کتاب آهوی شیفته
معرفی کتاب آهوی شیفته
کتاب آهوی شیفته نوشتهٔ شهین صمدی علی نیا است و نشر بید آن را منتشر کرده است. این کتاب بررسی تطبیقی رمان جان شیفته و شوهر آهوخانم از منظر فمینیستی است.
درباره کتاب آهوی شیفته
کتاب آهوی شیفته تالیف دکتر شهین صمدی علینیا یک تحقیق ادبی است که نویسنده در آن به بررسی تطبیقی رمان جان شیفته و شوهر آهو خانم از منظر فمینیستی میپردازد.
موضوع اصلی این پژوهش، بررسی تطبیقی رمان شوهر آهو خانم، نوشتهٔ محمد علی افغانی و جان شیفته، نوشتهٔ رومن رولان است. موضوع هر دو رمان اجتماعی است و در ماجراهای هر دو رمان، وضعیت زن در چهارچوب شکل سنتی خانواده هر دو جامعه بازگو شده است. نویسنده در این کتاب این دو رمان را که هر دو اثر توسط نویسندگان مرد نوشته شدهاند منظر فمینیسم بررسی میکند.
خواندن کتاب آهوی شیفته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ ادبیات داستانی و نقد ادبی از منظر فمینیسم پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آهوی شیفته
«اگر حماسه را مربوط به قرون و اعصار گذشته بدانیم، بیتردید، رمان را باید حماسۀ انسان جدید دانست. در حماسهها و اسطوره ها، انسانها با خدایان و عناصر ماورای زمینی در نبرد بودند و سرنوشتی محتوم و گاهی شوم برای آنان مقدر شده بود که خود هیچ اختیار و قدرتی در تغییر آن نداشتند. شاه ادیپ، نمیتوانست از آن چه برایش رقم زده بودند، بگریزد، به ناچار پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد. رویین تنان نیز از آسیب در امان نبودند و مقتلی داشتند که آنان را به ناچار مرگ پذیر ساخته بود.
رمان که محصول انقلاب صنعتی اروپا است، در حقیقت حماسۀ انسان جدید است. قهرمان رمان تنها با خویشتن و انسانها در نبرد است. این باردشمن او دیو سپید و یا سیکلوپها و عجایبی که در ایلیاد و ادیسه دیدیم نیست. روابط پیچیدۀ انسانی سر نوشت انسان جدید را رقم میزند. مدرنیزه شدن انسان پس از انقلاب صنعتی در اروپا، اگر چه برکتی برای بشر بود و به آزادی زنان، ظهور دموکراسی، احقاق حق کارگران و غیره انجامید، اما اهمیت منافع شخصی و رواج فقر و فساد را نیز به دنبال داشت. نظام سرمایه داری که اکنون رشد بیحد و حصری کرده بود وبا محوریت پول و سرمایه، کم کم انسان را از محوریت زندگی خارج میکرد و اصالت را به پول و سرمایه میداد.
روشنفکران جدید مانند امیل زولا و گی دو موپاسان و مانند این ها، به کمک انسانی شتافتند که چرخهای صنعت آنها را در لای دندههای خود له میکرد. آنان دنبالۀ کار ویکتور هوگو را گرفتند و به کمک زن شتافتند، زیرا با آن که گامهای مهمی در باب آزادی زن بر داشته شده بود، با این حال هنوز زن، در حالت خسوف کمینگی قرار داشت و جنس دوم به شمار میرفت.
اگر بپذیریم روشنفکران کسانی هستند که فرهنگ سازی میکنند باید بر این باور باشیم که روشنفکر کسی است که میخواهد فشاری را که از سوی مراکز قدرت به او و جامعه وارد میشود، بر طرف کند. نحوۀ رهایی از این سلطه را روشنفکران به جوامع القا میکنند. بنابراین میتوان گفت، روشنفکر حقیقی کسی است که غیر قابل پیش بینی باشد و نیز اندیشههای او، شعارهای جزم گرایانۀ احزاب نباشد. به بیان دیگر روشنفکر متعهد، کسی نیست که در برج عاج ساکن گردد و وابسته به نژاد، ملت و یا سرزمینی خاص باشد. ما این گونه رهایی و تعهد همه جانبه را بیشتر در میان هنرمندان مییابیم. از این روی در این پژوهش به سراغ رمان نویسانی رفته ایم که به نوعی روشنفکران روزگار خود هستند.
فمینیسم یا مکتب اصالت زن، از جمله دغدغههای انسان معاصر، به ویژه رماننویسان معاصر است. نویسندگان انسانگرا اعم از زنان و مردان نویسنده در این حوزه، با اندیشههای قرون وسطایی در باب زن، به نبرد پرداخته اند، زیرا مسئولیت متحول کردن وضعیّت اسفبار زنان، مسئولیتی مردانه یا زنانه نیست، بلکه این وظیفه بر دوش همۀانسانها سنگینی میکند.
وجود زنانی چون سیمون دوبوار، فیلسوف و داستاننویس فرانسوی و ویرجینیا وولف، رماننویس توانای انگلیسی و دیگران، بیانگر این نکته است که زنان برای برون رفت، از حوزۀ کمینگی که محصول جهل اجتماع بدوی گذشته است، گامهای بلندی بر داشته اند. این زنان روشنفکر در یافتهاند که برای تحقق آرمان آزادی زن، باید هم زمان به آزادی کامل بیندیشند و زن را جدا از آزادی انسان مورد بحث قرار ندهند، زیرا میدانیم که برخی از زنان، بدون توجه به مسئلۀآزادی حقوق بشر، به سوی فمینیسم افراطی کشیدهاند که چیزی جز تخریب به دنبال ندارند.
تحقق آرمان آزادی زن، مستلزم تحول بنیادی، فرهنگی است. فرو ریختن یکبارۀ دگماتیسم فکری رویایی است ناممکن، مادام که ابزار اندیشیدن دگرگون نگردد، این تحول نه تنها در نوع نگاه و اندیشۀ مردانه به زن، بل در نوع نگاه و اندیشۀ زنانه به خویش نیز باید صورت پذیرد. آنچه موجب گردیده تا طرح آزادی زن از صد سال پیش تا کنون در ایران پیشرفتهای قابل ملاحظهای نیابد، ریشه در تحجر فکری و انجماد نظری صاحب نظران از یک سو و عدم پیوستگی و همبستگی زنان به عنوان جبههای واحد از دیگر سوی دارد. درصد قابل ملاحظهای از زنان با پذیرفتن موضع جنس دومی، بر ابقای اندیشههای قرون وسطایی در باب زن میافزایند بیآنکه خود بدانند که قربانی سیاستهای ارتجاعی و مرد سالارانۀ القا شده از سوی کسانی هستند که بودشان و وجودشان نه متکی بر ارزشهای خویش که مبتنی بر نفی و انکار دیگری (زن)است. برای رهایی از جهل و نادانی راهی جز روشنگری نیست. ادبیات و رمان به عنوان ابزار روشنگری فرصتی است برای آگاهانیدن و رهانیدن. تو مرا نیک بیاموز من خود راه خویش خواهم آموخت.»
حجم
۱۰۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه
حجم
۱۰۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۱ صفحه
نظرات کاربران
بسیار عالی