوق خزانهٔ خارجی از زیرمجموعه‌های همان بانک منتقل کند. ابتدا از مدیر بانک سؤال می‌کند تا مطمئن شود این اوراق قرضه در حساب جدید کاملاً تضمین شده‌اند. بعد ترتیب انتقال وجه را می‌دهد. سپس به خانم مدیر سفارش می‌کند مبلغی از پولش در حساب فعلی را به بانکی دیگر، بانک سانتاندر، منتقل کنند. خانم مدیر می‌داند اجازه ندارد از او بابت پشت‌پا زدنش به بانک توضیح بخواهد، ولی خیلی دلش می‌خواهد بداند کجای کارشان اشتباه بوده که او را به این جابه‌جایی واداشته است. ریبا چند فرم دیگر هم امضا می‌کند و دسته‌چکی را طلب می‌کند که در مراجعهٔ قبلی فراموش کرده بودند تحویلش دهند. مؤدبانه و با چهرهٔ جدی از آنجا می‌زند بیرون. در خیابان برای تاکسی دست تکان می‌دهد و می‌رود به آن‌سوی شهر، به محلهٔ سانتس و یکی از شعب بانک سانتاندر. برادر کوچک‌تر سلیا که مدتی‌ست آنجا کار می‌کند، به او پیشنهاد طرح بازنشستگی با سود عالی هفت درصد داده است. تصمیم به ثبت‌نام در طرح بازنشستگی از حالا دمغش کرده، چون تصور پیر شدن هرگز به مخیله‌اش راه نیافته بود. بااین‌همه ترجیح می‌دهد مصلحت‌اندیش باشد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۸۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۷۴,۵۰۰
تومان