کتاب پول خوشحال

کتاب پول خوشحال نوشتهٔ کن هوندا و ترجمهٔ رسول فیروزی است. نشر مون این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد هنر ژاپنیِ آشتی با پول است.

درباره کتاب پول خوشحال

آیا پول‌های شما می‌خندند؟ این پرسشی است که عنوان پیش‌گفتار کتاب پول خوشحال را تشکیل داده است. این کتاب در ۵ فصل دربارهٔ پول به‌مثابهٔ انرژی سخن گفته است. در این کتاب به چندین پرسش پاسخ داده شده است؛ پرسش‌هایی مانند این‌ها:

- با پول چطور رفتار کنم؟

- آیا می‌توانم بدون فداکاری پول بیشتری داشته باشم؟

- آیا می‌توانم تا زنده هستم، آرامش داشته باشم؟

- برای اینکه زندگی‌ای شاد، موفق، مرفه و هدفمند داشته باشم، چه کنم؟

همان‌طور که کتاب‌های دیگر این نویسنده، به‌گفتهٔ خودش، زندگی میلیون‌ها انسان را تغییر داده، این کتاب هم زندگی شما را دگرگون خواهد کرد.

خواندن کتاب پول خوشحال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کن هوندا

کن هوندا نویسندهٔ ژاپنی کتاب‌های حوزهٔ پیشرفت فردی است که از سال ۲۰۰۱ بیش از ۷ میلیون جلد از کتاب‌هایش فروخته شده است. او به‌دلیل ادارهٔ کسب‌وکارهای مختلف، در حوزهٔ مالی متخصص شده است. نوشته‌های او حوزه‌های مالی و خودیاری را به یکدیگر پیوند می‌دهد و بر ایجاد ثروت و خوشحالی فردی از طریق صداقت درونی تمرکز دارد. او اولین فردی است که از کشور ژاپن به عضویت شورای رهبری تحول‌بخش راه یافته است. او به زبان‌های ژاپنی و انگلیسی تسلط دارد. کتاب «پول خوشحال» یکی از آثار مکتوب اوست.

بخشی از کتاب پول خوشحال

«کیف پولی را که دوست جدیدم به من برگردانده بود در دست داشتم. با خودم گفتم: چه خوب! همهٔ پول‌هایی که این سال‌ها به دست آورده‌ام، از آدم‌های راضی به من رسیده؛ آدم‌های شکرگزار و شاد. بعد، کمی به این فکر کردم که پول‌هایم را چطور به دست آورده‌ام. بله، من همهٔ پول‌هایم را واقعاً از راه خدمت به دیگران درآورده بودم. به دیگران کمک کرده بودم موفق، پول‌دار و توانمند شوند. کمک کرده بودم آرامش، شادی و شکرگزاری را حس کنند. به این فکر کردم افرادی که به من پول می‌دادند، وقتی کتاب‌هایم را می‌خوانند یا در سمینارها و کارگاه‌هایم شرکت می‌کنند، چه حسی دارند (در دوره‌ای، برای هزاران نفر از سرتاسر جهان سخنرانی می‌کردم). بعد به کتاب‌هایم فکر کردم و اینکه چند نفر زندگی‌شان را بعد از خواندن آن‌ها تغییر داده‌اند؛ شغلشان را عوض کرده‌اند؛ ازدواج کرده‌اند؛ بچه‌دار شده‌اند؛ یا روابط بد و زیان‌آورشان را قطع کرده‌اند. شنیده‌ام عدهٔ زیادی کسب‌وکار خودشان را راه انداخته‌اند. حتی بعضی کسب‌وکارشان را از بنگاهی ضعیف به شرکت‌های سهامی عام تبدیل کرده‌اند. دربارهٔ عده‌ای هم شنیده‌ام که ثروت چندانی کسب نکرده‌اند اما حس ثروتمند بودن دارند، و بدون توجه به موجودی حساب‌های بانکی‌شان، راضی و خوشحال‌اند. همهٔ این‌ها، اکنون که دیگر دغدغهٔ پول ندارند، می‌توانند با فراغ‌بال، شانسشان را برای موفق شدن امتحان کنند. بااینکه اغلب به من «متخصص پول» یا «پول‌درمانگر» می‌گویند، همان روز، وقتی ایستاده بودم و به کیف پولم نگاه می‌کردم، فهمیدم شغل واقعی من در دههٔ گذشته این بوده به دیگران کمک کنم ابزارهایی را درون خودشان بیابند و با این ابزارها زندگی و روابطشان با پول را سامان دهند. بعد به ذهنم رسید تمام افرادی که به من پول داده بودند، پولشان را با شکرگزاری و شادی آمیخته بودند؛ یعنی با انرژی‌های بسیار مثبت. همهٔ پول‌های خندانی که در کیفم داشتم به لطف همان‌ها بود. تردید ندارم! قطعاً پول نوعی انرژی‌ست! سپس به احساس و انرژی‌ای که خودم هنگام خرج کردن پول به دیگران منتقل می‌کنم فکر کردم.»